کد سایت
fa79452
کد بایگانی
97049
نمایه
علت بخشیده نشدن شرک
طبقه بندی موضوعی
تفسیر,توحید در ربوبیت
برچسب
شرک|کفر|ظلم بزرگ|آیه 13 لقمان
خلاصه پرسش
آیا صحیح است که خداوند کفر را میبخشد اما شرک را نمیبخشد؟
پرسش
چرا کفر بخشیده میشود ولی شرک بخشیده نمیشود؟
پاسخ اجمالی
1. در این زمینه باید گفت که «کفر» اقسام مختلفی دارد، و «شرک» نیز یکی از اقسام آن محسوب میشود. همچنین اینگونه نیست که «کفر» به طور مطلق بخشودنی باشد و آیاتی مانند آیات 137 و 168 سوره نساء وجود دارد که صراحتاً اعلام میکند که کفر نیز بخشودنی نیست، بنابر این، از این جهت فرقی میان کفر و شرک وجود ندارد.[1]
البته کفر افرادی مانند مستضعفان فکری قابل بخشش است.
2. در تعالیم و آموزههای قرآن کریم و روایات «شرک» و «کفر» از گناهان بسیار بزرگ و نابخشودنی[2] به شمار میآیند، و بالاترین مرتبه شرک، شرک به خدای متعال است.
قرآن کریم از قول لقمان حکیم در سفارش به فرزندش میفرماید: پسرم هیچ چیز را شریک خدا قرار مده که شرک ظلم عظیمی است. «وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ».[3]
و یا در آیهای دیگر میخوانیم: خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است.[4]
اساسیترین مسئله عقیدتی که لقمان حکیم به فرزندش سفارش میکند، مسئله «توحید» است. توحید در تمام زمینهها و ابعاد؛ زیرا هر حرکت تخریبی و ضد الهی از شرک سرچشمه میگیرد؛ مانند دنیا پرستی، مقام پرستی، هوا پرستی، و ... که هر کدام شاخهای از شرک محسوب میشود. همانگونه که اساس تمام حرکتهای صحیح و سازنده، توحید و تنها دل به خدا بستن، و سر بر فرمان او نهادن، و از غیر او بریدن و همه بتها را در آستان کبریایی او در هم شکستن است.
قابل توجه است که لقمان حکیم، دلیل بر نفی شرک را این ذکر میکند که شرک ظلم بزرگی است. چه ظلمی بالاتر از اینکه موجودات بیارزشی را همتای خدا قرار دهند؛ لذا کفر و شرک به خدا که انکار حقایق عالم را به دنبال دارد و موجب انکار همه حقایق هستی و خالق میگردد، موجب محرومیتهای مختلف و همیشگی برای انسان میشود که از جمله آنها محروم شدن از بهشت و ورود به جهنم خواهد بود.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که سایر گناهان اگر چه در جای خویش موجبات عذاب الهی را فراهم میکند، اما از جهت شدت و حساسیت موضوع به این حد نیست؛ یعنی این گناهان، وجود خدا که اصل و ریشه است را زیر سؤال نمیبرد؛ به همین دلیل خداوند حساسیت ویژهای را نسبت به شرک قائل میشود.
گفتنی است که عفو الهی شامل افرادی میشود که شایستگی آنرا دارند. عفو الهی مشروط به مشیت و خواست او است و به این ترتیب یک مسئله عمومی و بدون قید و شرط نیست، و مشیت و اراده او تنها در مورد افرادی است که شایستگی خود را عملاً به نوعی اثبات کردهاند. و از اینجا روشن میشود که چرا شرک قابل عفو نیست؛ زیرا مشرک ارتباط خود را از خداوند به کلی بریده و مرتکب کاری شده است که بر خلاف اصلیترین اصول ادیان الهی است.[5]
البته نظر برخی مفسران آن است که حکمت اینکه خدای متعال شرک را نمیآمرزد، این است که عالم خلقت که سراپایش رحمت خدا است، اساسش عبودیت خلق و ربوبیت خداى تعالى است، همچنانکه خود خداى تعالى فرمود: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ».[6] و روشن است که با وجود شرک، دیگر عبودیتى در کار نیست.[7]
البته کفر افرادی مانند مستضعفان فکری قابل بخشش است.
2. در تعالیم و آموزههای قرآن کریم و روایات «شرک» و «کفر» از گناهان بسیار بزرگ و نابخشودنی[2] به شمار میآیند، و بالاترین مرتبه شرک، شرک به خدای متعال است.
قرآن کریم از قول لقمان حکیم در سفارش به فرزندش میفرماید: پسرم هیچ چیز را شریک خدا قرار مده که شرک ظلم عظیمی است. «وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ».[3]
و یا در آیهای دیگر میخوانیم: خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است.[4]
اساسیترین مسئله عقیدتی که لقمان حکیم به فرزندش سفارش میکند، مسئله «توحید» است. توحید در تمام زمینهها و ابعاد؛ زیرا هر حرکت تخریبی و ضد الهی از شرک سرچشمه میگیرد؛ مانند دنیا پرستی، مقام پرستی، هوا پرستی، و ... که هر کدام شاخهای از شرک محسوب میشود. همانگونه که اساس تمام حرکتهای صحیح و سازنده، توحید و تنها دل به خدا بستن، و سر بر فرمان او نهادن، و از غیر او بریدن و همه بتها را در آستان کبریایی او در هم شکستن است.
قابل توجه است که لقمان حکیم، دلیل بر نفی شرک را این ذکر میکند که شرک ظلم بزرگی است. چه ظلمی بالاتر از اینکه موجودات بیارزشی را همتای خدا قرار دهند؛ لذا کفر و شرک به خدا که انکار حقایق عالم را به دنبال دارد و موجب انکار همه حقایق هستی و خالق میگردد، موجب محرومیتهای مختلف و همیشگی برای انسان میشود که از جمله آنها محروم شدن از بهشت و ورود به جهنم خواهد بود.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که سایر گناهان اگر چه در جای خویش موجبات عذاب الهی را فراهم میکند، اما از جهت شدت و حساسیت موضوع به این حد نیست؛ یعنی این گناهان، وجود خدا که اصل و ریشه است را زیر سؤال نمیبرد؛ به همین دلیل خداوند حساسیت ویژهای را نسبت به شرک قائل میشود.
گفتنی است که عفو الهی شامل افرادی میشود که شایستگی آنرا دارند. عفو الهی مشروط به مشیت و خواست او است و به این ترتیب یک مسئله عمومی و بدون قید و شرط نیست، و مشیت و اراده او تنها در مورد افرادی است که شایستگی خود را عملاً به نوعی اثبات کردهاند. و از اینجا روشن میشود که چرا شرک قابل عفو نیست؛ زیرا مشرک ارتباط خود را از خداوند به کلی بریده و مرتکب کاری شده است که بر خلاف اصلیترین اصول ادیان الهی است.[5]
البته نظر برخی مفسران آن است که حکمت اینکه خدای متعال شرک را نمیآمرزد، این است که عالم خلقت که سراپایش رحمت خدا است، اساسش عبودیت خلق و ربوبیت خداى تعالى است، همچنانکه خود خداى تعالى فرمود: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ».[6] و روشن است که با وجود شرک، دیگر عبودیتى در کار نیست.[7]
[2]. البته در صورت توبه و پشیمانی حتی شرک و کفر نیز قابل بخشش است.
[3]. لقمان، 13.
[4]. نساء، 48.
[5]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 38- 39، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[6]. ذاریات، 56.
[7]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 370، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.