هر چند همه احکام بر اساس مصالح و مفاسد است؛ و هر حکمی دارای فلسفه و علتی است؛ ولی بیان و کشف علت تمام جزئیات احکام، کار بسیار مشکلی است؛ نهایت اینکه بتوان ضوابط کلی برای احکام بیان نمود؛ که البته کلیت در اینجا به معنای اکثری است که قابل استثناست. با در نظر داشتن این نکات در مورد علت خواندن نماز در موقع خاص مطالبی مطرح شده است همانند اینکه خداوند می خواهد پیش از هر کاری، ذکر و عبادت او انجام گیرد و نماز و یاد خدا سرآغازی باشد برای کارهای مهم زندگی انسان که شروع آنها در پنج وقت نماز است، علاوه اینکه خداوند خواسته است اهمیت توجه به زمان و ارزش آن را به مسلمان گوشزد نماید.
برای روشن شدن مطلب چند نکته را باید تذکر دهیم:
1. بر اساس نظریه صحیح و درست که فقهاء و دانشمندان شیعه بدان معتقدند، احکام خداوند بر اساس مصالح و مفاسد است؛ یعنی اگر انجام عملی دارای منفعت مهم و حیاتی است، آن عمل واجب خواهد بود یا اگر منفعت آن حیاتی نباشد آن عمل مستحب است؛ و اگر انجام عملی، دارای ضرر خطرناک و مهلک باشد، انجام آن حرام؛ و اگر ضرر آن خطرناک و مهلک نبوده، مکروه است؛ و در صورتی که منفعت یا ضرر آن غالب نباشد و مساوی الطرفین باشد آن عمل مباح است؛ البته منظور از منفعت و ضرر صرف منفعت و ضرر مادی نیست بلکه به معنای عام و گسترده است که به جامعیت و گستردگی ابعاد وجودی انسان می باشد.
2. هرچند اصل کلیت این قاعده که احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است، قطعی و یقینی است ولی کشف مصالح و مفاسد در جزئیات و مصادیق، بسیار مشکل است.
چون اولاً: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است.
و ثانیاً: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند، باز معلومات او در برابر مجهولاتش، قطره ای است در برابر دریا «جز اندکی از دانش به شما داده نشده است[1]».
و شاید علت عدم بیان علت و فلسفه ی تمام احکام، از سوی اولیاء الهی دین، یکی این بوده که بیان تمام اسرار احکام برای انسان هایی که بسیاری از حقایق علمی هنوز برایشان کشف نشده، مانند گفتن معما و لغز است، که چه بسا موجب تنفر شنوندگان گردد، امام علی (ع) می فرماید: «مردم، دشمن آن چیزی هستند که نمی دانند[2]» لذا اولیاء الهی در حد فهم انسان ها به بعضی از علت ها و فلسفه ها و احکام اشاره نمودند.
علاوه اینکه، هدف از دین و شریعت، آراستگی انسان ها به خوبی های علمی و عملی، و اجتناب از زشتی های فکری و عملی است، و این هدف با عمل به شریعت به دست می آید، ولو اینکه افراد فلسفه و علت احکام را ندانند، نظیر اینکه: مریض با انجام دادن دستورات پزشک، بهبودی را به دست می آورد ولو فایده و فلسفه، دارو و دستورات پزشکی را نداند.
مضافاً اینکه: مؤمنین، چون اطمینان و یقین دارند به اینکه دستورات دینی، از کسانی صادر می شود که علم و آگاهی آنان خطاناپذیر است، پس یقین به اثربخشی و مفید بودن این دستورات دارند.
