کد سایت
fa2771
کد بایگانی
1893
نمایه
علاقه شیعه به پیامبر اکرم(ص)
طبقه بندی موضوعی
دانش، مقام و توانایی های معصومان,محبت و اطاعت امامان
خلاصه پرسش
چرا شیعه علاقه و اهتمام بیشتری به ائمه(ع) نسبت به پیامبر اسلام(ص) دارد؟
پرسش
چرا شیعه از امام علی و امام حسین(ع) نسبت به پیامبر خدا(ص) بیشتر یادآوری میکند و اهتمام بیشتری به آنها دارد؟ وقتی به زیارات شیعه نگاه میکنیم میبینیم زیارات پیامبر از ائمه کمتر است. همچنین هنگامی که به اعمال مستحب شب معراج توجه میکنیم میبینیم زیارت امام علی(ع) بیشتر است با توجه به اینکه این حادثه مربوط به رسول الله(ص) است؟
پاسخ اجمالی
شیعه توجه و اهتمام بیشتری به ائمه(ع) ندارد، بلکه توجه و عنایت شیعه به رسول الله(ص) شامل تمام جوانب و چیزهایی میشود که متعلق به زندگی آنحضرت است. توجه شیعه به ائمه چیزی جز اجابت دعوت پیامبر(ص) و اطاعت امر آنحضرت نیست، این مسئله در آیات و روایات فراوانی آمده است؛ مانند آیاتی که دعوت میکند به اکرام و اطاعت ذی القربی، حدیث ثقلین و غیر آن از احادیث فراوانی که از آنحضرت نقل شده است، چرا که در اکرام و توجه به ائمه(ع) اهتمام و حفظ دین و رسالت پیامبر است. کسی که به کتابهای دعا و زیارات مراجعه کند، درمییابد که دعاها و صلوات بسیار زیادی وجود دارد که مختص به رسول الله(ص) است، و هیچ دعا، یا زیاراتی یافت نمیشود، مگر آنکه مقداری از آن متعلق به پیامبر(ص) است. اگر به «مفاتیح الجنان» مراجعه کنیم، خواهیم دید که ابواب خاصی به آداب زیارات پیامبر(ص) در مدینه منوّره، عمل روضه منوّره و زیارت آنحضرت از دور و ... به آنحضرت، اختصاص داده شده است.
پاسخ تفصیلی
از جمله مسائلی که هر از گاهی علیه شیعه مطرح میشود، علاقه و محبت شیعه نسبت به رسول الله(ص) است. با این ادعا که توجه و عنایات شیعه به ائمه(ع) نسبت به رسول خدا(ص) بیشتر است.
قبل از بر طرف نمودن این شبهه و بیان واقعیت، پرداختن به یک مقدمه ضروری به نظر میرسد. این مقدمه از چند نکته تشکیل میشود:
1. آنچه را که معروف است، تشیع؛ یعنی فهم دین مطابق با نظر پیامبر(ص) و ائمه(ع) و اعتقاد به اینکه مسیر دین بعد از پیامبر(ص) لاجرم با امامت امام علی(ع) و بعد از آنحضرت به امامت فرزندان وی میسّر است.
این اعتقاد شیعه، در واقع امتثال اوامر پیامبر(ص) از نگاه قرآن و سنت است.[1] بدیهی است که شیعه برای این اعتقاد خود هزینهها و جانفشانیهای فراوانی کرده است که در رأس آنها اهتمام به اثبات حق در مقابل شبههها و تشکیکات مخالفان شیعه است.
بنابراین، طبیعی است که بحث را بر محور اثبات حق و محو باطل متمرکز کنیم و مردم (امت) را نسبت به رهبران حقیقی و امامانی که پیامبر(ص) نسبت به آنها وصیت کرده و به اطاعت امرشان امر نموده، آگاه سازیم.
روشن است که این موضوع امر ساده و آسانی نیست. بهویژه زمانی که کتابهای تاریخی و حدیثی را ملاحظه میکنیم از آنرو که بسیاری از این آثار به منظور تأمین نظر و همسویی با حکام اموی و عباسی نوشته شده است. همچنین از خلال تاریخ اسلامی بهدست میآید که رهبران فرق و مذاهب فقهی و کلامی، نیز در راستای همین مسئله حرکت کردهاند.
