در آیاتی از قرآن کریم به سجده نکردن شیطان تصریح شده است؛[1] مانند این آیه شریفه: «قالَ یا إِبْلِیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ»؛[2] گفت: اى ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقى که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنى؟! آیا تکبّر کردى یا از برترینها بودى؟! [برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!].
جمله «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» استفهام توبیخی است،[3] لذا معنای آیه این است: آیا سجده نکردنت از این بابت است که عارت میشد، و خود را از این کار بزرگتر میدانستى؟ و یا اینکه به راستى شأن تو اجل از این عمل بود. و تو از کسانى بودى که قدر و منزلتشان بالاتر از آن است که مأمور به سجده بر آدم شوند؟
مفسران در مورد کلمه «عالین» در این آیه بحثهایی مطرح کردهاند:
- مراد از «علوّ» هم همان استکبار است، همچنان که در آیه «وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی الْأَرْضِ»[4] به همین معنا است.
صاحبان به این دیدگاه، در جواب به اشکالی که میگوید معنا ندارد که بگوییم «آیا تو استکبار کردى و یا از مستکبران بودى»، گفتهاند: هیچ ایرادی ندارد؛ چون اوّلى راجع به زمان سجده است، و دوّمى راجع به ما قبل آن، و معنای آیه این است که: «آیا از اینکه امر به سجدهات کردیم دچار استکبار شدى، و یا آنکه از قبل مستکبر بودى؟»
در رد این تفسیر باید گفت: این بیان با مقتضاى مقام نمیسازد. مقتضاى مقام این است که ابلیس را داراى استکبار معرفى کند، نه اینکه زمان استکبار او را معیّن کند که قدیمى است و یا تازه.[5]
- مراد از کلمه «عالین» ملائکه آسمان است؛ چون آن ملائکه که مأمور به سجده براى آدم شدند، ملائکه زمین بودند.[6]
این بیان هم صحیح نیست، چراکه آیه عمومیت دارد بر اینکه تمام ملائکه مأمور به سجده بر حضرت آدم(ع) بودند.[7]
- بعضى از مفسران از کلمه «عالین» استفاده کردهاند که: معلوم میشود خداى تعالى مخلوقاتى عالى دارد که مقامشان بالاتر از آن است که براى آدم سجده کنند، بندگانى هستند مستغرق در توجه به سوى پروردگارشان، و هیچ چیزى را به جز او درک نمیکنند. در تأیید این تفسیر روایتی نیز وارد شده است:
ابوسعید خدرى گفت: حضور رسول خدا(ص) بودم شخصى معناى آیه «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» را از آنحضرت پرسید و گفت: اى رسول خدا! بزرگواران و آنهائی که داراى مرتبه بلند و مقام شامخ هستند چه اشخاصى میباشند که از فرشتگان برتر و بالاترند؟ رسول خدا(ص) در جواب فرمود: «من، علی، فاطمه، حسن و حسین هستیم که در سرادق عرش پروردگار مشغول تسبیح خداى تعالى بودیم و فرشتگان تسبیح مینمودند پروردگار را به وسیله تسبیح ما پیش از آنکه آدم را بیافریند به دو هزار سال و وقتی آدم آفریده شد امر نشدند فرشتگان به سجده کردن آدم مگر براى خاطر ما. پروردگار در مقام توبیخ به شیطان فرمود: آیا تو از آن اشخاصى بودى که نامهایشان در سرادق عرش نوشته شده؟ ما راه خدا هستیم به واسطه ما مردم هدایت میشوند، هر کس ما را دوست بدارد خدا او را دوست داشته و داخل بهشت گرداند و هر آنکه ما را دشمن بدارد خداوند دشمن او است و او را در دوزخ وارد کند و دوست نمیدارد ما را مگر آنهایی که حلالزاده و پاک و پاکیزه هستند».[8]
[1]. بقره، 34.
[2]. صاد، 75.
[3]. طباطبائى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 17، ص 226، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. یونس، 83.
[5]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 226.
[6]. کاشانى، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فى الزام المخالفین، ج 8، ص 70، تهران، کتابفروشى محمد حسن علمى، 1336ش.
[7]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 226.
[8]. استرآبادى، على، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص 497 – 498، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، 1409ق؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 26، ص 346 - 347، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم،، 1403ق.