کد سایت
fa32727
کد بایگانی
39686
نمایه
موفقیت و راههای آن در انسان
طبقه بندی موضوعی
سعادت و شقاوت,دستور العمل ها
خلاصه پرسش
موفقیت و راههای موفقیت در انسان چیست؟
پرسش
از نظر اسلام و ادیان دیگر برای موفقیت چه باید کرد؟
پاسخ اجمالی
بیشتر نویسندگان و اندیشمندان تلاش کردهاند تعریف جامعى از موفقیت ارائه دهند. در آموزههاى اسلامى؛ مفهوم موفقیت به مفهوم سعادت و خوشبختى نزدیک است و عملاً موفقیت مطلق و خوشبختى مطلق، یکى هستند؛ خوشبخت و موفق واقعى کسى است که در مسیر بندگى خداى متعال باشد، با انجام وظایف دینى و انسانى به خداوند نزدیک شود و بتواند به هدف نهایى خلقت دست یابد و علاوه بر آن در زندگی دنیا نیز بدون آنکه از یاد خدا غافل شود، از روزیهای حلال به خوبی بهرهمند شود.
راههای موفقیت انسان بستگی به چند امر دارد؛ مانند هدفمندی در زندگی، تلاش و کوشش، صبر، دوری از گناه، تأمین اقتصادی و... .
راههای موفقیت انسان بستگی به چند امر دارد؛ مانند هدفمندی در زندگی، تلاش و کوشش، صبر، دوری از گناه، تأمین اقتصادی و... .
پاسخ تفصیلی
ادیان وحیانى که از سوى خدا با انگیزش پیامبران و نزول وحى، به بشر ابلاغ شده است، از دیدگاه قرآن یکى است و همه پیامبران به یک مکتب دعوت کردهاند.[1] بر این اساس، همه پیامبران از یک سلسله اصول مشترک و سنتهاى ثابت و واحدى پیروى کردهاند؛ اصولى مانند دعوت به توحید، رعایت تقوا، نفى شخصیتپرستى، دعوت به وحدت، تبشیر و انذار، دعوت به تعالى و موفقیت و سعادت واقعی در زندگی و...[2] در عین حال، به جهاتى شریعت پیامبران با یکدیگر متفاوت شدهاند؛ مانند تفاوت محیط، سطح احتیاج و استعداد مردم، وقوع تحریف؛ امّا با توجه به خاتمیت دین اسلام، اکنون شکل کامل حقیقت، فقط در چهره اسلام قابل مشاهده است که دارای جامعیت بوده و تعالیم آن با عقل سلیم هماهنگ است.[3]
به هر حال؛ راز موفقیت و سعادت انسانها در زندگی چیزی نیست که در آن اختلافاتی میان دین اسلام و دیگر ادیان الهی وجود داشته باشد.
هر انسانی آرزو دارد در زندگى دنیایی خود به موفقیتى برسد. اما این پرسش مطرح است که موفقیت چیست و راه رسیدن به موفقیت و خوشبختى در زندگى چیست؟ در این نوشتار به طور خلاصه به این موضوع پرداخته میشود.
«موفقیت»، موضوعی است که درباره آن صدها کتاب از سوی اندیشمندان اسلامی و ادیان دیگر با نگرشهای مختلف مادی و معنوی نوشته شده است؛ چراکه شادمانى و خوشبختى انسانها رابطه تنگاتنگى با میزان موفقیتشان در زندگى دارد. افراد موفق، در زندگى نشاط و رضایت خاطر و محبوبیت بیشترى دارند و افراد جامعه رابطه ویژهاى با آنان دارند.
تعریف موفقیت
آیا موفقیت، گذراندن مدارج تحصیلى و دریافت مدرک علمى است یا رسیدن به مقام و ثروت؟ آیا موفقیت بهدست آوردن شغل و همسر مناسب و محیط خانوادگى آرام و فرزندان شایسته است؟ آیا انجام وظایف دینى و انسانى و قرار گرفتن در جاده مستقیم و راه هدایت موفقیت است؟ نوع درک و برداشت از موفقیت، ذهن را براى فهم بیشتر و بهتر این واژه آماده میسازد.
موفقیت در لغت؛ به معنای توفیق، کامیابی، کامروایی، دستیابی به آرزو یا انجام دادن کاری آمده است.[4]
بیشتر نویسندگان و اندیشمندان تلاش کردهاند تعریف جامعى از موفقیت ارایه دهند، اما اگر دقت در تعاریف آنان شود، هرکدام به جلوهای از موفقیت اشاره کردهاند. از جمله اینکه گفتهاند: «آرامش و امنیت، بهترین نوع موفقیت است».[5]
«خوشبختترین مردم دنیا افرادى هستند که به کارشان عشق میورزند؛ بدون توجه به اینکه از این راه، ثروت، شهوت، قدرت و موقعیتهاى اجتماعى بالا بهدست میآورند یا خیر. خشنودترین مردم افرادى هستند که از کارشان لذت میبرند. هر کارى که میخواهد باشد؛ تلاش میکنند تا آنرا خوب انجام دهند».[6]
در فرهنگ وبستر(Webster) موفقیت به مفهوم «نیل رضایتبخش به هدف» تعریف شده است.[7]
شهید مطهرى در تعریف سعادت و موفقیت، میگوید: «سعادت [و موفقیت]، عبارت است از: لذت همه جانبه و نیل همه جانبه به همه کمالات، بهطوری که حداکثر کمالات و حظوظ فطرى و طبیعى استیفا گردد».[8]
از نگاه بیشتر مردم؛ موفق کسى است که به آرزوهاى خود برسد، در درون خویش، احساس رضایت کند و از اینکه با تلاش و کوشش پیوسته، در زندگى به این رضایتمندى رسیده، خشنود باشد.