بدین جهت تمرکز بر تاریخ ائمه و پرداختن به مسائل آنها طبیعی، بلکه ضروری به نظر میرسد.
شاید به همین جهت باشد که امام سجاد(ع) در مجلس یزید در خطبه معروفش به معرفی جدش امیر مؤمنان علی(ع) و بیان صفات و ویژگیهای مهمش، بیش از پیامبر(ص) پرداخت و فرمود: «من پسر علی مرتضی هستم. من پسر کسی هستم که با جنگجویان و شجاعان آن قدر نبرد کرد تا تسلیمشان کرد. من پسر صالحترین مؤمنان، وارث پیامبران، صابرترین صابرانم...».[2] و این از آنرو بود که مردم با ویژگیهای شخصیتی امام علی(ع) آشنایی کامل نداشتند اما نسبت به پیامبر(ص) این گونه نبود.
2. ارادت و علاقه شیعه به ائمه، بهویژه امام علی(ع) جز علاقه به پیامبر(ص) چیز دیگری نیست؛ چرا که امام علی(ع) همان نفس پیامبر است، این مطلب در آیه مباهله به صراحت آمده است: «پس هر کس با تو، بعد از علم و دانشى که به تو رسیده است، درباره او (عیسى) به ستیز و محاجّه برخیزد [و از قبول حقّ شانه خالى کند] بگو: بیائید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان را (کسى که به منزله خودمان است) و خودتان را بخوانیم، سپس [به درگاه خدا] مباهله و زارى کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».[3]
همچنین روایات زیادی؛ مانند حدیث منزلت، حدیث مؤاخاة، حدیث طائر مشوی و ... که بر علاقه مستحکم بین پیامبر و امام علی(ع) تأکید دارد و اینکه امام علی(ع) ادامه دهنده شریعت پیامبر اسلام(ص) است.
3. شیعه معتقد است که اشرف مخلوقات کسی جز پیامبر اسلام(ص) نیست و کسی مثل آنحضرت بعد از وی هرگز نخواهد آمد. پیامبر(ص) معیار و میزانی است که مردم به او سنجیده میشوند. در پیش شیعه هر کسی به او نزدیکتر (از نظر قرب معنوی) باشد به سبب نزدیکی به آنحضرت، دارای قرب و منزلت است و هر کس از راه و رسم او دور باشد، در نگاه شیعه دارای هیچ ارزشی نیست، حتی اگر از قریش باشد. شاهد این مدعا سوره مسد است که در مذمت ابیلهب نازل شد، در حالی که او عموی پیامبر(ص) بود، اینجا است که میبینیم امام علی(ع) میفرماید: «شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا در خویشاوندی نزدیک، در مقام و منزلت ویژه میدانید، پیامبر مرا در اتاق خویش مینشاند، در حالی که کودک بودم مرا در آغوش خود میگرفت و در بستر مخصوص خود میخوابانید، بدنش را به بدن من میچسباند و بوی پاکیزه خود را به من میبویاند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم میگذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در کردارم نیافت. از همان لحظهای که پیامبر را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشته (جبرئیل) خود را مأمور تربیت پیامبر کرد تا شب و روز، او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند که همواره با مادر است. پیامبر هر روز نشانه تازهای از اخلاف نیکو برایم آشکار میفرمود و به من فرمان میداد که به او اقدام کنم».[4]
4. رسول الله(ص) دارای ویژگیهای خاصی است که در دیگران وجود ندارد. از جمله آنها؛ خاتم پیامبران بودن است و رسالتش ختم رسالت است. احدی بعد از وی ادعای وحی و رسالت نمیکند، مگر اینکه ادعایش دروغ است. پس پیامبری که رسالتش ختم پیامبری است و تمام رسالتهای آسمانی به رسالت او پایان میپذیرد، (تمام رسالتهای آسمانی در وی جمع است). وی جامع جمیع کمالات است و الگوی بشریت، پاک و منزّه از هر گونه پلیدی، از بدو تولد تا هنگام ارتحال به لقای احدیت و رسیدن به مقام محمود نزد پروردگار در تمام شئون زندگی معصوم است.
