مرگ یکی از اتفاقات گریزناپذیر برای تمام موجودات عالم است که قرآن کریم، آنرا چنین به تصویر میکشد: هر نفس زندهاى چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوى ما بازگردانده میشوند.
با فرا رسیدن مرگ، تکالیفی که انسان در دنیا به آنها مکلف بوده از او ساقط و عمل و کارکردش به پایان میرسد و پرونده عملش در دنیا بایگانى مىشود، مگر استثنائاتی؛ مانند فرزند صالح، دانش و کتاب و کارهای عام المنفعهای که دیگران بعد از مرگش از آن استفاده میبرند.
مرگ یکی از حوادث و اتفاقات گریزناپذیر برای تمام موجودات عالم است که قرآن کریم، این حادثهی گریزناپذیر را که حرکت و انقطاع از این عالم مادی و رسیدن به مقصد اصلی است، چنین به تصویر میکشد و میفرماید: «کُلُ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ».[1]
جملهی «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»، از باب استعاره به کنایه است، (گویا مرگ را تشبیه کرده به چیزى که چشیدنى باشد، آنگاه حکم کرده به اینکه این چشیدنى را همه خواهند چشید و خلاصه، مرگ عمومى است) و مراد این است که هر کس به زودى و به طور قطع خواهد مرد.[2]
«کلّ» از الفاظی است که دلالت بر عموم میکند و با اضافه شدن آن به نفس، شامل تمام نفوس عالم، اعم از نفوس ملکوتى، نفس ملائکه، نفوس فلکى، نفس سماوی و کرات جویه، نفس جمادى، نفس نباتى، نفس حیوانى، نفس شیطانی و نفس انسانى میشود.
علاوه بر عمومیت این آیه، آیات 67 و 68 زمر، 104 انبیا، 1و 2 تکویر، 1 و 2 و 3 انفطار، 21 فجر، 14 حاقه، 14 مزمل، 105 و 107 طه، نیز هر یک از این نفوس را به خصوص مورد خطاب قرار داده و فراگیری مرگ را نسبت به آنها متذکر شده است. البته رجوع به سوی پروردگار برای دریافت نتیجهی اعمال، اختصاص به نفوس ملائکه، جن، انسانها و حیوانات دارد نه تمامی نفوس.[3]
هر یک از نفوس بشرى در اثر علاقه تدبیرى که به بدن عنصرى خود دارند، با انجام اعمال و افعال اختیارى خود میتوانند راه سعادت یا شقاوت را بپیمایند تا زمانی که مدت زندگى آنان بپایان رسد. آنگاه در آستانه مرگ قرار میگیرند و پس از مرگ، عمل انسان قطع میشود دیگر نمیتواند کاری انجام دهد که سرنوشت کسب شده خود را تغییر دهد. اما رحمت واسعه پروردگار عالم بر این تعلق گرفته که پرونده اعمال انسان کاملاً بسته نشود و تا قبل از برپایی قیامت باز باشد تا شاید خیراتی از عالم دنیا برای او ارسال شده و در پرونده اعمالش ثبت و ضبط شود و موجب نجات از بدعاقبتی او گردد.
در همین راستا پیامبر اسلام(ص) فرمود: «وقتی فرزند آدم بمیرد عمل و کردارش منقطع میشود، مگر سه کار؛ 1. فرزند صالحی داشته باشد که برایش دعا و استغفار نماید. 2. کتاب و دانشی از خود بجا بگذارد که دیگران از آن استفاده ببرند. 3. «صدقه جاریه»[4] یعنی کارهای خیر عام المنفعتی مانند ساختن مدرسه، مسجد، پل ، راه و...، انجام داده باشد که پس از مرگش باقی باشد و مورد استفاده مردم قرار گیرد.