در آموزههاى اسلامى؛ مفهوم موفقیت به مفهوم سعادت و خوشبختى[9] نزدیک است و اگرچه این دو واژه تفاوتهایى دارند، اما مصداق موفقیت مطلق و خوشبختى مطلق، یکى هستند؛ خوشبخت و موفق واقعى کسى است که در مسیر بندگى خداى متعال باشد، با انجام وظایف دینى و انسانى به خداوند نزدیک شود و بتواند به هدف نهایى خلقت دست یابد. البته روشن است که رسیدن به چنین هدف و موفقیتی، منافاتى با خُرسندى از زندگى و لذتجویى حلال دنیا ندارد. انسان میتواند به تمام کارهایش رنگوبوى خدایى بدهد و به قصد رضایت حضرت حق بخوابد، بخورد، کار و تفریح کند و... . آنچه مهم است، فرمانبرى از خداوند و اجراى دستورات او است. قرآن کریم میفرماید: «هر کسى از جهنم رهایى یابد و به بهشت وارد شود، رستگار و موفق است».[10] و «هرکس از خدا و پیامبرش اطاعت کند، به موفقیت و رستگارى بزرگى نایل شده است».[11]
پیامبر گرامى اسلام(ص) میفرماید: «هرکس تقوا و پرهیزکارى پیشه کند و گوش به فرمان دستورهاى خداوند باشد، به رستگارى و موفقیت بزرگى رسیده است. به درستى که تقوا باعث کنترل انسان از غضب و باعث نگهدارى انسان از عذاب و نگهدارنده انسان از خشم الهى است. بهدرستى که تقوا باعث سفیدرویى و رضایت پروردگار و باعث ارتقاى درجه و مقامات معنوى انسان میگردد».[12]
امام على(ع) نیز درباره راههاى موفقیت و خوشبختی میفرماید: «هرکسى از خدا و رسول خدا اطاعت و پیروى کند، به رستگارى بزرگى میرسد و به ثواب ارزشمندى نایل میشود و هرکسى نسبت به خداوند و رسولش، نافرمانى و گردنکشى کند، به خسران و زیان بزرگ و آشکارى گرفتار میشود و سزاوار عذاب دردناک میگردد».[13]
گفتنی است؛ موفقیت سطح پایینترى نیز دارد و آن، کامروایى در رسیدن به نتیجه و هدف در هر کار و به فعلیت رساندن استعدادهاى بالقوّه است که به دنبال آن خرسندى و خشنودى نیز بهدست میآید.
راهها و عوامل موفقیت
راههای موفقیت انسان بستگی به چند امر دارد که در اینجا به طور خلاصه به آنها اشاره میشود:
1. هدفمندى
آنچه که آدمی را به سوی موفقیت و مقام والای خود و رشد شخصیتی میکشاند، داشتن هدفهای ارزنده در زندگی است. اما انسان در برگزیدن هدفها باید حدود توانایی و نیرو واستعدادهای خود را در نظر بگیرد و از بلندپروازیهای بیجا و نامعقول اجتناب ورزد، چرا که نتیجهاش محرومیت و ناکامی خواهد بود. امام علی(ع) این نکته را چنین خاطرنشان میسازند: «هرکس بیش از اندازه و حدود خود، چیزی بخواهد، سزاوار محرومیت و ناکامی است».[14]
جستوجوى موفقیت، همیشه با هدفى آغاز میشود؛ زیرا انسان، عاقل و باشعور است و باید کارهایش خردمندانه باشد که هم از زندگى لذت ببرد و هم در راستاى هدفى ارزشمند گام بردارد تا سرگردان نشود.
هرکس نیروهاى خود را در کارى مهم، با هدفى معین بهکار گیرد، بیتردید پیروزى و موفقیتهاى زیادى خواهد دید. قهرمان شدن در ورزش، موفقیت در تحصیلات عالى، مهارت ویژه در کار فنى، بالندگى و نوآورى در شغل و حرفه، نامدار شدن در اکتشاف و اختراع و از همه مهمتر، موفقیت در خودسازى معنوى و عبادت پروردگار، همه و همه در گرو داشتن هدفى مشخص و تلاش در راستاى آن است.