امیر مؤمنان علی(ع) در اینباره میفرماید: «از همان لحظهای که پیامبر را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشته (جبرئیل) خود را مأمور تربیت پیامبر کرد تا شب و روز، او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند که همواره با مادر است. پیامبر هر روز نشانه تازهای از اخلاف نیکو برایم آشکار میفرمود و به من فرمان میداده به او اقدام کنم».[5]
پس از بیان این مقدمه مختصر و کوتاه میپردازیم به اصل مسئله. شیعه در فرهنگ خود برای پیامبر(ص) و آموزههایش در تمام زمینهها اعم از تشریع، تفسیر، اخلاق، سیاست و... اهمیت به سزایی قایل است؛ چرا که خدای تعالی میفرماید: «مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سر مشق نیکویی بود»[6]، «آنچه را که رسول خدا برای شما آورده بگیرید [و اجرا کنید]، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید».[7]
هر انسان منصفی که به منابع و مصادر دینی شیعه مراجعه کند، خواهد یافت که دومین مرجع و منبع دینی شیعه، سنت پیامبر(ص) است.[8] بدیهی است که این مسئله بیانگر نکات مهمی است از قبیل اینکه:
1. این مسئله کشف از احترام و قداست بزرگی میکند که شیعه برای پیامبر قایل است، و آن به جهت واسطه بودن آنحضرت است بین ما و پروردگار در تمام امور.[9]
2. شیعه تمام همت و سعی خود را در جهت حفاظت و صیانت از سنت پیامبر(ص) - چه از جهت تدوین سنت و چه از جهت شرح و بسط آن – گذاشت. علمای ما تلاشهای وسیعی در این زمینه (در تدوین موسوعههای حدیثی) از قرون اولیه تا هم اکنون داشته و دارند. مراجعه به موسوعههای (دانشنامهها)، حدیثی و روایی؛ مانند کتب اربعه، بحار الانوار، مستدرک الوسائل و ... در اثبات این مدعا کافی است.
3. هیچ برهه و مرحلهای از زندگی پیامبر اسلام(ص) را نمیتوان یافت، مگر اینکه شیعه در آن بخش و زمینه، کار کرده و به تحلیل و بررسی آن پرداخته است. شاهد این مطلب آثار و کتابهای موجود در این زمینه است.[10] اگر بخواهیم خدمات عالمان شیعه را که در این زمینه تقدیم فرهنگ اسلامی و جامعه مسلمانان کردهاند برشماریم، بسیار مفصل است که این مختصر را مجال آن نیست. به رغم اینکه تلاش علمای شیعه در حفظ و انتشار سنت رسول الله بسیار بوده و هست و با توجه به اهمیت آن، در عین حال شیعه این تلاش خویش را در مقابل آن شخصیت عظیم ناچیز و خود را مقصر میداند. شخصیتی که اگر تمام عالم جمع شوند با آنچه در توان دارند نمیتوانند حقّش را ادا کنند.
4. شیعه در دعاها و زیارتهایش، نسبت به ائمه اهتمام بیشتری ندارد. این مسئله زمانی روشن میشود که به مسائل زیر توجه داشته باشیم!
* دعا و زیاراتی را نمیتوان یافت که در آن بخشی به پیامبر(ص) اختصاص نیافته باشد، مگر خیلی کم.
* در اولین دعای «مفاتیح الجنان» میبینیم که بعد از ذکر حمد و ثنای خداوند، سفارش شده است که دعا کننده هفت مرتبه بگوید: «یا رب محمد و آل محمد، صل علی محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد». بنابراین، ما در این مسئله این سفارش را امتثال میکنیم.
* در تعقیب نماز فجر آمده است: صد مرتبه بگو، «صلی الله علی محمد و آل محمد». در همین دعا آمده است! «خدایا از تو درخواست میکنم، به حق محمد و آل محمد ...».