در روایت دیگری آنحضرت فرمود: «پنج گروه هستند که در قبر هستند، ولی ثوابشان بر دیوان آنها جارى میشود. آن پنج گروه عبارتاند از؛ 1. آنکس که درخت خرمایى بکارد. 2. آنکس که چاهى حفر کند. 3. کسی که برای خدا مسجدی بسازد. 4. کسی که کتاب یا قرآنی بنویسد. 5. کسی که فرزند صالحی از خود بجا گذارد».[5]
همچنین امام صادق(ع) فرمود: «مؤمن از شش چیز بعد از وفات استفاده مىکند؛ 1. فرزندى که براى او دعا کند، 2. قرآنى که بعد از او بماند، 3. درختى که از وى یادگار بماند، 4. چاهى که مردم از وى سود برند، 5. صدقه جاریه، 6. سنت نیکی (راه و روش نیک نه بدعت) که مردم از آن استفاده کنند».[6]
معاویه بن عمار میگوید به امام صادق(ع) عرض کردم: «کدام اجر و پاداشى است که بعد از مرگ هم به انسان میرسد مىشود؟ امام(ع) فرمود: 1. روش نیکى را پایهگذارى کند که در میان مردم متداول شود و چون مردم به آن روش کار کنند، اجر و پاداش آن به بنیانگذار آن روش مىرسد، بدون آنکه اجر و پاداش دیگران کاهش یابد. 2. خیرات بادوامى که بعد از مرگ انسان مورد استفاده و بهرهیابى مردم واقع شود. 3. فرزند صالح و شایستهاى که بعد از مرگ والدین بر آنان دعا کند و به نیابت آنان حج بگزارد، تصدق کند، بنده آزاد کند، روزه بگیرد و نماز بخواند. راوی میگوید پرسیدم: مىتوانم پدر و مادرم را در ثواب حج خود شرکت بدهم؟ امام فرمود: بلى.[7]
ممکن است گفته شود چرا در برخی از این روایات، پنج گروه و در برخی دیگر شش گروه و در عدهای دیگر سه عمل ذکر شده است؟! آیا این تعارض و تناقض در روایات یاد شده نیست؟ در جواب باید گفت؛ همانگونه که رسول خدا فرمودهاند در حقیقت همان سه عمل و کار[8] است که پس از مرگ انسان نیز سبب نوشته شدن ثواب برای او میگردد، ولی صدقه جاریه، عنوانی عام و فراگیر است شامل هر خیری میشود که دارای منفعت عمومی باشد؛ از اینرو روایاتی که قید پنج یا شش را آورده از باب ذکر مصادیق صدقه جاریه بوده و البته منحصر در همین پنج یا شش چیز نیز نمیباشد و معصوم(ع) قصد حصر و انحصار نداشتند بلکه از باب نمونه مواردی را ذکر فرمودهاند.
گفتنی است؛ ذکر صدقهی جاریه پس از بیان برخی از مصادیق آن، از باب ذکر عام بعد الخاص است که فایدهاش در علم اصول چنین بیان شده: «ذکر عام بعد از خاص، نسبت به مصادیق و موارد خاص، تأکید است و نسبت به باقی افراد تحت عام تأسیس است؛ یعنی میفهماند که حکم نسبت به افراد ذکر شده مورد تأکید است ولی منحصر در همین افراد نیست، بلکه شامل افراد دیگری نیز که تحت این عام هستند میشود.[9] بنابراین اموری؛ مانند کاشتن درخت، ساختن مسجد؛ حفر چاه، به جا گذاشتن سنت حسنه که در روایات ذکر شدهاند، نسبت به مصادیق دیگر صدقه جاریه دارای تأکید و اهمیت بیشتری هستند.
به طور کلی در روایات اعمالی سفارش شده است که زندگان میتوانند در تمام ایام به خصوص شب اول قبر برای میت انجام دهند که برای وی سودمند است:
قرائت هفت مرتبه سوره قدر
از مُفَضّل روایت شده است: «کسى که سوره "إِنَّا أَنْزَلْنَاه" را هفت مرتبه نزد قبر مؤمنى بخواند خداوند متعال فرشتهای را به آنجا فرستاده تا خدا را در همان مکان عبادت کند و براى خواننده و میّت ثواب عبادت آن فرشته منظور میشود...».[10]
امام رضا(ع) فرمود: هیچ بنده [مؤمنى] نیست که قبر مؤمنى را زیارت کند و در کنار قبر او هفت بار سوره «إنّا انزلناه فی لیلة القدر» را بخواند، مگر اینکه خداوند او و صاحب آن قبر را میآمرزد.[11]
قرائت سوره یس
پیامبر(ص) فرمود: کسی وارد قبرستان شود و سوره یس را بخواند، خداوند آنروز از افراد مدفون در آن قبرستان (عذاب) را تخفیف خواهد داد...».[12]
قرائت آیة الکرسی
رسول خدا(ص) فرمود: «زمانی که مؤمنی آیة الکرسی را قرائت نماید و ثواب قرائت آنرا برای اهل قبور هدیه نماید، خداوند ثواب قرائت آنرا به قبر کل انسانهای (آن قبرستان) میفرستد...».[13]
کارهای خیر
امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مسلمانی از طرف انسانی که از دنیا رفته است عمل خیری را انجام دهد، خداوند اجر و پاداش او را زیاد میکند و آن میت نیز از این عمل نفع میبرد».[14]
انجام برخی از عبادات
امام صادق(ع) فرمود: «بعد از مرگ، ثواب نماز، روزه، حج، صدقه، دعا و نیکهایى که براى میت انجام میگیرد به او میرسد و پاداشش هم براى کسى که آنها را انجام داده، نوشته میشود و هم براى آن مرده».[15]
امام کاظم(ع) در پاسخ کسی که پرسید شخصی که از طرف میت صدقه میدهد و روزه میگیرد و نماز میخواند و بندهای را آزاد میکند، فرمود: تمام این موارد خوب و مناسب است و سود آن به فرد مرده میرسد.[16]
استغفار
امام صادق(ع) فرمود: «...همانا میت با ترحم بر او استغفار بر او خوشحال میشود، همانگونه که انسان زنده از هدیه گرفتن خوشحال میشود».[17]
قرائت سوره ملک
ابن عباس نقل میکند: «بعضی از یاران پیامبر(ص) بر روی قبری سایهبانی برای رسول خدا(ص) ساختند، در حالیکه نمیدانستند آنجا قبری است، رسول خدا(ص) سورهی ملک را تا آخر تلاوت نمود و سپس فرمود: سوره ملک منعکننده و نجاتدهنده است و این شخص را از عذاب قبر رهایی خواهد بخشید.[18]
این روایت بیانگر این مطلب است که خواندن سورهی ملک توسط دیگران نیز برای میت مفید و نجات دهنده است.
