چهارده معصوم(ع) هر چند در بالاترین درجات روحانی، ملکوتی و کمال انسانی هستند؛ با اینحال وجود حضرت رسول خاتم(ص) پر فروغترین و کاملترین آنها است و دارای خصوصیات و امتیازاتی است که هیچ امام و معصومی در آن با او شریک نیست. چنانکه در همان روایت مورد سؤال امام صادق(ع) میفرماید: «امامان به منزلۀ رسول الله هستند، جز آنکه آنها انبیا نیستند و برای آنها آنچه برای پیامبر حلال است، حلال نیست(داشتن بیش از چهار زن)، اما در بقیۀ امور مانند پیامبرند».
چهارده معصوم(ع)، چهارده ستاره در بالاترین درجات روحانی، ملکوتی و کمال انسانى هستند. همگی این ستارگان از محضر علم و کمال الهی سیراب گشته و هیچگونه قصور و گمراهی در وجودشان رخنه نمیکند:
«خداوند اراده کرده که هرگونه رجس و ناپاکی از وجود شما اهلبیت رخت برکند و شما را پاک و پاکیزه گرداند».[1]
پس تمام این مفاخر عالم در اوج کمال بشری و سعادت هستند.
با اینحال وجود رسول گرامی اسلام(ص) پر فروغترین و کاملترین آنها است و دارای خصوصیات و امتیازاتی است که هیچ امام و معصومی در آن با او شریک نیست؛ چنانکه در روایت مورد سؤال، امام صادق(ع) میفرماید: «امامان به منزلۀ رسول الله هستند، جز آنکه آنها انبیا نیستند و برای آنها آنچه برای پیامبر حلال است، حلال نیست(داشتن بیش از چهار زن)، اما در بقیۀ امور مانند پیامبرند».[2]
بنابراین، پیامبر اسلام(ص) گل سرسبد در میان این ستارگان، صاحب عالیترین مقامات و بر فراز بلندترین قلۀ قرب الی الله است. چنانکه به قول امام صادق(ع)[3] پیامبر(ص) اولین رسولی بود که ندای حق را (در عالم ذر) لبیک گفت و او نزدیکترین افراد به باری تعالی بود و به درجهای از مقام معنوی و روحانی پانهاد که هیچ فرشته نزدیک درگاه خداوند و پیامبر ویژهای به آن مقام نرسید. تا آنجا که خدایش در بیان شدت قرب او به خود فرمود: «فکان قاب قوسین او ادنی».[4] او است که در شب معراج تمام پلههای صعود و مقامات معنوی را یک شبه طی میکند و به نهایت ممکن میرسد، در میان چهارده معصوم تنها شخصی است که از دریچهی وحی مستقیماً با خدای سبحان مرتبط است. قرآن کریم بر او نازل میشود؛ کاملترین دین و نعمت تامۀ الهی توسط او به انسانها هدیه میشود؛ و او است که اخلاق کریمانه را به نهایت کمال میرساند[5] و یگانه فردی است که خدای متعال در کلام خود سلام و صلوات دائمی خود، فرشتگان و مؤمنان را مخصوص او میگرداند.[6]
هر کدام از این خصوصیات به تنهایی می تواند شأن و جایگاه منحصر به فرد حضرت رسول(ص) را مشخص کند و چه زیبا بیان می دارد. امام باقر(ع) منزلت و الای هر یک از معصومین را در این حدیث نورانی:«شحره طبیه[7] همان رسول خداست... شاخۀ آن درخت علی(ع)، ساقۀ آن فاطمه(س) و میوههای آن امامان معصوم از فرزندان علی و فاطمه است».[8]
در این بیان نورانی جایگاه و شأن و منزلت چهارده معصوم به زیباترین و روشن ترین وجه ممکن بیان شده است.
در پایان این نکته را نیز متذکر می شویم که شناخت جایگاه و عظمت معصومین(ع) وظیفه و امر خطیری است که نباید در حق آن کوتاهی شود، زیرا افراط و تفریط در این امر هر دو خطا و موجب گمراهی است. چنانکه علی (ع) در نهج البلاغه فرمود: «درباره من دو گروه به هلاکت میرسند، یکی آنها که در محبت به من غلو میکنند (و مرا خدا میپندارند) و دیگر آنها که در حق من کوتاهی می کنند».[9] پس ما موظف به شناخت حدود و قدر معصومین(ع) هستیم و باید با پرهیز از هرگونه تندروی، یا بیاهمیتی، بلکه با تمسک به آنها راه سعادت و خوشبختی را بپیماییم .
امید که همگی با عنایت حضرت حق (عزوجل) به صراط مستقیم رهنمون گشته و از سستی و کژی مصون بمانیم.
[2]. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَحْرٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ الْأَئِمَّةُ بِمَنْزِلَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَّا أَنَّهُمْ لَیْسُوا بِأَنْبِیَاءَ وَ لَا یَحِلُّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَا یَحِلُّ لِلنَّبِیِّ ص فَأَمَّا مَا خَلَا ذَلِکَ فَهُمْ فِیهِ بِمَنْزِلَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 270، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 3، ص 161، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 5، ص 236، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[4]. به نزدیکی فاصله ی دو قوس کمان یا نزدیکتر. نجم، 9.
[5]. انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ بحار الانوار، ج 16، ص 210.
[6]. «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه وسلموا تسلیماً»؛ احزاب، 56.
[7]. «کشجرة طبیه اصلها ثابت و فرعها فی السماء»؛ ابراهیم، 24.
[8]. «[تفسیر القمی] أَبِی عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ عَنْ سَلَّامِ بْنِ مُسْتَنِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً الْآیَةَ قَالَالشَّجَرَةُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِی بَنِی هَاشِمٍ وَ فَرْعُ الشَّجَرَةِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ غُصْنُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ ع وَ ثَمَرَاتُهَا الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ ع شجرة رسول الله نسبة ثابت فی بنی اثم و فرع الشجرة علی بن ابیطالب و غض الشجرة فاطمه (س) و ثمراتها الائمة من ولد علی و فاطمه (ع) و ...». بحارالأنوار، ج 9، ص 218 .
[9]. «هلک فیّ رجلان محب غال و مبغض قال». سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 489، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.