* در دعای روز یکشنبه میخوانیم: «پس صلوات بفرست بر محمد بهترین مخلوقت که دعوت کننده به سوی تو است».
* همچنین در دعای روز سهشنبه آمده است: «خدایا درود بفرست بر محمد خاتم پیامبران و ...».
* در دعای روز چهارشنبه دارد: «پس درود فرست بر محمد خاتم پیامبران و بر اهل بیت پاکش و شفاعت محمد(ص) را روزی من فرما و از مصاحبت و همنشینی آنحضرت محرومم مکن...».
* در دعای روز جمعه وارد شده است: «درود خدا بر محمد و آلش، خدایا! مرا از پیروان و شیعیانش قرار ده و در زمره او محشور گردان».
* در اعمال روز جمعه دارد: «بسم الله الرّحمن الرّحیم. درود بر محمد سید رسولان و خاتم پیامبران و حجت پروردگار عالمیان، ... پاک و مطهر از هر آفت و برکنار از هر عیب، آرزو شده برای رستگاری و امید شده برای شفاعت و سپرده شده به سوی او دین خدا. خدایا! شرافت بده بنیاد او را و بزرگ گردان برهانش را، بلند کن درجه او را ...».
* نیز در زیارت آنحضرت وارد شده: «شهادت میدهم که خدایی نیست، مگر الله و شهادت میدهم که تو فرستاده خدایی...».[11]
علاوه بر نمونههای بسیار اندکی که به جهت اختصار بیان شد، هنگامی که به کتاب «مفاتیح الجنان» مراجعه میکنیم عناوین زیر را نیز مشاهد میکنیم:
1. زیارت پیامبر(ص) در مدینه منوّره
2. اعمال روضه منوّره
3. زیارت پیامبر(ص) از راه دور
4. زیارت پیامبر(ص) و ائمه(ع) در روزهای جمعه از راه دور
5. فضیلت صلوات و سلام بر پیامبر(ص)
6. وداع با پیامبر(ص)
7. آدابی که شایسته است زائر مدینه رعایت کند.
صاحب کتاب «کامل الزیارات» کتابش را با بر شمردن فضیلت و ثواب زیارت رسول خدا(ص) شروع کرده است.[12]
همچنین صاحب کتاب المزار، برای پیامبر(ص) پنج زیارت در کتابش آورده است.[13]
اینها نمونههایی بود برای نشان دادن اهتمام و علاقهمندی شیعه نسبت به رسول خدا(ص) و فضیلت و برتریاش نسبت به ائمه. بدیهی است که انسان محقق، با مراجعه به منابع شیعه در مییابد که ارادت شیعه به پیامبر خدا(ص) بسیار فراوانتر از ائمه(ع) است، بهویژه اگر با دقت و توجه بنگرد، در خواهد یافت که تعداد معصومین(ع) و غیر آنها از بزرگان و اصحاب؛ مثل حمزه سید الشهدا، جعفر طیار، سلمان فارسی و ... در مقابل پیامبر؛ کمتر از یک کفه است در مقابل کفه دیگر.
نکتهای که باقی مانده و قابل دقت است، این است که چرا در اعمال مستحبی شب معراج، زیارت امام علی(ع) وجود دارد، با علم به اینکه این مسئله (معراج) اختصاص به رسول الله (ص) دارد؟!
جواب این نکته، با مسائل مطرح شده روشن شده است. از اینرو؛ عادت شیعه بر این جاری شده که از مناسبتهای اسلامی، برای زیارت ائمه، بهویژه امام علی(ع) به بهترین وجه استفاده کند. و به همین دلیل است که ائمه(ع) برای آنحضرت بعضی از زیارتها را در این مناسبتها قرار دادهاند.
