کد سایت
fa64229
کد بایگانی
78781
نمایه
علت متوسل نشدن برادران حضرت یوسف(ع) به قبر ابراهیم(ع)
طبقه بندی موضوعی
تفسیر,توسل، شفاعت، تبرک و ...,صفات و زندگی پیامبران,توسل به اولیای الهی,یعقوب
خلاصه پرسش
اگر توسل به مردگان جایز است؛ پس چرا فرزندان یعقوب نبی(ع) از پدرشان میخواهند که از جانب آنها استغفار کند و بر سر قبر ابراهیم(ع) نرفتند؟
پرسش
یکی از سؤالاتی که در باب توسل مطرح است؛ آیهای است که در آن فرزندان یعقوب نبی(ع) از پدرشان میخواهند که از جانب آنها استغفار کنند. حال شبههای که مطرح است این است که؛ چرا آنها بر سر قبر ابراهیم(ع) نرفتند، در حالیکه مقامش از یعقوب بالاتر بود؟ بهعلاوه؛ این آیه دلیلی بر توسل به مردگان نیست، بلکه به زندگان است.
پاسخ اجمالی
الف. یکی از شبهات در مسئله توسل این است که؛ اشخاصی که از دنیا میروند، حتی پیامبران و اولیای الهی، از دنیا خارج شده و هیچ اطلاعی از آن نخواهند داشت. بنابراین، توسل به آنها امر بیهودهای خواهد بود؛ زیرا آنها صدای شخص که به آنان متوسل میشود را نمیشنوند، تا به آن پاسخ گویند. در قرآن کریم، آیاتی که بیانگر توسل به پیامبران در زمان حیات آنان است، وجود دارد. اما اینکه آیا بعد از رحلت آن بزرگواران، باز هم میتوان به آنان توسل کرد یا نه، نیازمند بررسی است.
در پاسخ باید گفت: هر چند که روح هنگام مرگ، بدن را ترک میکند و زندگی دنیایی آن به پایان میرسد، اما زندگی برزخی و اخروی آن ادامه دارد و روح، قدرت درک و فهم خود را از دست نمیدهد؛ از اینرو خداوند درباره کسانی که در راه خدا کشته شدهاند میفرماید: «آنهایی که در راه خدا کشته شدهاند زنده هستند و در نزد پروردگارشان برخوردار از رزق و روزی هستند».[1] اما اینکه آنها از دنیا باخبر هستند و به کسانی که به آنان توسل میکنند، توجه دارند یا نه، باید به روایات و سیره مسلمانان، بویژه مسلمانان صدر اسلام؛ یعنی صحابه پیامبر(ص) مراجعه کرد.
در کتب متعدد تاریخ نقل شده است که؛ پیامبر گرامی اسلام(ص) با مشرکانی که در جنگ بدر کشته شده بودند سخن گفت و وقتی که عمر بن خطاب به او اعتراض کرد، در جوابش فرمود: «تو از آنها شنواتر نیستی».[2] این نقل و دیگر نقلها که تعدادشان کم نیست، اثبات میکند که علاوه بر اولیای الهی، حتی برخی از مشرکان نیز بعد از مرگ صدای اهل دنیا را میشنوند.[3] علاوه بر این؛ توسل برخی از صحابه به قبر مطهر پیامبر(ص)، نشانه وجود چنین اعتقادی در بین مسلمانان بود.[4]
ب. اما درباره اینکه برادران یوسف(ع)، چرا به سراغ قبر حضرت ابراهیم(ع) نرفته و او را واسطه بین خود و خدا قرار ندادند، دلائل مختلفی به نظر میرسد:
1. آنها نه فقط به حضرت یوسف(ع) ظلم کرده بودند، بلکه پدر خود را نیز به شدت آزرده بودند و باید از او هم طلب بخشش میکردند. طلب بخشش از خداوند از جانب یعقوب(ع) - که خود یک پیامبر بود - برای فرزندانش، نشانهای از بخشیدهشدن آنان از جانب پدر بود. ضمن اینکه آنها مرتکب حق الناس شده بودند و بهترین راه عذرخواهی از خداوند در این مورد، این است که صاحب حق، برای شخص گناهکار طلب بخشش کند.
