کد سایت
fa30940
کد بایگانی
37556
نمایه
نوشتن دعای جوشن کبیر بر کفن
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,کفن و دفن
برچسب
ثواب|دعای نور|کفن|مهج الدعوات|دعای جوشن کبیر
خلاصه پرسش
آیا دعای نوری که بر روی کفن مینویسند، دارای سند معتبر است؟
پرسش
آیا دعای نوری که بر روی کفن مینویسند و با «اللّهم یا نورَ النور تنوّرت بالنّور و النّور فی نورِک...» شروع میشود، از نظر سند معتبر است؟ لطفاً نام سند را ذکر کنید.
پاسخ اجمالی
آنچه با عنوان «دعای نور» در برخی سایتهای اینترنتی آمده، در منابع حدیثی و ادعیه یافت نشد، بلکه آنچه سفارش شده که بر روی کفن نوشته شود، «دعای جوشن کبیر» است که سید ابن طاوس و دیگران از پیامبر اکرم(ص) و امام کاظم(ع) نقل کردهاند و فقها نیز نوشتن آنرا بر روی کفن مستحب دانستهاند.
پاسخ تفصیلی
دعایی در فضای مجازی با استناد به «مهج الدعوات» سید ابن طاوس(ره) به نام «دعای نور» نگاشته شده که با «اللّهم یا نورَ النّور تنوّرت بالنّور و النور فی نورک یا نور اللّهم یا عزیز تعزّزت بالعزّة و العزّة فی عزة عزّتک یا عزیز اللّهم یا جلیل تجللت بالجلال و الجلال فی جلال جلالک یا جلیل ...» آغاز میشود و فوائد بسیاری نیز برای آن بیان شده است، اما این دعا نه در مهج الدعوات وجود دارد و نه در هیچ منبع معتبر دیگری.
اما ثوابی که برای آن نگاشته شده، کاملاً شبیه ثوابی است که برای دعای «جوشن کبیر» ذکر شده است و حتی سفارش شده که دعای جوشن کبیر را بر کفن بنویسند. سید ابن طاوس در مهج الدعوات درباره دعای جوشن کبیر میگوید:
روایت شده از مولاى ما و پیشواى ما و مهتر ما حضرت امام موسى بن جعفر(ع) از پدر خود امام جعفر صادق(ع) و ایشان از پدر خود از جدّ خود و ایشان از پدر خود حضرت امام حسین بن امیر المؤمنین على بن ابى طالب -صلوات الله علیهم اجمعین- فرمودند که پدرم امیر المؤمنین(ع) به من گفت: «اى فرزندم! میخواهى که ترا سرّى از اسرار خداى عزّ و جلّ تعلیم نمایم که رسول خدا(ص) مرا تعلیم نموده و از اسرار آن حضرت بود که بر آن احدى مطلع نبود؟» گفتم: بلى اى پدر بزرگوار! فداى شما گردم. پس آنگاه فرمود: «جبرئیل بر رسول خدا در روز جنگ احد فرود آمد و آن روزى هولناک و بسیار گرم بود و بر پیامبر زرهى بسیار سنگین بود که از جهت گرمى هوا و حرارت زره توانایى برداشتن آنرا نداشت.