البته باید تذکر داد که این امر به مناسبت یاد شده اختصاص ندارد، بلکه برای امام علی(ع) زیارتی است در روز مبعث و ... .[14]
قبل از بر طرف نمودن این شبهه و بیان واقعیت، پرداختن به یک مقدمه ضروری به نظر میرسد. این مقدمه از چند نکته تشکیل میشود:
1. آنچه را که معروف است، تشیع؛ یعنی فهم دین مطابق با نظر پیامبر(ص) و ائمه(ع) و اعتقاد به اینکه مسیر دین بعد از پیامبر(ص) لاجرم با امامت امام علی(ع) و بعد از آنحضرت به امامت فرزندان وی میسّر است.
این اعتقاد شیعه، در واقع امتثال اوامر پیامبر(ص) از نگاه قرآن و سنت است.[1] بدیهی است که شیعه برای این اعتقاد خود هزینهها و جانفشانیهای فراوانی کرده است که در رأس آنها اهتمام به اثبات حق در مقابل شبههها و تشکیکات مخالفان شیعه است.
بنابراین، طبیعی است که بحث را بر محور اثبات حق و محو باطل متمرکز کنیم و مردم (امت) را نسبت به رهبران حقیقی و امامانی که پیامبر(ص) نسبت به آنها وصیت کرده و به اطاعت امرشان امر نموده، آگاه سازیم.
روشن است که این موضوع امر ساده و آسانی نیست. بهویژه زمانی که کتابهای تاریخی و حدیثی را ملاحظه میکنیم از آنرو که بسیاری از این آثار به منظور تأمین نظر و همسویی با حکام اموی و عباسی نوشته شده است. همچنین از خلال تاریخ اسلامی بهدست میآید که رهبران فرق و مذاهب فقهی و کلامی، نیز در راستای همین مسئله حرکت کردهاند.
بدین جهت تمرکز بر تاریخ ائمه و پرداختن به مسائل آنها طبیعی، بلکه ضروری به نظر میرسد.
شاید به همین جهت باشد که امام سجاد(ع) در مجلس یزید در خطبه معروفش به معرفی جدش امیر مؤمنان علی(ع) و بیان صفات و ویژگیهای مهمش، بیش از پیامبر(ص) پرداخت و فرمود: «من پسر علی مرتضی هستم. من پسر کسی هستم که با جنگجویان و شجاعان آن قدر نبرد کرد تا تسلیمشان کرد. من پسر صالحترین مؤمنان، وارث پیامبران، صابرترین صابرانم...».[2] و این از آنرو بود که مردم با ویژگیهای شخصیتی امام علی(ع) آشنایی کامل نداشتند اما نسبت به پیامبر(ص) این گونه نبود.
2. ارادت و علاقه شیعه به ائمه، بهویژه امام علی(ع) جز علاقه به پیامبر(ص) چیز دیگری نیست؛ چرا که امام علی(ع) همان نفس پیامبر است، این مطلب در آیه مباهله به صراحت آمده است: «پس هر کس با تو، بعد از علم و دانشى که به تو رسیده است، درباره او (عیسى) به ستیز و محاجّه برخیزد [و از قبول حقّ شانه خالى کند] بگو: بیائید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان را (کسى که به منزله خودمان است) و خودتان را بخوانیم، سپس [به درگاه خدا] مباهله و زارى کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».[3]
همچنین روایات زیادی؛ مانند حدیث منزلت، حدیث مؤاخاة، حدیث طائر مشوی و ... که بر علاقه مستحکم بین پیامبر و امام علی(ع) تأکید دارد و اینکه امام علی(ع) ادامه دهنده شریعت پیامبر اسلام(ص) است.
