تعدد زوجات و چند همسری مردان یک قانون حکیمانه و به مصلحت زنان جامعه است؛ زیرا در قانون گذاری ،قانون گذار کل جامعه را در نظر می گیرد و قانون کلی وضع می کند. چند همسری اگر چه ممکن است با احساسات این زنی که در حال حاضر دارای همسر است ناسازگار باشد اما با توجه به کثرت جمعیت زنان آماده ازدواج نسبت با تجویز چند همسری زمینه ازدواج زنان بیشتری فراهم می شود و جمع زیادی را از افسردگی های روحی نجات می دهد.
تعدد زوجات و چند همسری مردان یک قانون حکیمانه و به مصلحت زنان جامعه است زیرا در قانون گذاری ،قانون گذار کل جامعه را در نظر می گیرد و قانون کلی وضع می کند. بر این اساس از آنجا که :
1. زنان (دختران) شش سال زودتر از مردان به سن بلوغ و آمادگی جنسی برای ازوداج می شوند و معمولا زودتر از مردان هم سن خود ازدواج می کنند.
2. مردان در حوادث گوناگون ، بیش از زنان در معرض خطر مرگ قرار دارند و در جنگها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آنها تشکیل میدهند.
3.بسیاری از زنانی که ازدواج کرده اند به علل گوناگون در ابتدای زندگی همسران خود را از دست میدهند در حالی که نیازمند همسر هستند.
این عوامل و عوامل دیگر موجب بر هم خوردن تعادل میان مردان و زنان میشود و همواره به دلائل زیر جمعیت زنان نیاز مند ازدواج بیش از مردان است و برای حفظ سلامت جامعه و افراد آن ناچاریم یکی از سه راه ذیل را انتخاب کنیم:
أ. در همه موارد مردان تنها به یک همسر قناعت کنند و سایر زنان تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواستههای درونی و احساسی خود را سرکوب کنند.
ب. مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر ماندهاند، به شکل معشوقه برقرار سازند.
ج. به کسانی که از نظر جسمی و مالی و اخلاقی قدرت اداره بیش از یک همسر را با رعایت کامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، اجازه داده شود که بیش از یک همسر انتخاب کنند.
اگر راه اوّل را انتخاب کنیم، باید گذشته از مشکلات اجتماعی که به وجود میآید، با فطرت و غرایز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم. همچنین عواطف و احساسات این گونه زنان را نادیده بگیریم، این مبارزهای است که پیروزی در آن نیست. به فرض که این طرح عملی شود، جنبههای غیر انسانی آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از نگاه همسر اوّل مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعی نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنها که مشکلات همسر اوّل را در صورت تعدد زوجات عنوان میکنند، کسانی هستند که یک مسئله چند بعدی را تنها از یک زاویه نگاه میکنند؛ زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اوّل، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت کنیم.
اما اگر راه دوم را انتخاب کنیم، باید فحشا را به رسمیت بشناسیم. تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار میگیرند، علاوه بر اینکه شخصیت شان پایمال شده است، آینده و تأمین ندارند به همین دلیل هیچ عقل سالمی آن را تجویز نمی کند.
تنها راه سوم است که هم به خواستههای فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت داده شود و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان جلوگیری شود و جامعه از گرداب گناه بیرون آید.
بر همین اساس اسلام راه سوم را اختیار کرده و به مردان اجازه داده است که بیش از یک همسر اختیار کنند و برای جلو گیری از هر گونه ظلم و بی عدالتی نیز شرایط زیر را قرار داده است:
1. مرد باید عدالت را بین همسران خود رعایت کند.
2. تعداد همسران دائم نباید بیشتر از چهار همسر باشد.
3. اجازه از همسر در صورتی که بخواهد با برادر زاده یا خواهر زاده او ازدواج نماید، لازم است.[1]
بر این اساس اگر چه ممکن است چند همسری با احساسات این زنی که در حال حاضر دارای همسر است ناسازگار باشد اما با توجه به کثرت جمعیت زنان آماده ازدواج نسبت با تجویز چند همسری زمینه ازدواج زنان بیشتری فراهم می شود و جمع زیادی را از افسردگی های روحی نجات می دهد.
برای آگاهی بیشتر رجوع شود به:
1- نمایه: زن و قاضی شدن، سؤال 758 (سایت: 796).
2- نمایه: سرّ نابرابری شهادت زن و مرد، سؤال 455 (سایت: 489).
3. نمایه: سؤال 633 (سایت: 692) نمایه: اسلام و تعدد زوجات (چند همسری).