پس پیامبر فرمود: سر خود را به جانب آسمان برداشتم، و دعا کردم. پس درهاى آسمان را دیدم که گشوده شد و غرقشده به نور و رحمت الهى جبرئیل بر من فرود آمد و به من گفت: السّلام علیک یا رسول اللَّه. پس در جواب گفتم: و علیک السّلام اى برادر من جبرئیل. پس گفت: خداى بلند و بزرگوار از همه چیز ترا سلام میرساند و ترا به تحیت و تعظیم مخصوص میگرداند و میفرماید: از بدن خود این جوشن را بیرون کن و دور ساز و در عوض آن این دعا را قرائت نماى. پس هر گاه این دعا را بخوانى و آنرا با خود نگاهدارى، پس مثل زره بر بدن تو خواهد بود. پس گفتم: اى برادرم جبرئیل این دعا مخصوص به من است یا از براى من و امّت من نیز هست؟ جبرئیل گفت: یا رسول الله این هدیهاى از جانب خداى تعالى به سوى تو و به سوى امت توست. گفتم اى برادر اى جبرئیل چه چیز است ثواب کسى که این دعا را بخواند؟ جبرئیل گفت: اى پیامبر! ثواب این دعا را کسی نمیداند مگر خداى تعالى از جهت هر که این دعا را بخواند وقتى که از منزل خود در وقت صبح یا شام بیرون آید، خداى تعالى عمل او را به عملهاى نیکو لاحق میسازد ... و الله تعالى به عدد هر حرفى دو حوریه از حوریان بهشت او را میبخشد. پس هر گاه از خواندن این دعا فارغ شود، خداى تعالى براى او خانهاى در بهشت بنا میکند و او را از ثواب به عدد حرفهاى تورات و انجیل و زبور و قرآن عظیم میبخشد... قسم به کسى که ترا به راستى به پیغمبرى فرستاده است، خداى تعالى در آسمان چهارم خانهاى را بنا کرده است که به آن بیت المعمور گفته میشود. به آن خانه در هر روزى هفتاد هزار فرشته داخل میشوند و از آن بیرون میروند و دیگر به سوى آن تا روز قیامت بر نمیگردند و خداى عزّ و جلّ صاحب این دعا را ثواب این فرشتگان را میبخشد و صاحب این دعا را به عدد مردان و زنان باایمان از انس و جن میبخشد از آن روزى که ایشان را خداى تعالى آفریده است تا روزى که صور دمیده میشود... اى پیغمبر خدا! اگر کسى این دعا را در جامى به کافور و مشک بنویسد و آنرا بشوید و بر کفن مردهاى بپاشد خداى تعالى در قبر او صد هزار نور نازل میسازد و از او ترس از منکر و نکیر را دفع میکند و از عذاب قبر ایمن میگردد و خداى تعالى به سوى او در قبر هفتاد هزار فرشته بر میانگیزاند که با هر فرشته طبقى از نور باشد که آن نور را بر او میپاشند و او را بر میدارند و به سوى بهشت میبرند و براى او میگویند: خداى تعالى ما را امر کرده به اینکه مونس تو تا روز قیامت باشیم و خداى تعالى قبر او را گشاده میگرداند چندان که چشم کار کند و براى او درى در بهشت گشوده میشود و او را در قبر مثل عروسى در حجله خود میخوابانند به سبب حرمت این و بزرگى او و فرمودند که من از آن بندهاى حیا میکنم که این دعا بر کفن او باشد ...». و همین طور ثوابها و آثار زیاد دعای جوشن کبیر بیان شده است. تا اینکه پیامبر(ص) فرمود: «اى برادرم جبرئیل! به تحقیق که مرا به سوى این دعا به شوق انداختى. پس جبرئیل گفت: اى محمّد! این دعا را میاموز مگر مؤمنى که آنرا مستحق و شایسته باشد که در آموختن آن سستى و کاهلى نکند و آنرا خوار نشمارد و چون این دعا را بخواند باید که با نیّتى خالص بخواند و چون این دعا را بر خود ببندد باید که با طهارت باشد، از جهت آنکه دست نمیرساند به این مگر پاکیزگان». و حضرت امام حسین(ع) فرمود: «به من پدرم على بن ابى طالب(ع) وصیت کرد و سفارش نمود سفارشى بسیار به این دعا و به محافظت نمودن آن و فرمود: اى پسر من! این دعا را بر کفن من بنویس» و امام حسین(ع) فرمود: «من نیز بجاى آوردم آنچه را که پدرم فرموده بودند».[1]
علامه مجلسی نیز این دعا را در آداب و احکام تکفین میت آورده است.[2] همچنین در منابع فقهی ذکر شده که مستحب است دعای جوشن بر کفن میّت نوشته شود.[3]
بنابر این، آن دعایی که از آداب مستحبی کفن روایت شده و فقها متذکر آن شدهاند، دعای جوشن کبیر است که متن آن در کتابهای دعا مانند مفاتیح الجنان ذکر شده و مؤمنان در ماه رمضان آنرا میخوانند، نه آن دعایی که در فضای مجازی آمده ولی در منابع حدیثی و ادعیه وجود ندارد.