2. نظم و انضباط
نظم و انضباط نه تنها از رازهای موفقیت و پیروزی مردان بزرگ و سامان دهنده زندگی میباشد، بلکه کاخ بلند آفرینش هستی روی نظم و انضباط استوار شده است.[15]
3. اعتماد به نفس
اعتماد به نفس؛ یعنى، شخص احساس کند نیرو و کفایت دارد؛[16] یعنى شخص توانمندى و توانایى درونى انجام کارها را در خود حس کند.[17]
به باور روانشناسان، اعتماد به نفس اساس رستگارى و پیشرفت است. با اعتماد به نفس، عزم انسان راسخ میشود و با اتکا به دیگرى، ضعیف میشود. کمک دیگران به شخص، پشتکار را سست میکند؛ زیرا در این صورت، انسان انگیزهاى براى کوشش نمییابد.[18]
شاید به نظر برسد که اعتماد به نفس، نقطه مقابل اعتماد به خدا است و فردى که به خدا توکل و اعتماد دارد، نمیتواند اعتماد به نفس داشته باشد و باید انتخاب کند؛ زندگى بر مبناى توکل به خدا و یا اعتماد به نفس. ولی با اندکى دقت، روشن خواهد شد که اینگونه نیست و اعتماد به نفس از ابعاد اصلى و مهم توکل به خدا است. توکل به خدا به معناى واقعى آن «بهکارگیرى اسباب طبیعى براى رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذارى نتایج و اثربخشى آنها به خواست و مشیت الهى» است و منشأ اعتماد به نفس نیز خدا است. نتیجه این باور، آن میشود که باید به نیروها و تواناییهاى خود متکى بود و با بهرهگیرى از این نیروهاى خداداد، در مسیر پُرپیچوخم زندگى، بار خویش را به دوش کشید.[19]
4. داشتن اراده
اراده در هر کار و فعالیت و رفتارى، نقش اساسى و بنیادین دارد و براى رسیدن به هدف، ضرورى و لازم است. شخص با اراده کسى است که وقتى در مورد کارى، به خوبى اندیشید، تصمیم به انجام آن میگیرد و با ثباتقدم، آنرا اجرا میکند.
ضرورت اراده بهگونهاى است که اگر تمام علل و عوامل تحقق کارى آماده باشد، ولى اراده وجود نداشته باشد، آن کار به سرانجام نخواهد رسید. افراد زیادى را میبینیم که وسایل و امکانات موفقیت و پیروزى آنها آماده است، ولى موفق نیستند. آنان یا اراده ندارند و یا ارادهشان قوى نیست و به دلیل مشکلات روانشناختى، نمیتوانند تصمیم جدى بگیرند.
اگر اراده انسان سست شود، زندگى نابسامان میگردد و باران شکست و ناکامى از هر سو بر او فرو میبارد. در چنین شرایطى، استعداد، نبوغ، دانش و قدرت مادى، هیچیک به بار نمینشینند و کامیابى به ارمغان نمیآورند.
در آموزههاى اسلامى بر تقویت اراده و عزم قوى سفارش بسیار شده است[20] و یکى از صفات بارز مؤمنان، اراده استوار و عزم راسخ در راه عقیده و ارزشهاى دینى و انسانى بیان شده است. امام باقر(ع) در اینباره میفرماید: «مؤمن از کوه استوارتر و مستحکمتر است؛ زیرا اجزایى از کوه جدا میشود، ولى از دین مؤمن، چیزى جدا نمیگردد».[21]
5. مشورت با افراد موفق[22]
یکى از ابزارهاى موفقیت و پشتوانههاى محکم براى نیل به اهداف، استفاده از تجربه، علم، اندیشه و توانمندى دیگران است. همفکرى و بهرهگیرى از توانمندى و تجارب دیگران، باعث کاهش خطا در برنامههای زندگی و تسریع در رسیدن به هدف میشود. افرادى که در کارهاى مهم با صلاحاندیشى و مشورت دیگران اقدام میکنند، کمتر گرفتار لغزش میشوند و کارهاى آنان بیشتر قرین موفقیت، سلامتى و بالندگى است. امام على(ع) میفرماید: «هرکس با خردمندان مشورت کند، با انوار خردهاى آنان، روشنى یابد و به راه درست و رستگارى نایل گردد».[23]
افرادى که گرفتار استبداد رأى میشوند و خود را بینیاز از افکار دیگران میدانند، هرچند در گستره اندیشه، موفق باشند، مبتلا به خطاهاى بزرگ میشوند. حضرت على(ع) در اینباره میفرماید: «کسى که استبداد به رأى داشته باشد، هلاک میشود و کسى که با افراد بزرگ و متخصص و صاحب اندیشه مشورت کند، در عقل آنان شریک شده، از آن بهره میبرد».[24]
6. یاد خدا
ارتباط با خدا و دل بستگى به او، افزون بر ایجاد اطمینان قلبى و صفاى درونى، از عوامل مؤثر در رشد روحى، معنوى و سایر جنبههاى شخصیتى انسان است. عبادت و ارتباط با خدا، مایه رسیدن به تقوا و پرهیزکارى[25] و تقوا نیز عامل رستگارى[26] انسان است.[27]
7. اخلاص
