کد سایت
fa39142
کد بایگانی
47604
نمایه
رابطه میان مار افعی و ابر در کتاب توحید مفضل
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث
خلاصه پرسش
ضمن معرفی چند ترجمه و شرح از توحید مفضل، مراد امام از این عبارت را بیان کنید: «ابر، تِنِّین را میرباید؛ چنانکه آهنربا، آهن را میرباید»؟
پرسش
در کتاب توحید مفضل؛ از امام صادق(ع) نقل شده است: «ابر، تِنِّین را میرباید؛ چنانکه آهنربا، آهن را میرباید». منظور آنحضرت چیست؟ در صورت امکان شرحی برای توحید مفضل بیان کنید.
پاسخ اجمالی
در این روایت از امام صادق(ع) درباره تنین و ابر پرسیده شد که امام(ع) فرمود: «ابر [از جانب خداى تعالی] گویى که وکیل است تا هر جا که او را بیابد برباید بهگونهاى که آهنربا، آهن را میرباید. از اینرو؛ آنگاه که فصل باران و ابر است این حیوان از هراس ابر، سر از خاک بیرون نمیآورد، تنها هنگامى سر بیرون میآورد که هوا بسیار گرم باشد و ابرى در آسمان نباشد».
در لغت برای «تنین» معانی گوناگونی از جمله؛ یک نوع مار بزرگ، ستارهای خاص، مجموعهای از ستارگان به شکل مار و ناحیهای در آسمان وارد شده است. با توجه به سیاق مباحث قبل و بعد این بخش از توحید مفضل که درباره چگونگی آفرینش حیوانات و ویژگیهای آنها است، به نظر میرسد مراد از «تنین» نوعی مار بزرگ باشد که برخی آنرا به مار افعی ترجمه کردهاند.
در لغت برای «تنین» معانی گوناگونی از جمله؛ یک نوع مار بزرگ، ستارهای خاص، مجموعهای از ستارگان به شکل مار و ناحیهای در آسمان وارد شده است. با توجه به سیاق مباحث قبل و بعد این بخش از توحید مفضل که درباره چگونگی آفرینش حیوانات و ویژگیهای آنها است، به نظر میرسد مراد از «تنین» نوعی مار بزرگ باشد که برخی آنرا به مار افعی ترجمه کردهاند.
پاسخ تفصیلی
اصل روایت مورد نظر چنین است: «قَالَ الْمُفَضَّلُ: فَقُلْتُ أَخْبِرْنِی یَا مَوْلَایَ عَنِ التِّنِّینِ وَ السَّحَابِ فَقَالَ إِنَّ السَّحَابَ کَالْمُوَکَّلِ بِهِ یَخْتَطِفُهُ حَیْثُمَا ثَقِفَهُ کَمَا یَخْتَطِفُ حَجَرُ الْمِغْنَاطِیسِ الْحَدِیدَ فَهُوَ لَا یَطْلُعُ رَأْسَهُ فِی الْأَرْضِ خَوْفاً مِنَ السَّحَابِ وَ لَا یَخْرُجُ إِلَّا فِی الْقَیْظِ مَرَّةً إِذَا صَحَتِ السَّمَاءُ فَلَمْ یَکُنْ فِیهَا نُکْتَةٌ مِنْ غَیْمَةٍ قُلْتُ فَلِمَ وَکَّلَ السَّحَابَ بِالتِّنِّینِ یَرْصُدُهُ وَ یَخْتَطِفُهُ إِذَا وَجَدَهُ قَالَ لِیَدْفَعَ عَنِ النَّاسِ مَضَرَّتَهُ»؛[1] مفضّل میگوید: از امام صادق(ع) درباره افعى و ابر پرسیدم. امام(ع) فرمود: «ابر [از جانب خداى تعالی] گویى که وکیل است تا هر جا که افعى را بیابد برباید بهگونهاى که آهنربا، آهن را میرباید. از اینرو؛ آنگاه که فصل باران و ابر است این حیوان از هراس ابر، سر از خاک بیرون نمیآورد، تنها هنگامى سر بیرون میآورد که هوا بسیار گرم باشد و ابرى در آسمان نباشد». گفتم: چرا باید ابر در کمین افعى باشد و اگر آنرا دید بربایدش؟ آنحضرت فرمود: «تا مردم را از شرّ آن خلاصى دهد».