اما ثوابی که برای آن نگاشته شده، کاملاً شبیه ثوابی است که برای دعای «جوشن کبیر» ذکر شده است و حتی سفارش شده که دعای جوشن کبیر را بر کفن بنویسند. سید ابن طاوس در مهج الدعوات درباره دعای جوشن کبیر میگوید:
روایت شده از مولاى ما و پیشواى ما و مهتر ما حضرت امام موسى بن جعفر(ع) از پدر خود امام جعفر صادق(ع) و ایشان از پدر خود از جدّ خود و ایشان از پدر خود حضرت امام حسین بن امیر المؤمنین على بن ابى طالب -صلوات الله علیهم اجمعین- فرمودند که پدرم امیر المؤمنین(ع) به من گفت: «اى فرزندم! میخواهى که ترا سرّى از اسرار خداى عزّ و جلّ تعلیم نمایم که رسول خدا(ص) مرا تعلیم نموده و از اسرار آن حضرت بود که بر آن احدى مطلع نبود؟» گفتم: بلى اى پدر بزرگوار! فداى شما گردم. پس آنگاه فرمود: «جبرئیل بر رسول خدا در روز جنگ احد فرود آمد و آن روزى هولناک و بسیار گرم بود و بر پیامبر زرهى بسیار سنگین بود که از جهت گرمى هوا و حرارت زره توانایى برداشتن آنرا نداشت.
پس پیامبر فرمود: سر خود را به جانب آسمان برداشتم، و دعا کردم. پس درهاى آسمان را دیدم که گشوده شد و غرقشده به نور و رحمت الهى جبرئیل بر من فرود آمد و به من گفت: السّلام علیک یا رسول اللَّه. پس در جواب گفتم: و علیک السّلام اى برادر من جبرئیل. پس گفت: خداى بلند و بزرگوار از همه چیز ترا سلام میرساند و ترا به تحیت و تعظیم مخصوص میگرداند و میفرماید: از بدن خود این جوشن را بیرون کن و دور ساز و در عوض آن این دعا را قرائت نماى. پس هر گاه این دعا را بخوانى و آنرا با خود نگاهدارى، پس مثل زره بر بدن تو خواهد بود. پس گفتم: اى برادرم جبرئیل این دعا مخصوص به من است یا از براى من و امّت من نیز هست؟ جبرئیل گفت: یا رسول الله این هدیهاى از جانب خداى تعالى به سوى تو و به سوى امت توست. گفتم اى برادر اى جبرئیل چه چیز است ثواب کسى که این دعا را بخواند؟ جبرئیل گفت: اى پیامبر! ثواب این دعا را کسی نمیداند مگر خداى تعالى از جهت هر که این دعا را بخواند وقتى که از منزل خود در وقت صبح یا شام بیرون آید، خداى تعالى عمل او را به عملهاى نیکو لاحق میسازد ... و الله تعالى به عدد هر حرفى دو حوریه از حوریان بهشت او را میبخشد. پس هر گاه از خواندن این دعا فارغ شود، خداى تعالى براى او خانهاى در بهشت بنا میکند و او را از ثواب به عدد حرفهاى تورات و انجیل و زبور و قرآن عظیم میبخشد... قسم به کسى که ترا به راستى به پیغمبرى فرستاده است، خداى تعالى در آسمان چهارم خانهاى را بنا کرده است که به آن بیت المعمور گفته میشود. به آن خانه در هر روزى هفتاد هزار فرشته داخل میشوند و از آن بیرون میروند و دیگر به سوى آن تا روز قیامت بر نمیگردند و خداى عزّ و جلّ صاحب این دعا را ثواب این فرشتگان را میبخشد و صاحب این دعا را به عدد مردان و زنان باایمان از انس و جن میبخشد از آن روزى که ایشان را خداى تعالى آفریده است تا روزى که صور دمیده میشود... اى پیغمبر خدا! اگر کسى این دعا را در جامى به کافور و مشک بنویسد و آنرا بشوید و بر کفن مردهاى بپاشد خداى تعالى در قبر او صد هزار نور نازل میسازد و از