کد سایت
fa80383
کد بایگانی
98107
نمایه
جمعآوری قرآن کریم در زمان ابوبکر
طبقه بندی موضوعی
علوم قرآنی
خلاصه پرسش
چه افرادی در کمیسیون جمعآوری قرآن کریم در زمان خلیفه اول(ابوبکر) شرکت داشتند؟
پرسش
اسامی کمیسیون جمعآوری قرآن کریم در زمان ابوبکر چه کسانی بودند؟
پاسخ اجمالی
نخست توجه به نکاتی لازم به نظر میرسد:
1. اصطلاح جمع قرآن گاه به حفظ و ضبط قرآن در سینهها اطلاق میشود، و گاه به کتابت و ثبت تمامى قرآن. اصطلاح اول به جمع در قلبها و سینهها اختصاص دارد؛ و اصطلاح دوم مخصوص جمع قرآن در قالب اوراق و نوشتههاست.
جمع قرآن به معناى کتابت در صدر اسلام در سه مرحله صورت پذیرفته است:
مرحله اول در زمان حیات پیامبر(ص)؛ مرحله دوم در دوره خلافت ابوبکر؛ و مرحله سوم در دوران خلافت عثمان. و تنها در مرحله اخیر بود که قرآنها نسخهبردارى و به سرزمینهاى اسلامى فرستاده شد.[1]
2. جمع و گردآورى قرآن مجید در زمان رسول خدا(ص) توسط عدهای انجام گرفته بود.[2] اما اینکه جریان نزول وحی همچنان ادامه داشت و نیز دلایل متعدد دیگرى موجب گشت که قرآن در زمان رسول خدا به صورت مجموعهاى مانند کتابی در یک جلد تدوین نگردد. از جمله، آن انگیزه و ضرورتى که در زمان ابوبکر موجب تدوین قرآن به صورت کتابى واحد شد، یا عثمان را بر آن داشت تا با نسخهبردارى از قرآن مصاحفى فراهم آورد، در زمان رسول خدا وجود نداشت. مسلمانان در آن زمان با مشکل چندانى مواجه نبودند؛ شمار قاریان فراوان بود و اسلام هنوز گسترش چندانى نیافته بود و فتنهها سربرنیاورده بودند و همچنان بر حفظ قرآن بیش از کتابت اعتماد میشد.[3]
پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز عدهاى بدین کار اشتغال ورزیدند که در رأس آنها نام امام على(ع) قرار دارد؛[4] زیرا پس از رسول خدا(ص)، على(ع) ردا به دوش نگرفت تا اینکه قرآن را جمع کرد.[5] ولى قرآن تهیه شده توسط حضرتشان از سوی حکومت وقت مورد استقبال قرار نگرفت[6] و به هر انگیزهاى که بود[7] نخستین اقدام رسمى را در اینباره ابوبکر به عمل آورد.[8] اهلسنت از حضرت على(ع) چنین نقل کردهاند: «خداوند ابوبکر را رحمت کند. او نخستین کسى است که [قرآن را] میان دو جلد جمع کرد».[9]
به هر حال، ابوبکر برای تدوین و کتابت قرآن، اصلیترین شخصی را که برای این کار مأمور کرد، زید بن ثابت بود.[10]
ابن ابیداود روایتى نقل میکند که قسمتى از روش زید بن ثابت را در جمعآورى قرآن توضیح میدهد. او روایت میکند که ابوبکر به عمر بن خطاب و زید بن ثابت گفت: «بر در مسجد بنشینید، هرکس بر چیزى از کتاب خدا دو شاهد بیاورد، آنرا بنویسید».[11] طبق این روایت، دومین نفر برای تدوین قرآن، عمر بن خطاب بود.
همچنین ابن ابیداود روایت میکند که ابىّ بن کعب نیز در جمعآورى قرآن در خلافت ابوبکر مشارکت داشت.[12]
1. اصطلاح جمع قرآن گاه به حفظ و ضبط قرآن در سینهها اطلاق میشود، و گاه به کتابت و ثبت تمامى قرآن. اصطلاح اول به جمع در قلبها و سینهها اختصاص دارد؛ و اصطلاح دوم مخصوص جمع قرآن در قالب اوراق و نوشتههاست.