3. شیعه معتقد است که اشرف مخلوقات کسی جز پیامبر اسلام(ص) نیست و کسی مثل آنحضرت بعد از وی هرگز نخواهد آمد. پیامبر(ص) معیار و میزانی است که مردم به او سنجیده میشوند. در پیش شیعه هر کسی به او نزدیکتر (از نظر قرب معنوی) باشد به سبب نزدیکی به آنحضرت، دارای قرب و منزلت است و هر کس از راه و رسم او دور باشد، در نگاه شیعه دارای هیچ ارزشی نیست، حتی اگر از قریش باشد. شاهد این مدعا سوره مسد است که در مذمت ابیلهب نازل شد، در حالی که او عموی پیامبر(ص) بود، اینجا است که میبینیم امام علی(ع) میفرماید: «شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا در خویشاوندی نزدیک، در مقام و منزلت ویژه میدانید، پیامبر مرا در اتاق خویش مینشاند، در حالی که کودک بودم مرا در آغوش خود میگرفت و در بستر مخصوص خود میخوابانید، بدنش را به بدن من میچسباند و بوی پاکیزه خود را به من میبویاند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم میگذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در کردارم نیافت. از همان لحظهای که پیامبر را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشته (جبرئیل) خود را مأمور تربیت پیامبر کرد تا شب و روز، او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند که همواره با مادر است. پیامبر هر روز نشانه تازهای از اخلاف نیکو برایم آشکار میفرمود و به من فرمان میداد که به او اقدام کنم».[4]
4. رسول الله(ص) دارای ویژگیهای خاصی است که در دیگران وجود ندارد. از جمله آنها؛ خاتم پیامبران بودن است و رسالتش ختم رسالت است. احدی بعد از وی ادعای وحی و رسالت نمیکند، مگر اینکه ادعایش دروغ است. پس پیامبری که رسالتش ختم پیامبری است و تمام رسالتهای آسمانی به رسالت او پایان میپذیرد، (تمام رسالتهای آسمانی در وی جمع است). وی جامع جمیع کمالات است و الگوی بشریت، پاک و منزّه از هر گونه پلیدی، از بدو تولد تا هنگام ارتحال به لقای احدیت و رسیدن به مقام محمود نزد پروردگار در تمام شئون زندگی معصوم است.
امیر مؤمنان علی(ع) در اینباره میفرماید: «از همان لحظهای که پیامبر را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشته (جبرئیل) خود را مأمور تربیت پیامبر کرد تا شب و روز، او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند که همواره با مادر است. پیامبر هر روز نشانه تازهای از اخلاف نیکو برایم آشکار میفرمود و به من فرمان میداده به او اقدام کنم».[5]
پس از بیان این مقدمه مختصر و کوتاه میپردازیم به اصل مسئله. شیعه در فرهنگ خود برای پیامبر(ص) و آموزههایش در تمام زمینهها اعم از تشریع، تفسیر، اخلاق، سیاست و... اهمیت به سزایی قایل است؛ چرا که خدای تعالی میفرماید: «مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سر مشق نیکویی بود»[6]، «آنچه را که رسول خدا برای شما آورده بگیرید [و اجرا کنید]، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید».[7]
هر انسان منصفی که به منابع و مصادر دینی شیعه مراجعه کند، خواهد یافت که دومین مرجع و منبع دینی شیعه، سنت پیامبر(ص) است.[8] بدیهی است که این مسئله بیانگر نکات مهمی است از قبیل اینکه:
1. این مسئله کشف از احترام و قداست بزرگی میکند که شیعه برای پیامبر قایل است، و آن به جهت واسطه بودن آنحضرت است بین ما و پروردگار در تمام امور.[9]
2. شیعه تمام همت و سعی خود را در جهت حفاظت و صیانت از سنت پیامبر(ص) - چه از جهت تدوین سنت و چه از جهت شرح و بسط آن – گذاشت. علمای ما تلاشهای وسیعی در این زمینه (در تدوین موسوعههای حدیثی) از قرون اولیه تا هم اکنون داشته و دارند. مراجعه به موسوعههای (دانشنامهها)، حدیثی و روایی؛ مانند کتب اربعه، بحار الانوار، مستدرک الوسائل و ... در اثبات این مدعا کافی است.