اخلاص، اکسیر نابی است که به عمل انسان اثر میبخشد. اخلاص به معنای پاک بودن رفتار و کردار آدمی از تظاهر و ریا و سایر امور شرک آمیز است.[28] یکى از آثار اخلاص، موفقیت در کارهای زندگی است. امام على(ع) در اینباره فرمود: «موفقیت در کارها، به خالص کردن نیتها است».[29]
8. توسل به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)[30]
9. دورى از گناه
هدف نهایى خلقت انسان، رسیدن به کمال و سعادت ابدى است. خداوند متعال، ابزار و وسایل خوشبختى بندگان را فراهم ساخته و به آنان راه مستقیم کمال و سعادت را نشان داده است. از موانع و مشکلات بزرگ در مسیر تکامل انسان، گناه و نافرمانى است. گناه و نافرمانى، انسان را در جادههاى هلاکت و وحشت وارد میکند و سرانجامى اندوهبار براى او رقم میزند. گناه، زهر کشندهاى است که درمانش، فقط توبه و بازگشت واقعى به فطرت انسانى و بندگى خداوند است. آثار گناه، فقط در جهان آخرت نمودار نمیشود و بسیارى از آثار آن در دنیا نیز گریبانگیر انسان میشود.[31]
10. تلاش و کوشش
زندگى، میدان کارزار و تلاش و کوشش است. در این نبرد، یکى پیروز میشود و جلو میرود و دیگرى دچار شکست میشود. اولى غرق در سرور و شادى و دومى دردمند و غمگین است. آنان که پیروز میشوند و به هدفهایشان دست مییابند، کسانیاند که اگر شکست بخورند و گرفتار مشکلات شوند، بجاى یأس و ناامیدى دوباره برمیخیزند و به راه خود ادامه میدهند. شکست و مشکلات به اراده آنان آسیبى وارد نمیکند بلکه عزم و اراده آنان را نیز استوارتر میکند.
بسیارى میپندارند که خوشبختى و موفقیت، کیمیایى است در خارج از وجود آنان و اگر ستاره بخت در آسمان زندگى کسى بدرخشد، او به سعادت و موفقیت خواهد رسید. این افراد باور ندارند که سعادت، زاییده خود انسان است که میتواند با ایمان، تلاش و پشتکار، آینده خود را بسازد.
البته روشن است که توانمندى افراد و محیط اجتماعى و خانوادگى و امکانات زندگی آنان متفاوت است، مثلاً فردى که در خانوادهاى ثروتمند زندگى میکند، با فردى که در خانوادهاى فقیر است، تفاوت آشکار دارد، ولى مهم آن است که هرکسى در هر شرایطى از استعداد و توانمندى خود استفاده کند و در گستره وجودى خود تلاش کند و زندگى خود را بسازد. همان فرد فقیر با تلاش و کوشش میتواند براى خودش زندگى قابل قبولى بسازد و رضایت خاطر داشته باشد.
در اسلام، گستره عظیمى از آموزهها را میبینیم که موفقیت و تکامل و لذتها را در گرو تلاش، پشتکار و پایدارى میدانند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «انسان در سایه تلاش و کوشش میتواند به خواستههاى خود برسد».[32] امام على(ع) در جنگ جمل خطاب به محمد حنفیه فرمود: «اگر کوهها از جاى خود حرکت کنند، تو از جاى خود تکان مخور»؛[33] یعنى در راه رسیدن به هدف، استقامت و پایدارى داشته باش و بدان که در سایه پشتکار و تحمل دشواریها، میتوان به قلههاى افتخار و پیروزى رسید.
11. صبر و تحمل مشکلات
یکی از اموری که در توفیق یافتن انسان دخالت زیادی دارد و شرط موفقیت در کارها بهویژه در کارهای بزرگ است، صبر و تحمل مشکلات است.[34]
12. تأمین اقتصادى
اصل رفاه و برخوردارى معقول همراه با گشایش و فزونى، مادام که در سیر حیات طیبه باشد، در اسلام به عنوان ارزش به رسمیت شناخته شده؛ تا جایی که قرآن کریم بر کسانی که بهرهمندى از اینگونه مواهب را تحریم میکنند، سخت خُرده میگیرد.[35] از نظر اسلام هم فقر مفرط مانع پیشرفت مادی و معنوی انسان در زندگی است و هم ممکن است ثروت فراوان حالت غرور و طغیان آورد. گرچه اقشار ثروتمند، فقیر و متوسط جامعه همگی توان رسیدن به اوج سعادت را دارند، اما بهترین حالت براى به یاد خدا بودن، فراغت خاطر و تمرکز در امور معنوی در زندگی، میتواند در یک زندگی متوسط به دست آید. کسى که فقیر است دایم باید به فکر آب و نان خانواده خود باشد و همچنین کسى که مال و منال فراوان دارد، همواره باید وقت و نیروى خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد. در مقابل افرادى که از یک زندگى آبرومند و ساده و کافى برخوردارند، فکرى راحت خواهند داشت و به موفقیت در زندگی نزدیکتر هستند.
به هر حال؛ راز موفقیت و سعادت انسانها در زندگی چیزی نیست که در آن اختلافاتی میان دین اسلام و دیگر ادیان الهی وجود داشته باشد.