جمع قرآن به معناى کتابت در صدر اسلام در سه مرحله صورت پذیرفته است:
مرحله اول در زمان حیات پیامبر(ص)؛ مرحله دوم در دوره خلافت ابوبکر؛ و مرحله سوم در دوران خلافت عثمان. و تنها در مرحله اخیر بود که قرآنها نسخهبردارى و به سرزمینهاى اسلامى فرستاده شد.[1]
2. جمع و گردآورى قرآن مجید در زمان رسول خدا(ص) توسط عدهای انجام گرفته بود.[2] اما اینکه جریان نزول وحی همچنان ادامه داشت و نیز دلایل متعدد دیگرى موجب گشت که قرآن در زمان رسول خدا به صورت مجموعهاى مانند کتابی در یک جلد تدوین نگردد. از جمله، آن انگیزه و ضرورتى که در زمان ابوبکر موجب تدوین قرآن به صورت کتابى واحد شد، یا عثمان را بر آن داشت تا با نسخهبردارى از قرآن مصاحفى فراهم آورد، در زمان رسول خدا وجود نداشت. مسلمانان در آن زمان با مشکل چندانى مواجه نبودند؛ شمار قاریان فراوان بود و اسلام هنوز گسترش چندانى نیافته بود و فتنهها سربرنیاورده بودند و همچنان بر حفظ قرآن بیش از کتابت اعتماد میشد.[3]
پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز عدهاى بدین کار اشتغال ورزیدند که در رأس آنها نام امام على(ع) قرار دارد؛[4] زیرا پس از رسول خدا(ص)، على(ع) ردا به دوش نگرفت تا اینکه قرآن را جمع کرد.[5] ولى قرآن تهیه شده توسط حضرتشان از سوی حکومت وقت مورد استقبال قرار نگرفت[6] و به هر انگیزهاى که بود[7] نخستین اقدام رسمى را در اینباره ابوبکر به عمل آورد.[8] اهلسنت از حضرت على(ع) چنین نقل کردهاند: «خداوند ابوبکر را رحمت کند. او نخستین کسى است که [قرآن را] میان دو جلد جمع کرد».[9]
به هر حال، ابوبکر برای تدوین و کتابت قرآن، اصلیترین شخصی را که برای این کار مأمور کرد، زید بن ثابت بود.[10]
ابن ابیداود روایتى نقل میکند که قسمتى از روش زید بن ثابت را در جمعآورى قرآن توضیح میدهد. او روایت میکند که ابوبکر به عمر بن خطاب و زید بن ثابت گفت: «بر در مسجد بنشینید، هرکس بر چیزى از کتاب خدا دو شاهد بیاورد، آنرا بنویسید».[11] طبق این روایت، دومین نفر برای تدوین قرآن، عمر بن خطاب بود.
همچنین ابن ابیداود روایت میکند که ابىّ بن کعب نیز در جمعآورى قرآن در خلافت ابوبکر مشارکت داشت.[12]
[1]. زرقانی، محمد عبد العظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج 1، ص 232، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا.
[2]. نک: باقلانی، ابوبکر محمد بن الطیب، الإنتصار للقرآن، ج 1، ص 64، عمان، بیروت، دار الفتح، دار ابن حزم، چاپ اوّل، 1422ق؛ سیوطی، عبد الرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 246 – 249، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1421ق؛ زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 334 – 337، بیروت، دار المعرفة، چاپ اوّل، 1410ق.
[3]. مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج 1، ص 241.
[4]. نک: قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 451، قم، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق؛ ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص 41 – 42، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول؛ مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، محقق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 4، ص 287، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1420ق؛ ابن عساکر، على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 398، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق.
[5]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 2، ص 41، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[6]. معرفت، محمد هادى، علوم قرآنى، ص 123، قم، مؤسسه فرهنگى التمهید، چاپ چهارم، 1381ش.
[7]. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ص 297، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1369ش.
[8]. الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 210؛ صابر حسن، محمد ابو سلیمان، أضواء البیان فی تاریخ القرآن، ص 37، ریاض، دار عالم الکتب، چاپ اوّل، 1420ق؛ العبیدى، خالد فائق، الإقتصاد و الإجتماع، ص 104، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1426ق.
[9]. ابن ابیداود، أبوبکر، کتاب المصاحف، ص 48، قاهره، الفاروق الحدیثة، چاپ اول، 1423ق؛ سخاوی، على بن محمد بن عبدالصمد، جمال القراء و کمال الإقراء، ج 1، ص 300، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیه، چاپ اوّل، 1419ق؛ البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 333.
[10]. مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 2، ص 42؛ الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 210؛ الإنتصار للقرآن، ج 1، ص 64؛ کتاب المصاحف، ص 55 و 57.
[11]. کتاب المصاحف، ص 51.
[12]. همان.