2. قبر حضرت ابراهیم(ع) در نقطهای دورتر از محل زندگی آنان قرار داشت که دسترسی به آن به سادگی امکانپذیر نبود.
3. ضمناً برادران یوسف(ع) به دلیل نقص در علم و تقوا، نمیتوانند الگو باشند و عمل آنها ملاک صحت یا عدم صحت کاری قرار گیرد. و اگر رجوع آنها به پدرشان، ملاک صحت توسل قرار گرفته است، به دلیل تأیید شدن آن عمل از جانب حضرت یعقوب(ع) و نیز قرآن کریم است و بدیهی است که ما توسل به اولیای الهی که در قید حیاتند را نیز میپذیریم.
در پاسخ باید گفت: هر چند که روح هنگام مرگ، بدن را ترک میکند و زندگی دنیایی آن به پایان میرسد، اما زندگی برزخی و اخروی آن ادامه دارد و روح، قدرت درک و فهم خود را از دست نمیدهد؛ از اینرو خداوند درباره کسانی که در راه خدا کشته شدهاند میفرماید: «آنهایی که در راه خدا کشته شدهاند زنده هستند و در نزد پروردگارشان برخوردار از رزق و روزی هستند».[1] اما اینکه آنها از دنیا باخبر هستند و به کسانی که به آنان توسل میکنند، توجه دارند یا نه، باید به روایات و سیره مسلمانان، بویژه مسلمانان صدر اسلام؛ یعنی صحابه پیامبر(ص) مراجعه کرد.
در کتب متعدد تاریخ نقل شده است که؛ پیامبر گرامی اسلام(ص) با مشرکانی که در جنگ بدر کشته شده بودند سخن گفت و وقتی که عمر بن خطاب به او اعتراض کرد، در جوابش فرمود: «تو از آنها شنواتر نیستی».[2] این نقل و دیگر نقلها که تعدادشان کم نیست، اثبات میکند که علاوه بر اولیای الهی، حتی برخی از مشرکان نیز بعد از مرگ صدای اهل دنیا را میشنوند.[3] علاوه بر این؛ توسل برخی از صحابه به قبر مطهر پیامبر(ص)، نشانه وجود چنین اعتقادی در بین مسلمانان بود.[4]
ب. اما درباره اینکه برادران یوسف(ع)، چرا به سراغ قبر حضرت ابراهیم(ع) نرفته و او را واسطه بین خود و خدا قرار ندادند، دلائل مختلفی به نظر میرسد:
1. آنها نه فقط به حضرت یوسف(ع) ظلم کرده بودند، بلکه پدر خود را نیز به شدت آزرده بودند و باید از او هم طلب بخشش میکردند. طلب بخشش از خداوند از جانب یعقوب(ع) - که خود یک پیامبر بود - برای فرزندانش، نشانهای از بخشیدهشدن آنان از جانب پدر بود. ضمن اینکه آنها مرتکب حق الناس شده بودند و بهترین راه عذرخواهی از خداوند در این مورد، این است که صاحب حق، برای شخص گناهکار طلب بخشش کند.
2. قبر حضرت ابراهیم(ع) در نقطهای دورتر از محل زندگی آنان قرار داشت که دسترسی به آن به سادگی امکانپذیر نبود.
3. ضمناً برادران یوسف(ع) به دلیل نقص در علم و تقوا، نمیتوانند الگو باشند و عمل آنها ملاک صحت یا عدم صحت کاری قرار گیرد. و اگر رجوع آنها به پدرشان، ملاک صحت توسل قرار گرفته است، به دلیل تأیید شدن آن عمل از جانب حضرت یعقوب(ع) و نیز قرآن کریم است و بدیهی است که ما توسل به اولیای الهی که در قید حیاتند را نیز میپذیریم.