کد سایت
fa82656
کد بایگانی
100530
نمایه
فرشتگان؛ خزائن الله
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
خلاصه پرسش
بر اساس روایتی، فرشتگان هنگام سجود بر آدم(ع) با خود گفتند که ما گنجینه خدا، همسایگان او و نزدیکترین آفریده خدا به او هستیم! معنای این عبارات چیست؟
پرسش
منظور از: «آنان(فرشتگان) سجده کردند و به هنگام سجده در دل گفتند: گمان نمیکردیم که خداوند خلقی را بیافریند که نزد او از ما گرامیتر باشد؛ چرا که ما گنجینه خداوند و همسایگان او و نزدیکترین آفریدگانش هستیم».
منظور از جمله «گنجینه خداوند»، «همسایگان او (مگر خدا هم همسایه دارد؟)» و «نزدیکترین آفریدگانش» که در تفسیر عیاشی، در تفسیر آیات 30 تا 33 سوره بقره ارائه شده، چیست؟
پاسخ اجمالی
امام سجاد(ع) در تفسیر آیهای که به سجده فرشتگان در مقابل حضرت آدم(ع) پرداخته است، میفرماید: «قالوا فی سُجُودِهِمْ فی أَنْفُسِهِمْ ما کُنَّا نَظُنُّ أَنْ یَخْلُقَ اللهُ خَلْقاً أَکْرَمَ عَلَیْهِ مِنَّا نَحْنُ خُزَّانُ اللهِ وَ جِیرانُهُ وَ أَقْرَبُ الْخَلْقِ إِلَیْه»؛[1] فرشتگان در هنگام سجده با خودشان گفتند: ما گمان نمیکردیم که خدا موجودی ارزشمندتر از ما خلق کند! ما خزینهدار خدا و همسایگان او و نزدیکترین موجودات به او هستیم.
اکنون صرف نظر از مباحث سندی، به تحلیل این عبارات میپردازیم:
الف. خزینهدار بودن برای خدا: در قرآن میخوانیم: «لِلّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»؛[2] خداوند خزائنى دارد. «خزائن»، جمع «خزانه» در اصل از ماده «خزن» به معناى حفظ و نگاهدارى چیزى است.[3] پس خزانه، به معناى مکانی است که اشیاء و اموال در آن نگهداری میشود.[4] از آنجایی که این مفاهیم در مورد خداوند تصور نمیشود، مفسران چند احتمال را مطرح کردهاند:
1. «خزینههای خدا» به معناى «مقدورات الهى» است؛[5] یعنى همه چیز در خزانه قدرت خدا جمع است و هر مقدار از آن را لازم و صلاح بداند ایجاد میکند.
2. «خزینههای خدا»، مجموعه امورى است که در عالم هستى و جهان ماده وجود دارد، اعم از عناصر و اسباب ایجاد آنها. در این مجموعه همه چیز به حد زیاد وجود دارد، ولى هر یک از فرآوردهها و موجودات خاص این عالم به مقدار محدودى ایجاد میشود، بیآنکه امکان وجود تنها منحصر به آن باشد.[6]
دلیل انتخاب تعبیرات «خزائن الله» با اینکه با مفهوم معمولی در مورد خداوند صادق نیست، به خاطر آن است که خداوند میخواهد با زبان خود مردم با آنها سخن بگوید.[7]
ب. همسایگان خدا و نزدیکترین افراد به ذات حق تعالی: با توجه اینکه خداوند جسم نیست و مکان ندارد،[8] منظور فرشتهها میتواند آن باشد که تا آن زمان، آنان از لحاظ معنوی و قرب و ارزش نزد خدا در مقایسه با دیگر موجودات، نزدیکترین فاصله را با حضرت حق داشتهاند، نه اینکه خداوند دارای مکانی باشد و فرشتگان نزدیکترین مکان را نسبت به او داشته باشند. مشابه چنین قرب معنوی را میتوانیم در قرب معنوی شهیدان نسبت به خدا ملاحظه کنیم. آنجا که قرآن در فضیلت آنان میفرماید: «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ».[9] در کنار خدایشان روزی میخورند.
اکنون صرف نظر از مباحث سندی، به تحلیل این عبارات میپردازیم:
الف. خزینهدار بودن برای خدا: در قرآن میخوانیم: «لِلّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»؛[2] خداوند خزائنى دارد. «خزائن»، جمع «خزانه» در اصل از ماده «خزن» به معناى حفظ و نگاهدارى چیزى است.[3] پس خزانه، به معناى مکانی است که اشیاء و اموال در آن نگهداری میشود.[4] از آنجایی که این مفاهیم در مورد خداوند تصور نمیشود، مفسران چند احتمال را مطرح کردهاند:
1. «خزینههای خدا» به معناى «مقدورات الهى» است؛[5] یعنى همه چیز در خزانه قدرت خدا جمع است و هر مقدار از آن را لازم و صلاح بداند ایجاد میکند.
2. «خزینههای خدا»، مجموعه امورى است که در عالم هستى و جهان ماده وجود دارد، اعم از عناصر و اسباب ایجاد آنها. در این مجموعه همه چیز به حد زیاد وجود دارد، ولى هر یک از فرآوردهها و موجودات خاص این عالم به مقدار محدودى ایجاد میشود، بیآنکه امکان وجود تنها منحصر به آن باشد.[6]
دلیل انتخاب تعبیرات «خزائن الله» با اینکه با مفهوم معمولی در مورد خداوند صادق نیست، به خاطر آن است که خداوند میخواهد با زبان خود مردم با آنها سخن بگوید.[7]
ب. همسایگان خدا و نزدیکترین افراد به ذات حق تعالی: با توجه اینکه خداوند جسم نیست و مکان ندارد،[8] منظور فرشتهها میتواند آن باشد که تا آن زمان، آنان از لحاظ معنوی و قرب و ارزش نزد خدا در مقایسه با دیگر موجودات، نزدیکترین فاصله را با حضرت حق داشتهاند، نه اینکه خداوند دارای مکانی باشد و فرشتگان نزدیکترین مکان را نسبت به او داشته باشند. مشابه چنین قرب معنوی را میتوانیم در قرب معنوی شهیدان نسبت به خدا ملاحظه کنیم. آنجا که قرآن در فضیلت آنان میفرماید: «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ».[9] در کنار خدایشان روزی میخورند.
[1]. عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 31، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[2]. منافقون، 7.
[3]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 139، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[4]. ازهرى، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 7، ص 96، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1421ق.
[5]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 6، ص 51، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، ج 6، ص 327، بیروت، دار احیاء التراث العربى، چاپ اول، بیتا.
[6]. طباطبائى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 12، ص 142، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 59، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.