3. هرچند فهم علت و فلسفه احکام مشکل است، ولی پیدا نمودن ضوابط کلی احکام، امر ممکنی است. البته کلیت در مسایل حقوقی، مثل کلیت در مسایل فلسفی نیست که استثناء ناپذیر باشد بلکه کلیت در مسایل حقوقی و اجتماعی به معنای اکثری است و لذا قابل استثناست.[3]
با در نظر داشتن این نکات در مورد علت خواندن نماز در در موقع خاص مطالبی در روایات آمده که به آن اشاره می کنیم:
الف. امام رضا علیه السلام در بیان علت اوقات خاص نماز می فرماید: چون این اوقات نزد مردم شناخته شده بود خداوند جهت راحتی عمل، آنها را انتخاب کرد و برای نماز عصر، وقت مشهوری نبود لذا پس از ظهر قرار داده شد.[4]
ب. دیگر اینکه خداوند میل داشت پیش از هر کاری، ذکر و عبادت او انجام گیرد لذا این اوقات را قرار داد.[5] نماز صبح در ابتدای روز و آغاز کار روزانه؛ نماز ظهر در آغاز استراحت پس از اشتغالات؛ نماز عصر آغاز مرحله دوم کار پس از خواب و استراحت؛ نماز مغرب در آغاز برگشت به خانه و نهادن زینت های دنیوی لحاظ شده؛ نماز عشاء سرآغاز تمام شدن امورات روزانه و شروع خواب و استراحت شبانه است؛ از این رو نماز در سرآغاز مرحله های مهم زندگی انسان، و برای زنده نگه داشتن یاد خدا و عبادت او قرار گرفته است.[6]
ج. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) در باره لزوم بر پایی نماز در اوقات پنچگانه چنین آمده است « وقتى آفتاب بزوال رسد حلقهاى دارد که در آن درآید و زوال خورشید باشد و هر چیزى زیر عرش است تسبیح گوید براى ذات پروردگارم و آن ساعتى است که رحمت بر من فرستد در آن پروردگارم خداى عز و جل بر من بر امتم در آن نماز را فرض کرده و فرموده «نماز را بپا دار از زوال آفتاب تا سرخى اول شب»[7] و آن ساعتى است که در آن روز قیامت دوزخ را آورند مؤمنى نباشد که در این ساعت توفیق یابد ساجد یا راکع یا در نماز باشد جز آنکه خدا تنش را بر آتش حرام کند نماز عصر در ساعتى است که آدم از درخت خورد و او را از بهشت بیرون کرد و بذریهاش دستور داد تا روز قیامت این نماز را بخوانند و آن را براى امتم اختیار کرد و آن محبوبترین نماز است نزد خداى عز و جل و بمن سفارش کرد آن را از میان نمازها حفظ کنم و نماز مغرب در ساعتى است که خدا توبه آدم را قبول کرد ...آدم سه رکعت نماز خواند یک رکعت براى گناه خود و یک رکعت براى گناه حواء و رکعتى هم براى توبهاش و خدا این سه رکعت را بر امتم فرض کرد، و این ساعتى است که دعا در آن مستجابست و پروردگارم بمن وعده داده که هر که در آن دعا کند اجابت نماید، این از همان نمازهائى است که پروردگارم بمن فرمان داده و فرموده[8]: منزه است خدا هنگامى که بامداد کنید و هنگام پسین شما، نماز عشاء براى آنست که گور تاریک است و قیامت تاریکى دارد و خدا مرا و امتم را به این نماز فرمان داده در این وقت تا گورشان روشن گردد و بر صراط نورى به آنها عطا شود و هر گامى که براى نماز عشاء بر دارند خدا تن آنها را بر آتش حرام کند و این نمازیست که خدا براى رسولان پیش از من مقرر کرده بود، نماز فجر براى انست که آفتاب بر دو شاخ شیطان برآید (ظاهرا کنایه از این است که همگام با طلوع آفتاب که زمان از خواب بر خواستن مردم است شیطان نیز فعالیت خود را آغاز می کند) و خدا بمن دستور داده آن را بخوانم پیش از آفتاب زدن و پیش از آنکه کافران براى آن سجده کنند امتم براى خدا سجده کنند و شتاب در آن پیش خدا محبوبتر است و آن نمازیست که فرشتگان شب و روز بر آن گواهند[9]
علاوه این که به پا داشتن پنج وعده نماز مخصوصا در اول وقت و وجوب آن بطور مکرر در شبانه روز، ضمن اینکه همیشه انسان را شکرگذار بار می آورد؛ باعث نظم بسیار بالای فردی و اجتماعی وحدت و یکپارچگی مسلمانان و شکوه جامعه اسلامی و حفظ شعائر الهی از آستانه فراموشی و تحریف می گردد.[10]
[1] «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلاً»، اسراء، 85.
[2] «الناس اعداء ماجهلوا»، گزیده میزان الحکمة، ج 1، ص 214.
[3] اقتباس از سؤال 69 (سایت: 310).
[4] وسائلالشیعة ج : 4 ص : 161 و ،15وسائل الشیعه،کتاب صلاة،ابواب اعداد فرائض، باب وجوب صلاة،ح 7و8.
[5] وسائل الشیعه ، باب 10 اعداد فرائض،ح 1-5و7-9
[6] همان ، باب 6 از اعداد فرائض ،ح 3-8 همان،باب 10 ابواب مواقیت ح 11.
[7]اسراء، 78.
[8]روم، 17.
[9] امالى شیخ صدوق-ترجمه کمرهاى، متن، ص190.
[10] نمایه مرتبط: معنا و آثار نماز، سوال 2997 (سایت: 3242).