هر انسانی آرزو دارد در زندگى دنیایی خود به موفقیتى برسد. اما این پرسش مطرح است که موفقیت چیست و راه رسیدن به موفقیت و خوشبختى در زندگى چیست؟ در این نوشتار به طور خلاصه به این موضوع پرداخته میشود.
«موفقیت»، موضوعی است که درباره آن صدها کتاب از سوی اندیشمندان اسلامی و ادیان دیگر با نگرشهای مختلف مادی و معنوی نوشته شده است؛ چراکه شادمانى و خوشبختى انسانها رابطه تنگاتنگى با میزان موفقیتشان در زندگى دارد. افراد موفق، در زندگى نشاط و رضایت خاطر و محبوبیت بیشترى دارند و افراد جامعه رابطه ویژهاى با آنان دارند.
تعریف موفقیت
آیا موفقیت، گذراندن مدارج تحصیلى و دریافت مدرک علمى است یا رسیدن به مقام و ثروت؟ آیا موفقیت بهدست آوردن شغل و همسر مناسب و محیط خانوادگى آرام و فرزندان شایسته است؟ آیا انجام وظایف دینى و انسانى و قرار گرفتن در جاده مستقیم و راه هدایت موفقیت است؟ نوع درک و برداشت از موفقیت، ذهن را براى فهم بیشتر و بهتر این واژه آماده میسازد.
موفقیت در لغت؛ به معنای توفیق، کامیابی، کامروایی، دستیابی به آرزو یا انجام دادن کاری آمده است.[4]
بیشتر نویسندگان و اندیشمندان تلاش کردهاند تعریف جامعى از موفقیت ارایه دهند، اما اگر دقت در تعاریف آنان شود، هرکدام به جلوهای از موفقیت اشاره کردهاند. از جمله اینکه گفتهاند: «آرامش و امنیت، بهترین نوع موفقیت است».[5]
«خوشبختترین مردم دنیا افرادى هستند که به کارشان عشق میورزند؛ بدون توجه به اینکه از این راه، ثروت، شهوت، قدرت و موقعیتهاى اجتماعى بالا بهدست میآورند یا خیر. خشنودترین مردم افرادى هستند که از کارشان لذت میبرند. هر کارى که میخواهد باشد؛ تلاش میکنند تا آنرا خوب انجام دهند».[6]
در فرهنگ وبستر(Webster) موفقیت به مفهوم «نیل رضایتبخش به هدف» تعریف شده است.[7]
شهید مطهرى در تعریف سعادت و موفقیت، میگوید: «سعادت [و موفقیت]، عبارت است از: لذت همه جانبه و نیل همه جانبه به همه کمالات، بهطوری که حداکثر کمالات و حظوظ فطرى و طبیعى استیفا گردد».[8]
از نگاه بیشتر مردم؛ موفق کسى است که به آرزوهاى خود برسد، در درون خویش، احساس رضایت کند و از اینکه با تلاش و کوشش پیوسته، در زندگى به این رضایتمندى رسیده، خشنود باشد.
در آموزههاى اسلامى؛ مفهوم موفقیت به مفهوم سعادت و خوشبختى[9] نزدیک است و اگرچه این دو واژه تفاوتهایى دارند، اما مصداق موفقیت مطلق و خوشبختى مطلق، یکى هستند؛ خوشبخت و موفق واقعى کسى است که در مسیر بندگى خداى متعال باشد، با انجام وظایف دینى و انسانى به خداوند نزدیک شود و بتواند به هدف نهایى خلقت دست یابد. البته روشن است که رسیدن به چنین هدف و موفقیتی، منافاتى با خُرسندى از زندگى و لذتجویى حلال دنیا ندارد. انسان میتواند به تمام کارهایش رنگوبوى خدایى بدهد و به قصد رضایت حضرت حق بخوابد، بخورد، کار و تفریح کند و... . آنچه مهم است، فرمانبرى از خداوند و اجراى دستورات او است. قرآن کریم میفرماید: «هر کسى از جهنم رهایى یابد و به بهشت وارد شود، رستگار و موفق است».[10] و «هرکس از خدا و پیامبرش اطاعت کند، به موفقیت و رستگارى بزرگى نایل شده است».[11]
پیامبر گرامى اسلام(ص) میفرماید: «هرکس تقوا و پرهیزکارى پیشه کند و گوش به فرمان دستورهاى خداوند باشد، به رستگارى و موفقیت بزرگى رسیده است. به درستى که تقوا باعث کنترل انسان از غضب و باعث نگهدارى انسان از عذاب و نگهدارنده انسان از خشم الهى است. بهدرستى که تقوا باعث سفیدرویى و رضایت پروردگار و باعث ارتقاى درجه و مقامات معنوى انسان میگردد».[12]
امام على(ع) نیز درباره راههاى موفقیت و خوشبختی میفرماید: «هرکسى از خدا و رسول خدا اطاعت و پیروى کند، به رستگارى بزرگى میرسد و به ثواب ارزشمندى نایل میشود و هرکسى نسبت به خداوند و رسولش، نافرمانى و گردنکشى کند، به خسران و زیان بزرگ و آشکارى گرفتار میشود و سزاوار عذاب دردناک میگردد».[13]
گفتنی است؛ موفقیت سطح پایینترى نیز دارد و آن، کامروایى در رسیدن به نتیجه و هدف در هر کار و به فعلیت رساندن استعدادهاى بالقوّه است که به دنبال آن خرسندى و خشنودى نیز بهدست میآید.
