کد سایت
fa32247
کد بایگانی
39135
نمایه
منظور از مسئولیت گوش، چشم و قلب در آیه 36 سوره اسراء
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
خلاصه پرسش
آیه 36 سوره اسراء که به پاسخگو بودن گوش و چشم و قلب اشاره دارد، تفسیرش چیست؟
پرسش
تفسیر آیه «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا»، چیست؟
پاسخ اجمالی
آیه 36 سوره اسراء: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا»، در ادامه آیات گذشته است که در آنها یک سلسله از اصولىترین تعلیمات و احکام اسلامى، از توحید گرفته تا قوانین و دستوراتی که مربوط به شئون مختلف زندگى فردى و اجتماعى انسانها است، بیان شده است.
این آیه در صدد بیان این مهم است که از آنچه به آن آگاهى ندارید پیروى نکنید؛ یعنى سوء ظن و بدگمانى نداشته باشید و بر اساس تخمینها و گمانها درباره مردم به داورى منشینید. پس از بیان این مطلب اضافه مىکند که گوش، چشم و دل که سه وسیله براى ارتباط با دنیاى خارجاند، همه مسئولیت دارند و در قیامت بازخواست خواهند شد. بنابر این، باید داورىها بر اساس آگاهىهایى باشد که به درستى از این ابزار کسب میشود.
به بیان دیگر، خداوند در این آیه میفرماید؛ از چیزهایى که علم به آنها ندارید پیروی نکنید؛ زیرا خداى سبحان به زودى از گوش، چشم و قلب که وسائل تحصیل علماند بازخواست مىکند. دلیلش آن است که گوش، چشم و قلب نعمتهایى هستند که خداوند به انسان ارزانى داشته، تا وی به وسیله آنها حق را از باطل تمیز دهد و خود را به واقع و حقیقت برساند، و به وسیله آنها اعتقاد و عمل درست کسب نماید، و به زودى از یک یک آنها بازخواست مىشود که آیا در آنچه که به کار بستى، علمى به دست آوردى یا نه؟، و اگر به دست آوردى پیروى هم کردى یا خیر؟ مثلاً از گوش مىپرسند آیا آنچه شنیدى از معلومها و یقینها بود یا هر کس هر چه گفت، گوش دادى؟ از چشم مىپرسند آیا آنچه تماشا مىکردى واضح و یقینى بود یا خیر؟ و از قلب مىپرسند آنچه که اندیشیدى و یا بدان حکم کردى به آن یقین داشتى یا نه؟ گوش و چشم و قلب ناگزیرند که حق را اعتراف نمایند و به آنچه که واقع شده گواهى دهند. بنابر این بر هر فردى لازم است که از پیروى کردن غیر علم(گمان) بپرهیزد؛ زیرا اعضا و ابزارى که وسیله تحصیل علماند، و به زودى علیه آدمى گواهى مىدهند. همچنین از انسان مىپرسند آیا چشم، گوش و قلب را در علمشان پیروى کردى یا در غیر علم؟ اگر در غیر علم پیروى کردى چرا کردى؟ و آدمى در آن روز عذر موجهى نخواهد داشت.[1]
بنابر این آیه میفرماید تنها از علم و یقین پیروی کنید؛ یعنی نه در عمل شخصى خود از غیر علم پیروى کنید، و نه به هنگام قضاوت در باره دیگران، نه شهادت به غیر علم دهید، و نه به غیر علم اعتقاد پیدا کنید.
به این ترتیب، نهى از پیروى غیر علم معناى وسیعى دارد که مسائلى اعتقادى، گفتار، شهادت، قضاوت و عمل را شامل مىشود. آنها که بدون تکیه بر دانش، اعتقادى پیدا مىکنند، به قضاوت و داورى مىنشینند، شهادت مىدهند، و یا حتى در عمل شخصى خود طبق آن رفتار مىکنند بر خلاف این دستور صریح اسلامى گام برداشتهاند.
به تعبیر دیگر، نه شایعات مىتواند مقیاس قضاوت و شهادت و عمل گردد و نه قرائن ظنى و نه اخبار غیر قطعى که از منابع غیر موثق به ما مىرسد.[2]
این آیه در صدد بیان این مهم است که از آنچه به آن آگاهى ندارید پیروى نکنید؛ یعنى سوء ظن و بدگمانى نداشته باشید و بر اساس تخمینها و گمانها درباره مردم به داورى منشینید. پس از بیان این مطلب اضافه مىکند که گوش، چشم و دل که سه وسیله براى ارتباط با دنیاى خارجاند، همه مسئولیت دارند و در قیامت بازخواست خواهند شد. بنابر این، باید داورىها بر اساس آگاهىهایى باشد که به درستى از این ابزار کسب میشود.
به بیان دیگر، خداوند در این آیه میفرماید؛ از چیزهایى که علم به آنها ندارید پیروی نکنید؛ زیرا خداى سبحان به زودى از گوش، چشم و قلب که وسائل تحصیل علماند بازخواست مىکند. دلیلش آن است که گوش، چشم و قلب نعمتهایى هستند که خداوند به انسان ارزانى داشته، تا وی به وسیله آنها حق را از باطل تمیز دهد و خود را به واقع و حقیقت برساند، و به وسیله آنها اعتقاد و عمل درست کسب نماید، و به زودى از یک یک آنها بازخواست مىشود که آیا در آنچه که به کار بستى، علمى به دست آوردى یا نه؟، و اگر به دست آوردى پیروى هم کردى یا خیر؟ مثلاً از گوش مىپرسند آیا آنچه شنیدى از معلومها و یقینها بود یا هر کس هر چه گفت، گوش دادى؟ از چشم مىپرسند آیا آنچه تماشا مىکردى واضح و یقینى بود یا خیر؟ و از قلب مىپرسند آنچه که اندیشیدى و یا بدان حکم کردى به آن یقین داشتى یا نه؟ گوش و چشم و قلب ناگزیرند که حق را اعتراف نمایند و به آنچه که واقع شده گواهى دهند. بنابر این بر هر فردى لازم است که از پیروى کردن غیر علم(گمان) بپرهیزد؛ زیرا اعضا و ابزارى که وسیله تحصیل علماند، و به زودى علیه آدمى گواهى مىدهند. همچنین از انسان مىپرسند آیا چشم، گوش و قلب را در علمشان پیروى کردى یا در غیر علم؟ اگر در غیر علم پیروى کردى چرا کردى؟ و آدمى در آن روز عذر موجهى نخواهد داشت.[1]
بنابر این آیه میفرماید تنها از علم و یقین پیروی کنید؛ یعنی نه در عمل شخصى خود از غیر علم پیروى کنید، و نه به هنگام قضاوت در باره دیگران، نه شهادت به غیر علم دهید، و نه به غیر علم اعتقاد پیدا کنید.
به این ترتیب، نهى از پیروى غیر علم معناى وسیعى دارد که مسائلى اعتقادى، گفتار، شهادت، قضاوت و عمل را شامل مىشود. آنها که بدون تکیه بر دانش، اعتقادى پیدا مىکنند، به قضاوت و داورى مىنشینند، شهادت مىدهند، و یا حتى در عمل شخصى خود طبق آن رفتار مىکنند بر خلاف این دستور صریح اسلامى گام برداشتهاند.
به تعبیر دیگر، نه شایعات مىتواند مقیاس قضاوت و شهادت و عمل گردد و نه قرائن ظنى و نه اخبار غیر قطعى که از منابع غیر موثق به ما مىرسد.[2]