3. هیچ برهه و مرحلهای از زندگی پیامبر اسلام(ص) را نمیتوان یافت، مگر اینکه شیعه در آن بخش و زمینه، کار کرده و به تحلیل و بررسی آن پرداخته است. شاهد این مطلب آثار و کتابهای موجود در این زمینه است.[10] اگر بخواهیم خدمات عالمان شیعه را که در این زمینه تقدیم فرهنگ اسلامی و جامعه مسلمانان کردهاند برشماریم، بسیار مفصل است که این مختصر را مجال آن نیست. به رغم اینکه تلاش علمای شیعه در حفظ و انتشار سنت رسول الله بسیار بوده و هست و با توجه به اهمیت آن، در عین حال شیعه این تلاش خویش را در مقابل آن شخصیت عظیم ناچیز و خود را مقصر میداند. شخصیتی که اگر تمام عالم جمع شوند با آنچه در توان دارند نمیتوانند حقّش را ادا کنند.
4. شیعه در دعاها و زیارتهایش، نسبت به ائمه اهتمام بیشتری ندارد. این مسئله زمانی روشن میشود که به مسائل زیر توجه داشته باشیم!
* دعا و زیاراتی را نمیتوان یافت که در آن بخشی به پیامبر(ص) اختصاص نیافته باشد، مگر خیلی کم.
* در اولین دعای «مفاتیح الجنان» میبینیم که بعد از ذکر حمد و ثنای خداوند، سفارش شده است که دعا کننده هفت مرتبه بگوید: «یا رب محمد و آل محمد، صل علی محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد». بنابراین، ما در این مسئله این سفارش را امتثال میکنیم.
* در تعقیب نماز فجر آمده است: صد مرتبه بگو، «صلی الله علی محمد و آل محمد». در همین دعا آمده است! «خدایا از تو درخواست میکنم، به حق محمد و آل محمد ...».
* در دعای روز یکشنبه میخوانیم: «پس صلوات بفرست بر محمد بهترین مخلوقت که دعوت کننده به سوی تو است».
* همچنین در دعای روز سهشنبه آمده است: «خدایا درود بفرست بر محمد خاتم پیامبران و ...».
* در دعای روز چهارشنبه دارد: «پس درود فرست بر محمد خاتم پیامبران و بر اهل بیت پاکش و شفاعت محمد(ص) را روزی من فرما و از مصاحبت و همنشینی آنحضرت محرومم مکن...».
* در دعای روز جمعه وارد شده است: «درود خدا بر محمد و آلش، خدایا! مرا از پیروان و شیعیانش قرار ده و در زمره او محشور گردان».
* در اعمال روز جمعه دارد: «بسم الله الرّحمن الرّحیم. درود بر محمد سید رسولان و خاتم پیامبران و حجت پروردگار عالمیان، ... پاک و مطهر از هر آفت و برکنار از هر عیب، آرزو شده برای رستگاری و امید شده برای شفاعت و سپرده شده به سوی او دین خدا. خدایا! شرافت بده بنیاد او را و بزرگ گردان برهانش را، بلند کن درجه او را ...».
* نیز در زیارت آنحضرت وارد شده: «شهادت میدهم که خدایی نیست، مگر الله و شهادت میدهم که تو فرستاده خدایی...».[11]
علاوه بر نمونههای بسیار اندکی که به جهت اختصار بیان شد، هنگامی که به کتاب «مفاتیح الجنان» مراجعه میکنیم عناوین زیر را نیز مشاهد میکنیم:
1. زیارت پیامبر(ص) در مدینه منوّره
2. اعمال روضه منوّره
3. زیارت پیامبر(ص) از راه دور
4. زیارت پیامبر(ص) و ائمه(ع) در روزهای جمعه از راه دور
5. فضیلت صلوات و سلام بر پیامبر(ص)
6. وداع با پیامبر(ص)
7. آدابی که شایسته است زائر مدینه رعایت کند.
صاحب کتاب «کامل الزیارات» کتابش را با بر شمردن فضیلت و ثواب زیارت رسول خدا(ص) شروع کرده است.[12]
همچنین صاحب کتاب المزار، برای پیامبر(ص) پنج زیارت در کتابش آورده است.[13]
اینها نمونههایی بود برای نشان دادن اهتمام و علاقهمندی شیعه نسبت به رسول خدا(ص) و فضیلت و برتریاش نسبت به ائمه. بدیهی است که انسان محقق، با مراجعه به منابع شیعه در مییابد که ارادت شیعه به پیامبر خدا(ص) بسیار فراوانتر از ائمه(ع) است، بهویژه اگر با دقت و توجه بنگرد، در خواهد یافت که تعداد معصومین(ع) و غیر آنها از بزرگان و اصحاب؛ مثل حمزه سید الشهدا، جعفر طیار، سلمان فارسی و ... در مقابل پیامبر؛ کمتر از یک کفه است در مقابل کفه دیگر.