راهها و عوامل موفقیت
راههای موفقیت انسان بستگی به چند امر دارد که در اینجا به طور خلاصه به آنها اشاره میشود:
1. هدفمندى
آنچه که آدمی را به سوی موفقیت و مقام والای خود و رشد شخصیتی میکشاند، داشتن هدفهای ارزنده در زندگی است. اما انسان در برگزیدن هدفها باید حدود توانایی و نیرو واستعدادهای خود را در نظر بگیرد و از بلندپروازیهای بیجا و نامعقول اجتناب ورزد، چرا که نتیجهاش محرومیت و ناکامی خواهد بود. امام علی(ع) این نکته را چنین خاطرنشان میسازند: «هرکس بیش از اندازه و حدود خود، چیزی بخواهد، سزاوار محرومیت و ناکامی است».[14]
جستوجوى موفقیت، همیشه با هدفى آغاز میشود؛ زیرا انسان، عاقل و باشعور است و باید کارهایش خردمندانه باشد که هم از زندگى لذت ببرد و هم در راستاى هدفى ارزشمند گام بردارد تا سرگردان نشود.
هرکس نیروهاى خود را در کارى مهم، با هدفى معین بهکار گیرد، بیتردید پیروزى و موفقیتهاى زیادى خواهد دید. قهرمان شدن در ورزش، موفقیت در تحصیلات عالى، مهارت ویژه در کار فنى، بالندگى و نوآورى در شغل و حرفه، نامدار شدن در اکتشاف و اختراع و از همه مهمتر، موفقیت در خودسازى معنوى و عبادت پروردگار، همه و همه در گرو داشتن هدفى مشخص و تلاش در راستاى آن است.
2. نظم و انضباط
نظم و انضباط نه تنها از رازهای موفقیت و پیروزی مردان بزرگ و سامان دهنده زندگی میباشد، بلکه کاخ بلند آفرینش هستی روی نظم و انضباط استوار شده است.[15]
3. اعتماد به نفس
اعتماد به نفس؛ یعنى، شخص احساس کند نیرو و کفایت دارد؛[16] یعنى شخص توانمندى و توانایى درونى انجام کارها را در خود حس کند.[17]
به باور روانشناسان، اعتماد به نفس اساس رستگارى و پیشرفت است. با اعتماد به نفس، عزم انسان راسخ میشود و با اتکا به دیگرى، ضعیف میشود. کمک دیگران به شخص، پشتکار را سست میکند؛ زیرا در این صورت، انسان انگیزهاى براى کوشش نمییابد.[18]
شاید به نظر برسد که اعتماد به نفس، نقطه مقابل اعتماد به خدا است و فردى که به خدا توکل و اعتماد دارد، نمیتواند اعتماد به نفس داشته باشد و باید انتخاب کند؛ زندگى بر مبناى توکل به خدا و یا اعتماد به نفس. ولی با اندکى دقت، روشن خواهد شد که اینگونه نیست و اعتماد به نفس از ابعاد اصلى و مهم توکل به خدا است. توکل به خدا به معناى واقعى آن «بهکارگیرى اسباب طبیعى براى رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذارى نتایج و اثربخشى آنها به خواست و مشیت الهى» است و منشأ اعتماد به نفس نیز خدا است. نتیجه این باور، آن میشود که باید به نیروها و تواناییهاى خود متکى بود و با بهرهگیرى از این نیروهاى خداداد، در مسیر پُرپیچوخم زندگى، بار خویش را به دوش کشید.[19]
4. داشتن اراده
اراده در هر کار و فعالیت و رفتارى، نقش اساسى و بنیادین دارد و براى رسیدن به هدف، ضرورى و لازم است. شخص با اراده کسى است که وقتى در مورد کارى، به خوبى اندیشید، تصمیم به انجام آن میگیرد و با ثباتقدم، آنرا اجرا میکند.
ضرورت اراده بهگونهاى است که اگر تمام علل و عوامل تحقق کارى آماده باشد، ولى اراده وجود نداشته باشد، آن کار به سرانجام نخواهد رسید. افراد زیادى را میبینیم که وسایل و امکانات موفقیت و پیروزى آنها آماده است، ولى موفق نیستند. آنان یا اراده ندارند و یا ارادهشان قوى نیست و به دلیل مشکلات روانشناختى، نمیتوانند تصمیم جدى بگیرند.
اگر اراده انسان سست شود، زندگى نابسامان میگردد و باران شکست و ناکامى از هر سو بر او فرو میبارد. در چنین شرایطى، استعداد، نبوغ، دانش و قدرت مادى، هیچیک به بار نمینشینند و کامیابى به ارمغان نمیآورند.
