کد سایت
fa27695
کد بایگانی
33136
نمایه
عقل برهانی در تفسیر قرآن
طبقه بندی موضوعی
علوم قرآنی
خلاصه پرسش
مقصود از استفاده عقل برهانی در تفسیر قرآن چیست؟ مثالی بزنید.
پرسش
مقصود از استفاده عقل برهانی در تفسیر قرآن چیست؟ مثالی بزنید.
پاسخ اجمالی
یکی از گرایشهای تفسیرى قرآن کریم؛ عقل و عقلگرایى است. در اینکه منظور از عقلگرایى در تفسیر چیست، دیدگاههاى مختلف ارائه شده است.[1]
یکی از معانی که برای عقلگرایی در تفسیر بیان شده است، تفسیر قرآن با «عقل برهانی» میباشد.[2] بدین معنا که مطالب قرآنی با رویکرد اثباتى بر اساس ادله عقلى و منطقى مطرح میشود.[3] در این صورت، عقل منبع است و احکام شرعى و حقایق کتاب الهى را کشف میکند.[4]
عقل برهانی، یکى از منابع علم تفسیر و اصول بررسى و تحقیق براى دستیابى به معارف قرآنى، است، البته عقلی که از گزند مغالطهٴ وَهْم و از آسیبِ تخیّل مصون باشد. اگر عقل برهانی مطلبی را اثبات یا نفی کرد، حتماً در تفسیر قرآن باید آن مطلبِ ثابت شده، مصون و محفوظ بماند و با ظاهر هیچ آیهای نفی نگردد و مطلبِ نفی شده، منتفی باشد و با ظاهر هیچ آیهای ثابت نشود؛ چنانکه اگر آیهای دارای چند احتمال بود و جز یک مُحْتَملِ معیّن همه آنها عقلاً منتفی بود، باید به کمک عقل برهانی آیه مورد بحث را فقط بر همان مُحْتَمل حمل کرد و یا اگر آیهای دارای چند مُحْتَمل بود که یکی از آنها برابر عقل برهانی، ممتنع بود، حتماً باید آن مُحْتَملِ ممتنع را نفی کرد و آیه را بر یکی از مُحْتَملهای ممکنْ بدون ترجیح (در صورت نبود رجحان) حمل کرد. [5]
طرح این نوع عقلگرایى، پاسخ به ادّعاى کسانى است که قرآن را خالى از استدلالهاى عقلى مىدانند. تفسیرهایی مانند «المیزان فی تفسیر القرآن» از علامه طباطبائى و «تسنیم» اثر آیت اللّه جوادى آملی؛ دو نمونه از تفاسیر با رویکرد عقلى است.[6]
یکی از معانی که برای عقلگرایی در تفسیر بیان شده است، تفسیر قرآن با «عقل برهانی» میباشد.[2] بدین معنا که مطالب قرآنی با رویکرد اثباتى بر اساس ادله عقلى و منطقى مطرح میشود.[3] در این صورت، عقل منبع است و احکام شرعى و حقایق کتاب الهى را کشف میکند.[4]
عقل برهانی، یکى از منابع علم تفسیر و اصول بررسى و تحقیق براى دستیابى به معارف قرآنى، است، البته عقلی که از گزند مغالطهٴ وَهْم و از آسیبِ تخیّل مصون باشد. اگر عقل برهانی مطلبی را اثبات یا نفی کرد، حتماً در تفسیر قرآن باید آن مطلبِ ثابت شده، مصون و محفوظ بماند و با ظاهر هیچ آیهای نفی نگردد و مطلبِ نفی شده، منتفی باشد و با ظاهر هیچ آیهای ثابت نشود؛ چنانکه اگر آیهای دارای چند احتمال بود و جز یک مُحْتَملِ معیّن همه آنها عقلاً منتفی بود، باید به کمک عقل برهانی آیه مورد بحث را فقط بر همان مُحْتَمل حمل کرد و یا اگر آیهای دارای چند مُحْتَمل بود که یکی از آنها برابر عقل برهانی، ممتنع بود، حتماً باید آن مُحْتَملِ ممتنع را نفی کرد و آیه را بر یکی از مُحْتَملهای ممکنْ بدون ترجیح (در صورت نبود رجحان) حمل کرد. [5]
طرح این نوع عقلگرایى، پاسخ به ادّعاى کسانى است که قرآن را خالى از استدلالهاى عقلى مىدانند. تفسیرهایی مانند «المیزان فی تفسیر القرآن» از علامه طباطبائى و «تسنیم» اثر آیت اللّه جوادى آملی؛ دو نمونه از تفاسیر با رویکرد عقلى است.[6]
[1]. ر.ک: علوى مهر، حسین، آشنایى با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 358 – 359، مرکزجهانى علوم اسلامى، قم، چاپ اوّل، 1384ش.
[2]. رضائى اصفهانى، محمد على، درسنامه روشها و گرایشهاى تفسیرى قرآن، ص 188، مرکز جهانى علوم اسلامى، قم، چاپ اوّل، 1382ش.
[3]. آشنایى با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 358.
[4]. درسنامه روشها و گرایشهاى تفسیرى قرآن، ص 205.
[5]. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، محقق: اسلامی، علی، ج 1، ص 57 – 58، انتشارات اسراء، قم، چاپ هشتم، 1388ش.
[6]. آشنایى با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 358.