فقهای بزرگوار، بعد از بررسی دلایل پراکنده و بسیاری که در این زمینه وجود دارد، فتوا به حرمت تراشیدن ریش صادر نمودهاند، البته برخی دیگر از این دانشمندان، به نقد دلایل ارائه شده پرداخته و استدلال به آنها را قبول ننمودهاند، اما با توجه به این که احتیاط در اموری که ضرر چندانی هم برای انسانها ندارد، بهتر از انجام امور تردید برانگیز و شبههناک است، آنان نیز فتوا به جواز تراشیدن ریش نداده، بلکه احتیاط را در ترک آن دانستهاند و ذکر این نکته نیز لازم است که نتراشیدن ریش، به معنای عدم توجه به نظافت و یا بلند نمودن بیش از اندازه آن نیست، بلکه پاکیزگی و اعتدال، به هر حال باید مراعات شود.
ابتدا باید گفت که در این پرسش، دو موضوع درخواست شده که جمع بین آنها غالبا ممکن نیست و آن بیان دقیق دلایل فقهی در حد فهم عمومی است، چون برای درک کامل مسائل فقهی، نیاز به گذراندن مقدمات مختلفی است و نمیتوان دلیل فقهی هر مسئلهای را بدون طی نمودن آن مقدمات، به خوبی دریافت و همین امر نیز منجر به تفکیک افراد مکلف به مجتهدان و مقلدان شده است، اما میتوان برخی از دلایل ارائه شده در این زمینه را مختصرا در اختیارتان قرار داد، ولی شما؛ به هر حال؛ اگر به حد اجتهاد نرسیدید؛ نباید خود به نتیجهگیری از آنها پرداخته، بلکه باید در این موضوع از مجتهدین تقلید نمایید.
نکته دیگری نیز که باید مورد توجه قرار گیرد، آن است که به فرموده پیامبر اکرم(ص)، احتیاط نمودن در امور دارای شک و شبهه، بهتر و راحتتر از آن است که در وادی هلاکت و نابودی گرفتار آییم[1].
با استفاده از این روایت و با توجه به زندگی امروز ما، که دسترسی مستقیم به پیشوایان معصوم(ع) امکانپذبر نبوده تا با پرسش از آنها بتوانیم، دقیقا تمام احکام الاهی و دلایل آنها را به دست آوریم، دانشمندان دینی، در مسائلی که دلیل قطعی و کاملا قانع کنندهای در ارتباط با آنها در اختیار نداشته، اما دلایل پراکنده دیگری وجود دارند که میتوانند با چنین مسائلی در ارتباط باشند، احتیاط را شرط عقل دانسته و در اموری که احتیاط در آنها، به زندگی روزمره انسان ها آسیب جدی وارد نساخته و موجب عسر و حرج نمیشود، این شیوه مطمئن را به دیگران توصیه مینمایند.
ما خود نیز در موارد مشابه، چنین رفتاری را برمیگزینیم. به عنوان نمونه، اگر عازم مسافرتی بوده و دو جاده را پیش رو داشته باشیم که در یکی از آن دو، احتمال ریزش کوه و حضور سارقان و راهزنان و ... وجود داشته باشد، اما در جاده دیگر چنین خطراتی وجود ندارد، طبیعی است که راه دوم را، هر چند طولانیتر و ناهموارتر باشد، برگزینیم!
بعد از بیان این مقدمات، نمونهای از دلایل مورد استناد در این حکم را به استحضارتان میرسانیم:
1 – آیهای در قرآن وجود دارد که تغییردادن خلقت اصلی انسانها را از جمله آموزههای شیطانی میداند[2]، در برخی از استدلالات، چنین بیان شده که چون خداوند، ریش را در خلقت تمام مردان قرار داده، بنابر این، تراشیدن و از بین بردن آنها موجب تغییر در خلقت الاهی و مصداقی برای آیه فوق خواهد بود و به همین دلیل نباید چنین کاری را انجام دهیم.
2 – روایات فراوانی از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) مشاهده میشود که آن بزرگواران، مسلمانان را از تراشیدن ریش، منع نموده و این عمل را موجب شباهت آنان به کافران دانستهاند. به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص) در روایتی میفرمایند که سبیلها را کوتاه نموده و ریشها را (تا حدی) بلند نمایید، تا شبیه مجوسیان نشوید[3] و نیز امام رضا(ع) در پاسخ به شخصی که در مورد اصلاح ریش از ایشان سؤال نمود، فرمودند: مشکلی ندارد که گونههایت را اصلاح نمایی، اما نباید قسمت جلوی ریشت را بتراشی![4] البته، قابل توجه است که از طرفی دیگر توصیه شده تا از بلند نمودن بیش از اندازه ریش ها نیز خودداری شود[5].
