از مجموع نشانهها و شواهدی که در آیات قرآن برای قیامت بیان شده است، میتوان چنین نتیجه گرفت که قیامت ادامه دنیا نیست؛ بلکه این جهان به کلی در هم کوبیده میشود؛ زیرا انفجارهای عظیم و زلزلههای هولناک همه چیز را در هم میریزد و سپس طرح تازهای ریخته میشود و جهان نوینی بر ویرانههای این جهان برپا میشود و رستاخیز انسانها در آن عالم جدید است.
با این حال آنچه در برخی روایات آمده است، این است که پس از برچیده شدن این جهان و برپایی قیامت و استقرار بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم، خداوند دست به خلقت جدیدی در جهانی جدید میزند که با انسانهای موجود و جهان کنونی متفاوت است.
جواب به این سؤال متوقف بر فهم درست از قیامت و نشانههای آن است. بنابراین، طی نکاتی ابتدا به برخی از نشانههای قیامت اشاره خواهیم کرد و سپس به پاسخ به این سؤال خواهیم پرداخت:
اول. آنچه از بیانات قرآن استفاده میشود این است که جهان با رسیدن قیامت پایان مییابد و عالمی جدید پس از رستاخیز برپا میشود.[1] قرآن علامتهایی را برای قیامت بیان کرده است که میتوان آنها را در سه گروه تقسیم بندی کرد:
الف. حوادثی که قبل از پایان جهان محقق میشود: یکی از حوادث قبل از قیامت، بعثت آخرین پیامبر است.
از دیگر نشانههای پایان یافتن این عصر دودی است که در آسمان ظاهر میشود. قرآن میفرماید: منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری پدید آورد.[2]
یکی از اصحاب پیامبر (ص) از معنای دخان (دود) سؤال کرد، حضرت فرمود: "دودی است که بین مشرق و مغرب را پر میکند و چهل شبانه روز باقی میماند، اما مؤمن حالتی شبیه به زکام به او دست میدهد و کافر همچون مستان خواهد بود و دود از بینی و گوشها و پشت او بیرون میآید".[3]
ب. حوادثی که در آستانه پایان جهان پدیدار میشود:
1. کوهها بعد از مقدماتی متلاشی میشود. کوهها در ابتدا به لرزه در میآیند.[4] بعد از جا کنده میشوند.[5] سپس به حرکت درمیآیند.[6] و در هم کوبیده میشوند.[7] آن گاه به صورت تودهای از شنهای متراکم درمیآیند.[8] بعد به صورت گرد و غبار پراکنده میشوند.[9]
2. دریاها برافروخته و منفجر میشوند: "آن زمان که دریاها منفجر گردد."[10] "در آن هنگام که دریاها برافروخته شود".[11]
3. زلزلههای عظیم و ویران گر: زلزلههای بی سابقه و عظیمی تمام کره خاکی را به لرزه درمیآورد، همه چیز در هم ریخته و از بین میرود و تمام انسانها در لحظهای کوتاه مدفون میشوند: "ای مردم! از پروردگارتان بترسید و پرهیزگاری پیشه کنید که زلزله رستاخیر مسئله مهمی است".[12]
4. تاریک شدن خورشید و ماه و ستارگان: "در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود و در آن هنگام که ستارگان بی فروغ شوند".[13]
5. شکافته شدن آسمان و کرات: "در آن هنگام که آسمان شکافته شود".[14]
ج. حوادثی که در آغاز رستاخیر و بازگشت به حیات مجدد ایجاد میشود:
مرحله آخر در قیامت، حوادثی است که بعد از اتمام دو مرحله قبل پدید میآید: "وعده الاهی در آن روز تحقق مییابد که این زمین به زمین دیگر و آسمانها (به آسمانهای دیگر) مبدّل میشود و انسانها در پیشگاه خدا ظاهر میگردند".[15]،[16]
از مجموع این موارد میتوان چنین نتیجه گرفت که قیامت ادامه دنیا نیست، بلکه این جهان به کلی در هم کوبیده میشود؛ زیرا انفجارهای عظیم و زلزلههای هولناک همه چیز را در هم میریزد و در هم میپیچد. سپس طرح تازهای ریخته میشود و جهان نوینی بر ویرانههای این جهان برپا میشود و رستاخیز انسانها در آن عالم جدید است.[17]
