طبق آیات و احادیث معصومین، عصمت منحصر در پیامبران و امامان است. بنابراین، ولی فقیه در زمرۀ معصومان نیست. اما طبق آیات و روایات در زمان غیبت امام عصر(ع) اطاعت از ولی فقیه واجب و لازم است. امام صادق(ع) فرمود: هر گاه(فقیه) بر اساس حکم ما حکم نماید هرکس از او پیروی نکند حکم خدا را سبک شمرده و مخالفت با ما کرده است و مخالفت با ما، مخالفت با خدا است که در حد شرک است.
عصمت یعنی مصونیت از گناه، انحراف و خطا. تحقق عصمت به عنایت خدا است، ولی نه بدان معنا که از معصوم سلب قدرت شده و توانایی ارتکاب گناه را نداشته باشد و یا کمبودی در وجود او است و فاقد نیروی شهوت و غضب است، بلکه تحقق آن به اختیار و با به کار گرفتن عوامل باز دارنده از گناه به توفیق پروردگار است.
طبق آیات و احادیث معصومین، عصمت منحصر در پیامبران و امامان است. بنابراین، ولی فقیه در زمرۀ معصومان نیست.
حال، این سؤال پش میآید که اگر ولی فقیه معصوم نیست؛ چرا باید از او اطاعت کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا، باید بدانیم که لزوم تشکیل حکومت به عصر پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) اختصاص نداشته است؛ بلکه در هر عصری بر مسلمانان واجب است حکومت تشکیل دهند و امور اجتماعی خود را به بهترین شکل اداره نمایند. در تأسیس حکومت بدون تردید هر انسان عاقلی میداند که رهبری جامعه را باید به شخصی سپرد که با تقوا، ایمان، مدیر، مدبر ... باشد.
لزوم حکومت را میتوانید طبق آیات قرآن کریم که به انسانها سفارش شده است، مورد بررسی قرار دهید؛ از جمله آیات: آل عمران، 104، الحجرات و انفال، 60 و مائده، 33 و مائده، 38 ... و آنگاه که حکومت تأسیس شد طبق آیات قرآن که میفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر خدا و اولوا الأمر [اوصیاى پیامبر] را اطاعت کنید»،[1] باید بعد از اطاعت از پیامبر خدا از اولوا الامر اطاعت کرد. به گفتهی اکثر مفسران معنای اولوا الامر این است که بعد از پیامبر(ص) باید از امیرمؤمنان و ائمهی اطهار تبعیت کرد و در عصر غیبت باید به ولی فقیه جامع الشرایط برای اداره کشور رجوع کرد؛ لذا در زمان غیبت امام عصر ما وظیفه داریم حکومت تشکیل دهیم و وظیفه داریم از ولی فقیه تبعیت نماییم.
امام صادق(ع) فرمود: هر گاه(فقیه) بر اساس حکم ما حکم نماید، هرکس از او پیروی نکند حکم خدا را سبک شمرده و مخالفت با ما کرده و مخالفت با ما، مخالفت با خدا است که در حد شرک است.[2]
سؤال دیگری که شاید به ذهن خطور نماید، این است که اگر ولی فقیه در سرپرستی جامعه دچار اشتباه و لغزش شد چه باید کرد؟
پاسخ این است که با توجه به شرایطی که برای رهبری وجود دارد، مانند اینکه 1. باید مؤمن، عادل، متقی باشد. 2. فقیه اسلام شناس و آگاه به مسائل زمان باشد. 3. باید توانایی و حسن تدبیر داشته باشد. 3. حاکم اسلامی باید از صفات زشتی مانند: حرص، بخل، طمع، جاه دوستی، سازشکاری و سست رأیی منزه باشد ...، ضریب اشتباه به حداقل کاهش مییابد. این مسئولیت چنان سنگین است که هر کس تاب و تحمل عمل کردن به آنرا ندارد، مگر کسی که خود را از درون ساخته باشد و ارتباط خود را با خدای متعال در حد اعلی ارتقا بخشد تا بتواند چنین مسئولیت خطیر و مهمی را انجام دهد؛ لذا تحمل چنین مسئولیتی از انسانی برمیآید که تا حیطۀ عصمت و پاکی هدایت شده است. علی(ع) میفرماید: شما به تجربه دانستید که سزاوار نیست فردی که زمام حکومت بر ناموس و خون(جان) مردم، در آمدهای عمومی مسلمانان، احکام اسلام و رهبری مسلمین را در دست میگیرد، بخیل باشد و گرنه چشم طمع و حرص به اموال مردم میدوزد؛ نباید جاهل باشد و گرنه با نادانی خود آنها را گمراه میکند؛ نباید بد اخلاق و تندخو باشد و گرنه با بد اخلاقی خود آنها را از خویش دور میکند؛ نباید از دولتهای توانمند که دست به دست میشوند بترسد و گرنه با گروهی همراهی میکند و دیگران را وا میگذارد؛ نباید اهل رشوه گرفتن باشد و گرنه حقوق مردم را ضایع میکند و حکم شرع را مورد لزوم بیان نمیکند و نباید سنت رسول خدا(ص) را تعطیل کند و گرنه امت را تباه میسازد».[3]
بنابراین احتمال لغزش و اشتباه ولی فقیه در اصول و ارزشهای دینی و اسلامی و حکومتی در حداقل ممکن است و چنین رهبری با ویژگیهای منحصر به فرد از او انتظار خطای فاحش نمیرود.
[2]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 1، ص 34، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[3]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 188 – 189، خطبه 131، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.