3 – دلیل دیگری که در این مورد ارائه میشود، آن است که هر چند برخی فقها، فتوای صریح به حرمت نداده و احتیاط را توصیه نمودند، اما هیچ فقیهی را در طول زمان مشاهده نمینماییم که فتوای صریحی در ارتباط با جواز ریشتراشی صادر نموده باشد و این نشانگر توافق نظری است که میان آنان در این زمینه وجود دارد.
4 – با مطالعهای در تاریخ و توصیفی که از شکل و شمایل پیشوایان دینی و نیز افراد صالح و پرهیزگار در آن وجود دارد، به شخصیت دینی برجستهای برخورد نمینماییم که ریش خود را تراشیده باشد و این دلیلی بر ناپسند بودن این کار نزد افکار عمومی مسلمانان به شمار میآید.
به هر حال، دلایل فوق به علاوه تمام دلایل دیگر موجود در این زمینه، در ضمن کتابهای فقهی استدلالی، بیان شده و حتی کتابهایی نیز چاپ و منتشر شده است که تنها در خصوص بررسی دلایل و اثبات حرمت تراشیدن ریش میباشد[6]، اما از طرفی، دانشمندان بزرگوار دیگری، تمام این دلایل را مورد نقد خود قرار داده و چنین بیان نمودهاند که هیچ کدام آنها، قابلیت استناد فقهی نداشته و نمیتوان از آنها برای صدور فتوای صریح به حرمت ریشتراشی بهره گرفت[7]، ولی؛ به هر حال؛ تمام آنان در این زمینه توافق نظر دارند که بهترین راه در این موضوع که اختلاف نظرهایی در مورد آن وجود دارد، احتیاط نمودن و نتراشیدن ریش است، چون اگرچه دلایل ناظر بر حرمت ریشتراشی، صد در صد و کامل هم نباشد، اما مطمئنیم که نگهداری ریش در حد معمولی، از نظر اسلام بلا مانع است و حال که بدون مشکلی جدی و با خودداری از تراشیدن آن، میتوانیم اطمینان کامل یابیم که با دستورات اسلامی، مخالفتی ننمودهایم، چه دلیلی دارد که با تراشیدن کامل ریش؛ حتی طبق احتمالی ضعیف؛ بر خلاف آموزههای اسلامی عمل نماییم؟! بر این اساس و با توجه به فرموده پیامبر(ص) که احتیاط در امور شبههناک را توصیه فرمودند، نگهداشتن ریش در حد معمول و عرفی، بهترین راهی است که اکنون میتوانیم به آن عمل نماییم.
در نهایت، تذکر این نکته لازم است که نگهداشتن ریش، به معنای عدم توجه به نظافت و یا آرایش آن نبوده، بلکه به فرموده پیامبر اکرم(ص)، هر شخص باید به موهای خود رسیدگی کامل نماید[8]و در کتب روایی نیز فصلی در مورد آرایش ریش وجود دارد[9]. در این زمینه، توضیحات بیشتری در پرسشهای 1006 و 2123 همین سایت نیز وجود دارد که در صورت تمایل میتوانید به آنها نیز مراجعه فرمایید.
[1] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 27، ص 157، روایت 33472، موسسه آل البیت، قم، 1409 ه ق.
[2] - نساء، 119(...و لآمرنهم فلیغیرن خلق الله....)
[3] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 2، ص 116، روایت 1660.
[4] - همان، ج 2، ص 111، روایت 1644.
[5] - ر.ک: وسائل الشیعه، ج 2، ص 112، باب استحباب قص ما زاد عن قبضه من اللحیه .
[6] - در این ارتباط میتوانید به کتاب های (الحلیه فی حرمه حلق اللحیه) تألیف سید ابوالحسن موسوی و (رساله فی حرمه حلق اللحیه) تألیف محمد جواد بلاغی و یا ترجمه آن مراجعه نمایید.
[7] - تبریزی، جواد، ارشاد الطالب الی التعلیق علی المکاسب، ج 1، ص 148- 144، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1416ه ق، چاپ سوم.
[8] - کلینی، محمد بن یعقوب، کافی،ج 6، ص 485، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365 ه ش.(من اتخذ شعرا فلیحسن ولایته)
[9] - به عنوان نمونه: وسائل الشیعه، ج 2، ص 110، باب استحباب تخفیف اللحیه و تدویرها و الاخذ من العارضین و تبطین اللحیه.