نکتهای که باقی مانده و قابل دقت است، این است که چرا در اعمال مستحبی شب معراج، زیارت امام علی(ع) وجود دارد، با علم به اینکه این مسئله (معراج) اختصاص به رسول الله (ص) دارد؟!
جواب این نکته، با مسائل مطرح شده روشن شده است. از اینرو؛ عادت شیعه بر این جاری شده که از مناسبتهای اسلامی، برای زیارت ائمه، بهویژه امام علی(ع) به بهترین وجه استفاده کند. و به همین دلیل است که ائمه(ع) برای آنحضرت بعضی از زیارتها را در این مناسبتها قرار دادهاند.
البته باید تذکر داد که این امر به مناسبت یاد شده اختصاص ندارد، بلکه برای امام علی(ع) زیارتی است در روز مبعث و ... .[14]
[1]. ما در اینجا در صدد بیان این آیات و روایات نیستیم، در اینباره رجوع کنید به: کتاب الغدیر، علامه امینی؛ و منابع روایی.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 138، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ امین عاملی، سید محسن، لواعج الاشجان فی مقتل الحسین(ع)، ص 180، بیروت، دار الأمیر للثقافة و العلوم، چاپ اول، 1996م.
[3]. آل عمران، 61. با مراجعه به تفاسیر، خواهید یافت که همه به اتفاق میگویند مقصود از «انفسنا» دوم، علی بن ابیطالب(ع) است.
[4]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خطبه 192، ص 300، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[5]. همان؛ و نیز ر.ک: سبحانی، جعفر، الاهیات، ج 2، بحث نبوت و کتابهایی که در موضوع نبوت و عصمت نوشته شده است. همچنین باید گفت: شیعه معتقد است که پیامبر(ص) چه در ابلاغ رسالت و غیر آن معصوم است، بر خلاف برادران اهل سنت که معتقدند که پیامبر(ص) فقط در تبلیغ رسالت معصوم است.
[6]. احزاب، 21.
[7]. حشر، 7.
[8]. در نگاه شیعه سنت منحصر در قول و فعل و تقریر نبى اکرم(ص) نیست و شامل قول و فعل و تقریر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نیز میشود. در مقابل؛ اهل سنت، سنت را به گفتار و رفتار پیامبر محدود میکنند و این یکى از نقاط افتراق دیدگاه شیعه با دیدگاه اهل سنت است. نکتهاى که باعث توسعه سنت در دیدگاه شیعه میشود، عصمت معصومان(ع) است. همان عصمتى که باعث میشود ما از سنت نبى اکرم(ص) به عنوان منبع دین بهره بگیریم، موجب تمسک ما به اهل بیت نیز میگردد. به عبارت دیگر؛ محور بحث ما در حوزه سنت، سنت معصومان(ع) است. هر کس مصداق این مفهوم (معصوم) باشد، سنتش (قول، فعل و تقریرش) به عنوان یک منبع براى ما پذیرفته میشود.
[9]. ر.ک: حکیم، سید محمد تقی، اصول فقه مقارن، فصل حجیت سنت.
[10]. ر.ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، قم، اسماعیلیان، 1408ق؛ رفاعی، عبد الجبار، معجم ما کتب عن الرسول و اهل بیته، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1371ش.
[11]. ر.ک: قمى، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص 314، 315، 326، 335، 336، قم، اسوه.
[12]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق، مصحح، امینی، عبد الحسین، ص 10، نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول، 1356ش.
[13]. ابن مشهدى، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومى اصفهانى، جواد، ص 55 – 76، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، 1419ق.
[14]. ر.ک: مفاتیح الجنان، ص 380.