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید دانست؛ مقصود از «تنین» در این روایت چیست؟ در لغت برای «تنین» معانی گوناگونی از جمله؛ یک نوع مار بزرگ،[2] ستارهای خاص،[3] مجموعهای از ستارگان به شکل مار[4] و ناحیهای در آسمان[5] وارد شده است. با توجه به سیاق مباحث قبل و بعد این بخش از توحید مفضل که درباره چگونگی آفرینش حیوانات و ویژگیهای آنها است، به نظر میرسد مراد از «تنین» نوعی مار بزرگ باشد که برخی آنرا به مار افعی ترجمه کردهاند.[6] گویا مراد این است که؛ این مار خاص فقط در فصل گرما، زمانی که در آسمان هیچ ابری وجود نداشته باشد، سر از خاک بر میآورد و این بدان سبب است که مردم از شرّ آن در امان باشند.
درباره رابطه بین ابر و این نوع مار خاص را از دو منظر میتوان بررسی کرد: یکی علمی با تکیه بر دانش زیستشناسی و دیگری معنایی است که با بررسی عبارت در روایت میتوان برداشت کرد.
آنچه از ظاهر تعبیر «کالموکّل به» برمیآید، این است که خدای تعالی ابر را مانند نگهبانی بر تنین گماشته است و تنین نیز به ادراک غریزی خود از این نکته آگاهی دارد و به گمان اینکه ابر برایش خطرناک است، برای در امان ماندن جز یکبار در سال، سر از خاک بر نمیآورد.
ممکن است کسی ادعا کند خداوند علاوه بر ایجاد این ادراک غریزی در تنین، واقعاً در ابر هم نیروی ربایشی قرار داده است تا اگر تنین بیش از یکبار از خاک بیرون آمد، آنرا به مثل آهنربا برباید، یا ابر با سرعتی مانند سرعت ربایش آهنربا به سمت تنین برود و آنرا گرفته، به آسمان ببرد.[7] االبته ممکن است مقصود امام صادق(ع) تنها در حد تشبیه به آهن و آهنربا و سادهسازی و رساندن بهتر مطلب به مخاطب بوده باشد.
هرچند بحث از منظر علمی و با رویکرد زیستشناسانه از عهده این نوشته بیرون است، اما در صورتی که از نظر علمی بین تنین و ابر رابطهای واقعی مانند رابطه آهن و آهنربا باشد یا به لحاظ زیستشناسی رابطه شکار و شکارچی باشد، هیچ محذور عقلیای پیش نخواهد آمد.
ترجمه و شرح توحید مفضّل
اولین ترجمه این کتاب، توسط علامه مجلسی انجام گرفته است و در سال 1287ق، برای نخستین بار در ایران به چاپ رسیده است.
شیخ اسماعیل تبریزی، توحید مفضل را به نظم فارسی درآورده و نام آنرا «توحیدنامه» گذاشته است.
برای این کتاب، شرحها و ترجمههای متعددی به زبان فارسی و عربی نوشته شده است که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. شرح توحید المفضل: این کتاب، شرحی است مفصل بر توحید مفضل که باقر بن اسماعیل کجوری طهرانی، (متوفای 1313ق)، به زبان عربی نوشته است.
2. شرح توحید المفضل: این کتاب، در سال 1095ق، نوشته شده است و احتمالاً مؤلف آن، عبد الصمد شریف بن موسی رضا امامی باشد.
3. شرح توحید مفضل: این شرح، از مؤلفی ناشناس به زبان فارسی نوشته شده است و در کتابخانه ملک تهران نسخهای از آن موجود است.
4. شرح توحید المفضل من أمالی الإمام الصادق(ع): شرحی است مفصل که توسط محمد بن صادق خلیلی نجفی، (متوفای 1389ق)، به زبان عربی نوشته شده است و تا به حال چندین مرتبه به چاپ رسیده است. آخرین طبع این کتاب، در سال 1384ق، در مطبعة نعمان نجف اشرف در چهار مجلد صورت گرفته است.
5. شرح توحید المفضل: این شرح را بهاء الدین محمد بن سعید لاهیجی، به زبان عربی نوشته است و نسخهای از آن در کتابخانه دانشگاه تهران نگهداری میشود.