دوم. شواهد دیگری نیز در قرآن وجود دارد که موقت بودن عمر این جهان را اثبات میکند. برای مثال در قرآن کریم چنین آمده است: "ما آسمانها و زمین را نیافریدیم؛ مگر بر اساس حق، آن هم برای مدتی معین". این مدت معین همان روز قیامت است. در آن روز بساط آسمان و زمین در هم پیچیده میشود و در زمین تغییرات اساسی داده میشود. نه تنها زمین، بلکه خورشید، ماه و سایر کرات هم برای همیشه در این نظام نیستند و حرکت و نظام آنها موقت و تا مدت معین است که بعد از پایان مدت معین بساط آنها نیز برچیده میشود.[18]
پیشبینیهای علمی نیز که برای آینده جهان و نظام موجود شده است، تا مقدار زیادی در شعاع نظریه وحی حرکت میکند. گرچه هرگاه نظریهای خلاف وحی باشد، از نظر ما بیش از حدسی نیست که دیر یا زود توسط دیگر دانشمندان تکمیل و به حقایق قرآن نزدیک میشود.[19]
سوم. البته این که آیا پس از برپایی قیامت و استقرار بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم آیا خداوند باز هم خلقتی جدید با خصوصیاتی جدید خواهد داشت یا نه، سؤالی است که در برخی از روایات به آن اشاره شده است.
امام باقر (ع) در تفسیر آیه: "أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ"،[20] به جابر بن یزید (یکی از اصحاب) چنین میگویند: "تأویل این آیه چنین است که وقتى این عالم و این خلقت فانى شود و اهل بهشت در بهشت و اهل آتش در آتش جاى گیرند، خداى تعالى دست به خلقت عالمى غیر این عالم مىزند و خلقتى جدید مىآفریند، بدون این که مرد و زنى داشته باشند و تنها کارشان عبادت و توحید خدا است و برایشان سرزمینى خلق مىکند، غیر از این زمین تا آن خلایق را بر دوش خود بکشد و آسمانى برایشان خلق مىکند، غیر از این آسمان تا بر آنان سایه بگستراند. شاید تو خیال مىکردى خدا تنها همین یک عالم را خلق کرده، و یا مىپنداشتى که غیر از شما دیگر هیچ بشرى نیافریده. به خدا سوگند هزار هزار عالم، و هزار هزار آدم آفریده که تو فعلاً در آخرین آن عوالم هستى و در دودمان آخرین آن آدمها قرار دارى".[21]
البته علامه طباطبائی (ره) پس از آن که این مطلب را نقل میکند این معنا را یکی از معانی ممکن برای این آیه عنوان میکند، نه این که تنها معنای آیه این باشد.[22]
بنابراین، این جهان با تمام آسمان و زمینش پس از قیامت برچیده میشود و اگر جهانی نیز دوباره آفریده شود، خصوصیات دیگری خواهد داشت که تصور آن برای ما غیر ممکن است.
برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به نمایه های:
1. چگونگی ارتباط فعل با حوادث زمانی، سؤال 2229 (سایت: 2525).
2. عمر نوع بشر، 637 (سایت: 701).
3. خلقت آدم و یافته های دانشمندان، 2999 (سایت: 3297).
[1] مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج 6، ص 21، انتشارات مدرسه امیرالمؤمنین، 1374ش.
[2] دخان، 10.
[3] پیامبر قرآن، ج 6، ص 27.
[4] مزمل، 14.
[5] حاقه، 14.
[6] طور، 10.
[7] حاقه، 14.
[8] مزمل، 14.
[9] واقعه، 6 و 5.
[10] انفطار، 3.
[11] تکویر، 6.
[12] حج، 1.
[13] تکویر، 2 و 1.
[14] انشقاق، 1.
[15] ابراهیم، 48.
[16] ر. ک. به: سؤال 1946 سایت.
[17] مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج 6، ص 40.
[18] قرائتی، محسن، معاد، ص 200، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ سوم،
[19] همان، ص 201.
[20] ق، 15. مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم؟ [نه!] بلکه آنها از خلق جدید در شبههاند.
[21] فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج 5، ص 60، تهران، صدر، 1415ق.
[22] طباطبائی، محمد حسین، ترجمه، محمد باقر موسوی همدانی، ج 18، ص 534، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1374.