او ترس از منکر و نکیر را دفع میکند و از عذاب قبر ایمن میگردد و خداى تعالى به سوى او در قبر هفتاد هزار فرشته بر میانگیزاند که با هر فرشته طبقى از نور باشد که آن نور را بر او میپاشند و او را بر میدارند و به سوى بهشت میبرند و براى او میگویند: خداى تعالى ما را امر کرده به اینکه مونس تو تا روز قیامت باشیم و خداى تعالى قبر او را گشاده میگرداند چندان که چشم کار کند و براى او درى در بهشت گشوده میشود و او را در قبر مثل عروسى در حجله خود میخوابانند به سبب حرمت این و بزرگى او و فرمودند که من از آن بندهاى حیا میکنم که این دعا بر کفن او باشد ...». و همین طور ثوابها و آثار زیاد دعای جوشن کبیر بیان شده است. تا اینکه پیامبر(ص) فرمود: «اى برادرم جبرئیل! به تحقیق که مرا به سوى این دعا به شوق انداختى. پس جبرئیل گفت: اى محمّد! این دعا را میاموز مگر مؤمنى که آنرا مستحق و شایسته باشد که در آموختن آن سستى و کاهلى نکند و آنرا خوار نشمارد و چون این دعا را بخواند باید که با نیّتى خالص بخواند و چون این دعا را بر خود ببندد باید که با طهارت باشد، از جهت آنکه دست نمیرساند به این مگر پاکیزگان». و حضرت امام حسین(ع) فرمود: «به من پدرم على بن ابى طالب(ع) وصیت کرد و سفارش نمود سفارشى بسیار به این دعا و به محافظت نمودن آن و فرمود: اى پسر من! این دعا را بر کفن من بنویس» و امام حسین(ع) فرمود: «من نیز بجاى آوردم آنچه را که پدرم فرموده بودند».[1]
علامه مجلسی نیز این دعا را در آداب و احکام تکفین میت آورده است.[2] همچنین در منابع فقهی ذکر شده که مستحب است دعای جوشن بر کفن میّت نوشته شود.[3]
بنابر این، آن دعایی که از آداب مستحبی کفن روایت شده و فقها متذکر آن شدهاند، دعای جوشن کبیر است که متن آن در کتابهای دعا مانند مفاتیح الجنان ذکر شده و مؤمنان در ماه رمضان آنرا میخوانند، نه آن دعایی که در فضای مجازی آمده ولی در منابع حدیثی و ادعیه وجود ندارد.
[1]. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص 227 – 232، دار الذخائر، قم، چاپ اول، 1411ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 78، ص 331، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانی، محمد تقی، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 4، ص 49، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1405ق؛ کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، أحکام الأموات إلی حین الدفن و الانصراف، ص 36، مؤسسه کاشف الغطاء، نجف اشرف، چاپ اول، بی تا؛ نراقی، مولی احمد بن محمد مهدی، الحاشیة علی الروضة البهیة، محقق و مصحح: استادی، رضا، احمدی، محسن، ص 166، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1425ق؛ همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج 5، ص 303، مؤسسة الجعفریة لإحیاء التراث و مؤسسة النشر الإسلامی، قم، چاپ اول، 1416ق؛ طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی (المحشّٰی)، محقق و مصحح: محسنی سبزواری، احمد، ج 2، ص 76، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق.