1. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) سؤال می کند: اگر زن زیبایی دیده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نیست شوهر دارد یا نه چه باید کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نیست تحقیق کنی حرف او که میگوید شوهر ندارم برای تو کافی است. (کتاب متعه شیخ مفید حدیث 37).
2. رسول خدا (ص): هر کس یک بار متعه کند یک سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس دوبار متعه کند دو سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس سه بار متعه کند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد میشود.
3. زراره بن اعین از امام باقر (ع) نقل میکند که: سرگرمی مؤمن در سه کار است: 1- متعه زنان، 2- شوخی با دوستان و برادران، 3- نماز شب.(ازدواج موقت، نیاز امروز نوشته عباس زاده).
4. حمیری به امام زمان حضرت مهدی (عج) نوشت و از آن حضرت سوال کرد: مردی که شیعه است و متعه را حلال میداند و اعتقاد به رجعت دارد و همسر خوبی دارد که در تمام کارها او را کمک کار است و لذا با او عهد کرده است که هرگز بر او همسر دیگری نگیرد و ازدواج موقت نکند و خلاصه با وجود او کس دیگر را نخواهد. او به این عهد نوزده سال پایبند است و به عهد و قولش عمل کرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زیادی دور از منزل خود بوده است و به قول خود پای بند مانده... البته او متعه را حرام نمی داند بلکه متدین به آن است؛ ولی چون همسر خود را مِیخواهد و دوستش دارد برای حفظ او و خودش متعه نمیگیرد. آیا او برای ترک متعه گناه کرده است؟ از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگیرد. (بحار ج100ص298/کتاب متعه شیخ مفید ص48).
5. رسول خدا (ص): هر که از دنیا برود و متعه نکند بد منظر و بدهیبت باشد مانند کسی که بینی او را بریده باشند.
ازدواج موقت یکی از سنت های اسلامی است که در قرآن مجید جواز آن اعلام شده است.
این سنت حسنه در زمان رسول خدا (ص) و خلیفه اول و برهه ای از دوران خلیفه دوم در جامعه اسلامی جاری بوده است، تا زمانی که خلیفه دوم از آن منع کرد. ائمه معصومین (ع)، همواره مردم را به این ازدواج تشویق می کردند؛ چرا که در جامعه آن روز این سنت الاهی به شکل بدعت آلودی حرام شده بود. اما روایاتی که در این زمینه وارد شده است همانند دیگر روایات نیاز به بررسی سندی و دلالتی دارد که در پاسخ تفصیلی بدان می پردازیم به علاوه برای فهم دقیق آنها لازم است فضای صدور روایات و فرهنگ حاکم در آن زمان ملاحظه شود.
ازدواج موقت یکی از سنت های اسلامی است که در قرآن مجید جواز آن اعلام شده است.
این سنت حسنه در زمان رسول خدا (ص) و خلیفه اول و برهه ای از دوران خلیفه دوم، تا زمانی که خلیفه دوم از آن منع کرد در جامعه اسلامی جاری بوده است. ائمه معصومین (ع)، همواره مردم را به این ازدواج تشویق می کردند؛ چرا که در جامعه آن روز این سنت الاهی به شکل بدعت آلودی حرام شده بود و انجام آن از سوی مؤمنان نوعی مقابله با این بدعت بوده است. بنابراین، استحباب این ازدواج از سوی شیعه به این دلیل بوده است. این نکته در روایات نیز تذکر داده شده است.
اما بحث روایی بحث بسیار دقیقی است و استفاده از روایات هم تخصص می خواهد هم بحث های سندی که آیا اصل این روایت درست است یا نه؟ و هم بحث دلالتی یعنی این که به فرض درست بودن اصل روایت معنای روایت و مفاد قابل استفاده اش چیست؟ مثلا از مسائل مهمی که در فهم روایت مهم است شأن صدور است چیزی مشابه شأن نزول آیه که روایت در چه فضایی و دقیقاً چه موضوعی و در پاسخ به چه مسئله ای مطرح شده است.
ما هم به نوعی با شما موافقیم؛ یعنی طرح احادیث توسط افراد غیرکارشناس و بدون مطالعه کافی درست نیست به همین خاطر از زمان خود ائمه افرادی حق نقل و بیان احادیث را داشته اند که اجازه روایت داشته باشند. برای روشن شدن روایاتی که به آنها اشاره کرده اید لازم است با دقت سند و متن آنها بررسی شود:
روایت اول :
این روایت در کتاب شریف کافی با این سند آمده است :
عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن خالد ، عن محمد بن علی ، عن محمد بن أسلم ، عن إبراهیم بن الفضل ، عن أبان بن تغلب قال : قلت لأبی عبد الله ( علیه السلام ) : إنی أکون فی بعض الطرقات فأرى المرأة الحسناء و لا آمن أن تکون ذات بعل أو من العواهر؟ قال: لیس هذا علیک إنما علیک أن تصدقها فی نفسها.[1]
در سند این روایت ، محمد بن علی و محمد بن أسلم از غلات و ضعیف الحدیث هستند و ابراهیم بن فضل الهاشمی مجهول است .
البته در همین باب (باب انها مصدقة علی نفسها) روایت بعد از این روایت از حیث سند صحیح است یعنی تمام راویان موثق و امامی هستند و سند تا امام متصل است و محتوای روایت همین است.
اما با توجه به این که در روایات ما عام و خاص، مطلق و مقید، حتی گاهی نیز عبارات متناقض وجود دارد که این فهم ما را از روایات دچار مشکل می کند از این رو باید برای درک دقیق آن به متخصصان و کارشناسان در حدیث (مجتهدین) مراجعه نمود تا مبتلا به کج فهمی و یا تفسیر به رأی نشویم. به هر حال این نکته با بحث کارشناسی به اثبات رسیده است که اگر زن بگوید شوهر ندارم به شرطی که متّهم به دروغ گویی نباشد، حرف او پذیرفته مىشود.[2]
روایت دوم شما را نتوانستیم در مصادر موجود پیدا کنیم؛ لذا نمی توانیم در باره آن نظری بدهیم.
اما روایت سوم : اصل روایت این است: أبی عن سعد ، عن حماد بن یعلی ، عن أبیه، عن حماد بن عیسى عن زرارة ، عن أبی جعفر (ع) قال : لهو المؤمن فی ثلاثة أشیاء: التمتع بالنساء و مفاکهة الاخوان و الصلاة باللیل.[3]
در سند این روایت نیز حماد بن یعلی و پدرش یعلی بن حماد وجود دارد که هر دوی آنها مجهول هستند ؛ از این رو ، روایت از نظر سند ضعیف است. اما از نظر معنا اشکالی بر آن وارد نیست؛ زیرا ازدواج موقت حتی اگر برای لذت بردن باشد مشروع و جایز است. علاوه می توان تمتع در روایت را به نکاح دائم حمل کرد، در این صورت روایت بیگانه از موضوع بحث خواهد شد.
اما روایت چهارمی که آوردهاید اولا: دو سند دارد که هر دوی آنها ضعیفند ولی حدیث دیگری در همان باب وجود دارد که از نظر سند صحیح است یعنی تمام راویان آن موثق و امامی هستند و سند تا معصوم متصل است و بنا بر این از حیث فقهی می توان به محتوای حدیث اطمینان پیدا کرد.
ثانیا: معنای صحیح آن چنین است: براى او مستحب است (نه این که لازم باشد) که خداوند را با انجام متعه اطاعت نماید و برای زایل شدن قسمی که خورده و آن قسم معصیت بوده، یک بار هم که شده متعه نماید[4].
حدیث پنجم را نیز در هیچ یک از کتب روائی نیافتیم.
بنابراین به طور کلی حلال بودن متعه مورد اتفاق همه علمای شیعه است حتی اگر صرفاً به جهت تلذذ و بهره گیری جنسی باشد و این مطلب از روایات دیگری غیر از روایات مذکور که تعدادشان کم هم نیست و از اعتبار کافی نیز برخوردارند، به روشنی برداشت می شود.
برای اطلاع بیشتر مراجعه فرمایید:
نمایه ازدواج موقت و آرامش شماره 2925 (سایت: 3130).
نمایه ازدواج موقت در قران و سیره معصومین شماره 2965 (سایت: 3467).
نمایه جواز ازدواج موقت شماره 844 (سایت: 915).
نمایه مشکلات فراروی اجرای ازدواج موقت در جامعه شماره 347 (سایت: 353).
[1] ثقة الاسلام الکلینی، الکافی، ج 5، ص 462، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365، هـ ش.
[2] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 2، ص 499، مسأله 2456 همراه با پاورقی از آیات عظام: فاضل لنکرانی (ره)، سیستانى و مکارم شیرازی.
[3] الشیخ الصدوق، الخصال، ج 1، ص 161، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1403، هـ ق.
[4] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 21، ص 17(باب استحباب متعه اگر چه عهد یا نذری بر ترک آن کرده باشد) مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409، هـ ق.".... یستحب له أن یطیع الله تعالى بالمتعة لیزول عنه الحلف فی المعصیة و لو مرة واحدة."