6. شرح توحید المفضل و ترجمته: این کتاب، اثری است از فخر الدین ترکستانی ما وراء نهری که در سال 1065ق، میزیسته است. او یکی از مستبصرینی است که بعد از گرایش به مذهب تشیّع، این کتاب را نوشته است. از این کتاب، نسخههای متعددی در کتابخانهها وجود دارد.
7. ترجمه توحید مفضل: این کتاب، توسط کاظمی خلخالی، ترجمه و در سال 1403ق، در تهران به چاپ رسیده است.
۸. ترجمه حدیث مفضل: این ترجمه، توسط میرزا جلال الدین محمد مجد الاشراف نوشته شده و نسخهای از آن در کتابخانه شاهچراغ شیراز موجود است.
۹. ترجمه توحید المفضل: این ترجمه توسط محمد صالح بن باقر قزوینی، در قرن یازدهم، نوشته شده و نسخهای از آن در کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی و نسخهای دیگر در کتابخانه سپهسالار تهران موجود است.
1۰. ترجمه توحید مفضل: این ترجمه، توسط محمد طاهر بن محمد حسین قمی شیرازی، متوفای 1098ق، نوشته شده و نسخهای از آن در دست نیست.
1۱. شگفتیهای آفرینش به زبان امام صادق(ع): این ترجمه، اثری است از نجف علی میرزایی متولد 1382ق که در سال 1419ق در قم، توسط انتشارات هجرت به چاپ رسیده است.
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید دانست؛ مقصود از «تنین» در این روایت چیست؟ در لغت برای «تنین» معانی گوناگونی از جمله؛ یک نوع مار بزرگ،[2] ستارهای خاص،[3] مجموعهای از ستارگان به شکل مار[4] و ناحیهای در آسمان[5] وارد شده است. با توجه به سیاق مباحث قبل و بعد این بخش از توحید مفضل که درباره چگونگی آفرینش حیوانات و ویژگیهای آنها است، به نظر میرسد مراد از «تنین» نوعی مار بزرگ باشد که برخی آنرا به مار افعی ترجمه کردهاند.[6] گویا مراد این است که؛ این مار خاص فقط در فصل گرما، زمانی که در آسمان هیچ ابری وجود نداشته باشد، سر از خاک بر میآورد و این بدان سبب است که مردم از شرّ آن در امان باشند.
درباره رابطه بین ابر و این نوع مار خاص را از دو منظر میتوان بررسی کرد: یکی علمی با تکیه بر دانش زیستشناسی و دیگری معنایی است که با بررسی عبارت در روایت میتوان برداشت کرد.
آنچه از ظاهر تعبیر «کالموکّل به» برمیآید، این است که خدای تعالی ابر را مانند نگهبانی بر تنین گماشته است و تنین نیز به ادراک غریزی خود از این نکته آگاهی دارد و به گمان اینکه ابر برایش خطرناک است، برای در امان ماندن جز یکبار در سال، سر از خاک بر نمیآورد.
ممکن است کسی ادعا کند خداوند علاوه بر ایجاد این ادراک غریزی در تنین، واقعاً در ابر هم نیروی ربایشی قرار داده است تا اگر تنین بیش از یکبار از خاک بیرون آمد، آنرا به مثل آهنربا برباید، یا ابر با سرعتی مانند سرعت ربایش آهنربا به سمت تنین برود و آنرا گرفته، به آسمان ببرد.[7] االبته ممکن است مقصود امام صادق(ع) تنها در حد تشبیه به آهن و آهنربا و سادهسازی و رساندن بهتر مطلب به مخاطب بوده باشد.
هرچند بحث از منظر علمی و با رویکرد زیستشناسانه از عهده این نوشته بیرون است، اما در صورتی که از نظر علمی بین تنین و ابر رابطهای واقعی مانند رابطه آهن و آهنربا باشد یا به لحاظ زیستشناسی رابطه شکار و شکارچی باشد، هیچ محذور عقلیای پیش نخواهد آمد.
ترجمه و شرح توحید مفضّل
اولین ترجمه این کتاب، توسط علامه مجلسی انجام گرفته است و در سال 1287ق، برای نخستین بار در ایران به چاپ رسیده است.