در آموزههاى اسلامى بر تقویت اراده و عزم قوى سفارش بسیار شده است[20] و یکى از صفات بارز مؤمنان، اراده استوار و عزم راسخ در راه عقیده و ارزشهاى دینى و انسانى بیان شده است. امام باقر(ع) در اینباره میفرماید: «مؤمن از کوه استوارتر و مستحکمتر است؛ زیرا اجزایى از کوه جدا میشود، ولى از دین مؤمن، چیزى جدا نمیگردد».[21]
5. مشورت با افراد موفق[22]
یکى از ابزارهاى موفقیت و پشتوانههاى محکم براى نیل به اهداف، استفاده از تجربه، علم، اندیشه و توانمندى دیگران است. همفکرى و بهرهگیرى از توانمندى و تجارب دیگران، باعث کاهش خطا در برنامههای زندگی و تسریع در رسیدن به هدف میشود. افرادى که در کارهاى مهم با صلاحاندیشى و مشورت دیگران اقدام میکنند، کمتر گرفتار لغزش میشوند و کارهاى آنان بیشتر قرین موفقیت، سلامتى و بالندگى است. امام على(ع) میفرماید: «هرکس با خردمندان مشورت کند، با انوار خردهاى آنان، روشنى یابد و به راه درست و رستگارى نایل گردد».[23]
افرادى که گرفتار استبداد رأى میشوند و خود را بینیاز از افکار دیگران میدانند، هرچند در گستره اندیشه، موفق باشند، مبتلا به خطاهاى بزرگ میشوند. حضرت على(ع) در اینباره میفرماید: «کسى که استبداد به رأى داشته باشد، هلاک میشود و کسى که با افراد بزرگ و متخصص و صاحب اندیشه مشورت کند، در عقل آنان شریک شده، از آن بهره میبرد».[24]
6. یاد خدا
ارتباط با خدا و دل بستگى به او، افزون بر ایجاد اطمینان قلبى و صفاى درونى، از عوامل مؤثر در رشد روحى، معنوى و سایر جنبههاى شخصیتى انسان است. عبادت و ارتباط با خدا، مایه رسیدن به تقوا و پرهیزکارى[25] و تقوا نیز عامل رستگارى[26] انسان است.[27]
7. اخلاص
اخلاص، اکسیر نابی است که به عمل انسان اثر میبخشد. اخلاص به معنای پاک بودن رفتار و کردار آدمی از تظاهر و ریا و سایر امور شرک آمیز است.[28] یکى از آثار اخلاص، موفقیت در کارهای زندگی است. امام على(ع) در اینباره فرمود: «موفقیت در کارها، به خالص کردن نیتها است».[29]
8. توسل به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)[30]
9. دورى از گناه
هدف نهایى خلقت انسان، رسیدن به کمال و سعادت ابدى است. خداوند متعال، ابزار و وسایل خوشبختى بندگان را فراهم ساخته و به آنان راه مستقیم کمال و سعادت را نشان داده است. از موانع و مشکلات بزرگ در مسیر تکامل انسان، گناه و نافرمانى است. گناه و نافرمانى، انسان را در جادههاى هلاکت و وحشت وارد میکند و سرانجامى اندوهبار براى او رقم میزند. گناه، زهر کشندهاى است که درمانش، فقط توبه و بازگشت واقعى به فطرت انسانى و بندگى خداوند است. آثار گناه، فقط در جهان آخرت نمودار نمیشود و بسیارى از آثار آن در دنیا نیز گریبانگیر انسان میشود.[31]
10. تلاش و کوشش
زندگى، میدان کارزار و تلاش و کوشش است. در این نبرد، یکى پیروز میشود و جلو میرود و دیگرى دچار شکست میشود. اولى غرق در سرور و شادى و دومى دردمند و غمگین است. آنان که پیروز میشوند و به هدفهایشان دست مییابند، کسانیاند که اگر شکست بخورند و گرفتار مشکلات شوند، بجاى یأس و ناامیدى دوباره برمیخیزند و به راه خود ادامه میدهند. شکست و مشکلات به اراده آنان آسیبى وارد نمیکند بلکه عزم و اراده آنان را نیز استوارتر میکند.
بسیارى میپندارند که خوشبختى و موفقیت، کیمیایى است در خارج از وجود آنان و اگر ستاره بخت در آسمان زندگى کسى بدرخشد، او به سعادت و موفقیت خواهد رسید. این افراد باور ندارند که سعادت، زاییده خود انسان است که میتواند با ایمان، تلاش و پشتکار، آینده خود را بسازد.
البته روشن است که توانمندى افراد و محیط اجتماعى و خانوادگى و امکانات زندگی آنان متفاوت است، مثلاً فردى که در خانوادهاى ثروتمند زندگى میکند، با فردى که در خانوادهاى فقیر است، تفاوت آشکار دارد، ولى مهم آن است که هرکسى در هر شرایطى از استعداد و توانمندى خود استفاده کند و در گستره وجودى خود تلاش کند و زندگى خود را بسازد. همان فرد فقیر با تلاش و کوشش میتواند براى خودش زندگى قابل قبولى بسازد و رضایت خاطر داشته باشد.
