کد سایت
fa40635
کد بایگانی
49712
نمایه
ایمان همراه با عمل شرط پادش
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
برچسب
عمل|ایمان|پاداش|اجر|تفسیر آیه 30 سوره کهف
خلاصه پرسش
چگونه میتوان از آیه 30 سوره کهف استنباط نمود که ایمان بدون عمل ارزشی ندارد؟
پرسش
چگونه میتوان از آیه «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً» استفاده کرد که ایمان بدون عمل ارزشی ندارد؟
پاسخ اجمالی
خداوند در قرآن کریم در ارتباط با پاداش مؤمنان میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً»؛[1] مسلّماً کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد.
این جمله بیان جزاى مؤمنان و مزد ایشان در برابر ایمان و عمل صالحشان است. اگر در آخر آیه فرمود: ما پاداش کسانی که کارهای نیک انجام دادهاند را ضایع نمىکنیم، و نفرمود: ما براى آنان چنین و چنان تهیه کردهایم؛ براى این است که عنایت خداى تعالى و شکر او را نسبت به این طائفه برساند، و گرنه ممکن بود بگوید ما چنین و چنان مزد مىدهیم ولى فرمود ما مزد چنین کسانى را ضایع نمىکنیم.
جمله «إِنَّا لا نُضِیعُ» در جاى خبر «انّ» قرار گرفته و در حقیقت سبب در جاى مسبب نشسته که تقدیر آن چنین است: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سنوفیهم اجرهم فانهم محسنون و انا لا نضیع ...»؛ یعنى کسانى که ایمان آورده، عمل صالح انجام دادهاند، ما اجرشان را مىدهیم؛ براى اینکه اینان نیکوکارند، و ما هم کسى نیستیم که اجر نیکوکار را نادیده بگیریم؛ و از آنجا که در آیات قبلی، عذاب، اثر ظلم و در مقابلش ثواب، اثر ایمان و عمل صالح نامیده شده، ما از آن چنین استفاده مىکنیم که ایمان به تنهایى و بدون عمل صالح ثواب ندارد، بلکه چه بسا آیه اشعار داشته باشد، بر اینکه ایمان بدون عمل ظلم نیز باشد.[2]
لذا این آیه دلالت میکند که عمل شرط به دست آوردن جزا و پاداش است؛ چرا که عطف دلالت بر مغایرت دارد. همچنین بر این دلالت دارد که مؤمنان به جهت انجام اعمال صالح مستحق پاداش میشوند.[3]
بنابر این؛ اگرچه در ابتدای آیه هم به ایمان و هم به عمل صالح اشاره شده است، اما چون در نهایت فرمود: «انا لا نضیع اجر من احسن عملا»، بدین ترتیب نقش برجسته عمل را اعلام کرده، و نتیجه خواهیم گرفت که ایمان بدون عمل را پاداشی نخواهد بود.
این جمله بیان جزاى مؤمنان و مزد ایشان در برابر ایمان و عمل صالحشان است. اگر در آخر آیه فرمود: ما پاداش کسانی که کارهای نیک انجام دادهاند را ضایع نمىکنیم، و نفرمود: ما براى آنان چنین و چنان تهیه کردهایم؛ براى این است که عنایت خداى تعالى و شکر او را نسبت به این طائفه برساند، و گرنه ممکن بود بگوید ما چنین و چنان مزد مىدهیم ولى فرمود ما مزد چنین کسانى را ضایع نمىکنیم.
جمله «إِنَّا لا نُضِیعُ» در جاى خبر «انّ» قرار گرفته و در حقیقت سبب در جاى مسبب نشسته که تقدیر آن چنین است: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سنوفیهم اجرهم فانهم محسنون و انا لا نضیع ...»؛ یعنى کسانى که ایمان آورده، عمل صالح انجام دادهاند، ما اجرشان را مىدهیم؛ براى اینکه اینان نیکوکارند، و ما هم کسى نیستیم که اجر نیکوکار را نادیده بگیریم؛ و از آنجا که در آیات قبلی، عذاب، اثر ظلم و در مقابلش ثواب، اثر ایمان و عمل صالح نامیده شده، ما از آن چنین استفاده مىکنیم که ایمان به تنهایى و بدون عمل صالح ثواب ندارد، بلکه چه بسا آیه اشعار داشته باشد، بر اینکه ایمان بدون عمل ظلم نیز باشد.[2]
لذا این آیه دلالت میکند که عمل شرط به دست آوردن جزا و پاداش است؛ چرا که عطف دلالت بر مغایرت دارد. همچنین بر این دلالت دارد که مؤمنان به جهت انجام اعمال صالح مستحق پاداش میشوند.[3]
بنابر این؛ اگرچه در ابتدای آیه هم به ایمان و هم به عمل صالح اشاره شده است، اما چون در نهایت فرمود: «انا لا نضیع اجر من احسن عملا»، بدین ترتیب نقش برجسته عمل را اعلام کرده، و نتیجه خواهیم گرفت که ایمان بدون عمل را پاداشی نخواهد بود.