شیخ اسماعیل تبریزی، توحید مفضل را به نظم فارسی درآورده و نام آنرا «توحیدنامه» گذاشته است.
برای این کتاب، شرحها و ترجمههای متعددی به زبان فارسی و عربی نوشته شده است که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. شرح توحید المفضل: این کتاب، شرحی است مفصل بر توحید مفضل که باقر بن اسماعیل کجوری طهرانی، (متوفای 1313ق)، به زبان عربی نوشته است.
2. شرح توحید المفضل: این کتاب، در سال 1095ق، نوشته شده است و احتمالاً مؤلف آن، عبد الصمد شریف بن موسی رضا امامی باشد.
3. شرح توحید مفضل: این شرح، از مؤلفی ناشناس به زبان فارسی نوشته شده است و در کتابخانه ملک تهران نسخهای از آن موجود است.
4. شرح توحید المفضل من أمالی الإمام الصادق(ع): شرحی است مفصل که توسط محمد بن صادق خلیلی نجفی، (متوفای 1389ق)، به زبان عربی نوشته شده است و تا به حال چندین مرتبه به چاپ رسیده است. آخرین طبع این کتاب، در سال 1384ق، در مطبعة نعمان نجف اشرف در چهار مجلد صورت گرفته است.
5. شرح توحید المفضل: این شرح را بهاء الدین محمد بن سعید لاهیجی، به زبان عربی نوشته است و نسخهای از آن در کتابخانه دانشگاه تهران نگهداری میشود.
6. شرح توحید المفضل و ترجمته: این کتاب، اثری است از فخر الدین ترکستانی ما وراء نهری که در سال 1065ق، میزیسته است. او یکی از مستبصرینی است که بعد از گرایش به مذهب تشیّع، این کتاب را نوشته است. از این کتاب، نسخههای متعددی در کتابخانهها وجود دارد.
7. ترجمه توحید مفضل: این کتاب، توسط کاظمی خلخالی، ترجمه و در سال 1403ق، در تهران به چاپ رسیده است.
۸. ترجمه حدیث مفضل: این ترجمه، توسط میرزا جلال الدین محمد مجد الاشراف نوشته شده و نسخهای از آن در کتابخانه شاهچراغ شیراز موجود است.
۹. ترجمه توحید المفضل: این ترجمه توسط محمد صالح بن باقر قزوینی، در قرن یازدهم، نوشته شده و نسخهای از آن در کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی و نسخهای دیگر در کتابخانه سپهسالار تهران موجود است.
1۰. ترجمه توحید مفضل: این ترجمه، توسط محمد طاهر بن محمد حسین قمی شیرازی، متوفای 1098ق، نوشته شده و نسخهای از آن در دست نیست.
1۱. شگفتیهای آفرینش به زبان امام صادق(ع): این ترجمه، اثری است از نجف علی میرزایی متولد 1382ق که در سال 1419ق در قم، توسط انتشارات هجرت به چاپ رسیده است.
[1]. مفضل بن عمر، توحید المفضل، محقق و مصحح: مظفر، کاظم، ص 110، داوری، قم، چاپ سوم، بیتا؛ مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار، ج 3، ص 101، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 74 ، دار الفکر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ حمیرى، نشوان بن سعید، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، ج 2، ص 703، دار الفکر المعاصر، بیروت، چاپ اول، 1420ق؛ طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 6، ص 221، کتابفروشى مرتضوى، تهران، چاپ سوم، 1416ق.
[3]. همان.
[4]. این قول به علمای نجوم نسبت داده شده است؛ واسطى زبیدى، محب الدین محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 18، ص 89، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، 1414ق.
[5]. لسان العرب، ج 13، ص 75.
[6]. مفضل بن عمر، توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسی، محقق و مصحح: باقری بیدهندی، ناصر، پاورقی: طباطبایی، سیدمحمدحسین، ص 138، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1379ش؛ میرزایى، نجف على، شگفتیهاى آفرینش (ترجمه توحید مفضل)، ص 103، هجرت، قم، چاپ پنجم، 1377ش.
[7]. این احتمال با معنای عبارت «یخْتَطِفُهُ» نیز سازگار است؛ چنانکه در لغت، اختطاف به معنای «چیزی را با سرعت گرفتن» وارد شده است؛ لسان العرب، ج 9، ص 75.