صدقه دادن
امام صادق(ع) فرمود: زمانی که شخص صدقهاى به نیت مردهاى بدهد، خداوند جبرئیل(ع) را فرمان میدهد تا هفتاد هزار فرشته را که در دست هر یک طبقى است با خود کنار قبر آن میت ببرد، پس فرشتگان آن صدقه را (در آن طبقها با خود) تا قبر او میبرند و میگویند سلام بر تو اى دوست خدا، این هدیه فلانی، پسر فلانی است که به سوى تو فرستاده، پس قبرش نورانی میشود و خداوند به او هزار شهر در بهشت عنایت نماید و هزار حوریه را به ازدواج او در آورد و هزار لباس بهشتی به او بپوشاند و هزار حاجت او را بر آورد.[19]، [20]
[1]. «هر نفس زندهاى چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوى ما (به عالم برزخ ما به صحنه قیامت ما، به بهشت و دوزخ ما) بازگردانده میشوند». عنکبوت، 57.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 144 - 145، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[3]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 342 - 343، اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش.
[4]. «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا عَنْ ثَلَاثٍ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَهُ وَ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ بَعْدَهُ وَ صَدَقَةٍ جَارِیَة». شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 105، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بیتا.
[5]. «خَمْسَةٌ فِی قُبُورِهِمْ وَ ثَوَابُهُمْ یَجْرِی إِلَى دِیوَانِهِمْ مَنْ غَرَسَ نَخْلًا وَ مَنْ حَفَرَ بِئْراً وَ مَنْ بَنَى لِلَّهِ مَسْجِداً وَ مَنْ کَتَبَ مُصْحَفاً وَ مَنْ خَلَّفَ ابْناً صَالِحاً». همان.
[6]. «سِتَّةٌ تَلْحَقُ الْمُؤْمِنَ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَلَدٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یُخَلِّفُهُ وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ وَ قَلِیبٌ یَحْفِرُهُ وَ صَدَقَةٌ یُجْرِیهَا وَ سُنَّةٌ یُؤْخَذُ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 7، ص 57، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. «مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا یَلْحَقُ الرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ فَقَالَ سُنَّةٌ سَنَّهَا یُعْمَلُ بِهَا بَعْدَ مَوْتِهِ فَیَکُونُ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْتَقِصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْءٌ وَ الصَّدَقَةُ الْجَارِیَةُ تَجْرِی مِنْ بَعْدِهِ وَ الْوَلَدُ الصَّالِحُ یَدْعُو لِوَالِدَیْهِ بَعْدَ مَوْتِهِمَا وَ یَحُجُّ وَ یَتَصَدَّقُ عَنْهُمَا وَ یُعْتِقُ وَ یَصُومُ وَ یُصَلِّی عَنْهُمَا فَقُلْتُ أُشْرِکُهُمَا فِی حَجِّی قَالَ نَعَمْ». همان.
[8]. فرزند صالح، نوشتن مصحف، صدقه جاریه.
[9]. اردکانی، ملا محمد حسین(فاضل اردکانی)، غایة المسئول و نهایة المأمول فی علم الأصول، مقرر، شهرستانی، سید محمد حسین، ص 379، مؤسسه آل البیت(ع)، بیجا، بیتا.
[10]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق، مصحح، امینی، عبد الحسین، ص 322، نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول، 1356ش.
[11]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 181، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[12]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 79، ص 63، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[13]. همان، ج 99، ص 300.
[14]. ابن فهد حلی، احمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، محقق، مصحح، موحدی قمی، احمد، ص 146، بیروت، دار الکتب الإسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[15]. همان.
[16]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 8، ص 279، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[17]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 183.
[18]. بحار الانوار، ج 89، ص 314.
[19]. همان، ج 79، ص 64.
[20]. ر. ک: «خواندن قرآن برای اموات»، 3792؛ «آداب و احکام قبل و بعد از مُردن»، 38082؛ «ثواب انجام کار خیر برای اموات»، 111799؛ «عوامل از بین برنده فشار قبر»، 13032؛ «نوشتن دعای جوشن کبیر بر کفن»، 37556؛ «ثواب خواندن آیة الکرسی»، 75372.