در اسلام، گستره عظیمى از آموزهها را میبینیم که موفقیت و تکامل و لذتها را در گرو تلاش، پشتکار و پایدارى میدانند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «انسان در سایه تلاش و کوشش میتواند به خواستههاى خود برسد».[32] امام على(ع) در جنگ جمل خطاب به محمد حنفیه فرمود: «اگر کوهها از جاى خود حرکت کنند، تو از جاى خود تکان مخور»؛[33] یعنى در راه رسیدن به هدف، استقامت و پایدارى داشته باش و بدان که در سایه پشتکار و تحمل دشواریها، میتوان به قلههاى افتخار و پیروزى رسید.
11. صبر و تحمل مشکلات
یکی از اموری که در توفیق یافتن انسان دخالت زیادی دارد و شرط موفقیت در کارها بهویژه در کارهای بزرگ است، صبر و تحمل مشکلات است.[34]
12. تأمین اقتصادى
اصل رفاه و برخوردارى معقول همراه با گشایش و فزونى، مادام که در سیر حیات طیبه باشد، در اسلام به عنوان ارزش به رسمیت شناخته شده؛ تا جایی که قرآن کریم بر کسانی که بهرهمندى از اینگونه مواهب را تحریم میکنند، سخت خُرده میگیرد.[35] از نظر اسلام هم فقر مفرط مانع پیشرفت مادی و معنوی انسان در زندگی است و هم ممکن است ثروت فراوان حالت غرور و طغیان آورد. گرچه اقشار ثروتمند، فقیر و متوسط جامعه همگی توان رسیدن به اوج سعادت را دارند، اما بهترین حالت براى به یاد خدا بودن، فراغت خاطر و تمرکز در امور معنوی در زندگی، میتواند در یک زندگی متوسط به دست آید. کسى که فقیر است دایم باید به فکر آب و نان خانواده خود باشد و همچنین کسى که مال و منال فراوان دارد، همواره باید وقت و نیروى خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد. در مقابل افرادى که از یک زندگى آبرومند و ساده و کافى برخوردارند، فکرى راحت خواهند داشت و به موفقیت در زندگی نزدیکتر هستند.
[1]. ر.ک: آل عمران، آیات 19 و 67؛ «یکی بودن ادیان الهی»، سؤال 245.
[2]. ر.ک: جوادى آملى، عبداللَّه، تفسیر موضوعى قرآن کریم(سیره پیامبران در قرآن)، ج 6، ص 41 – 123، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اوّل، 1376ش.
[3]. ر.ک: «دلایل حقانیت اسلام»، سؤال 275؛ «ویژگی ها و برتری اسلام بر سایر ادیان»، سؤال 12304؛ «اسلام کامل ترین دین الهی»، سؤال 7312.
[4]. لغتنامه دهخدا، واژه «موفقیت».
[5]. کیهاننیا، اصغر، راز موفقیت در زندگى، ص 35، تهران، انتشارات مادر، 1382ش.
[6]. موریس، تام، موفقیت واقعى، ترجمه: گوهریان، محمد ابراهیم، ص 33، تهران، نسل نواندیش، 1384ش.
[7]. کیهاننیا، اصغر، راز موفقیت در بازار کار، ص 16، تهران، انتشارات مادر، 1382ش.
[8]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 7، ص 71، انتشارات صدرا، تهران.
[9]. ر.ک: «سعادت و کمال انسان»، سؤال 91؛ «سعادت از منظر ملاصدرا»، سؤال 14580؛ «کمال نهایی انسان»، سؤال 5337.
[10]. آل عمران، 185.
[11]. احزاب، 71.
[12]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 19، ص 127، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[13]. همان، ج 4، ص 266 – 267.
[14]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 624، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[16]. استفانى، مارستوف، معجزه تشویق، ترجمه: تمدن، توراندخت، ص 19، تهران، انتشارات علمى، 1375ش.
[18]. اسمایلز، ساموییل، اعتماد به نفس، ترجمه: دشتى، على، ص 15، تهران، مرکز تحقیقات قلمآشنا، 1380ش.
[19]. شجاعى، محمد صادق، توکل به خدا، ص 50، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى( ره)، 1383ش.
[21]. بحار الأنوار، ج 64، ص 362.
[23]. بحار الأنوار، ج 72، ص 105.
[24]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 12، ص 40، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[25]. بقره، 21.
[26]. آل عمران، 130.
[27]. ر.ک: «ذکر خدا»، سؤال ۴۲۳۹۹؛ «مهمترین عوامل ایجاد غفلت در انسان»، سؤال ۴۵۸۴۴؛ «تأثیر خدا در زندگی انسان»، سؤال 11474.
[29]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 354، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.
[31]. ر.ک: «آثار وضعی گناهان در زندگی بشر»، سؤال 13258؛ «گناهانی که ایمان را از بین میبرند»، سؤال 36477.
[32]. نجم، 39.
[33]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صبحی صالح، خطبه 11، ص 55، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[35]. اعراف، 32.