کد سایت
fa83676
کد بایگانی
101572
نمایه
ثواب شاد کردن دل مؤمن و شرایط آن
طبقه بندی موضوعی
حدیث,شادی و رفاه,فضایل اخلاقی
خلاصه پرسش
اگر شاد کردن دل مؤمنان دارای پاداش است، آیا این پاداش، شامل حال کسانی نیز میشود که برنامههای طنزی را تولید کرده و مردم را شاد میکنند؟
پرسش
آیا شاد کردن دل مؤمن ثواب دارد؟ اگر ثواب دارد، آیا این ثواب شامل حال کسانی میگردد که برنامههای طنز میسازند و مردم را شاد میکنند؟
پاسخ اجمالی
انسان، موجودی چند بُعدی است که یکی از ابعاد وجودی او بُعد احساس و عاطفه است، به همین جهت انسانها گاهی شاد و خندان هستند و گاهی هم به سبب عواملی، غم و اندوه آنان را فرا میگیرد. شادی واقعی از دیدگاه اسلام زمانی متصور است که او را یک گام به خدایش نزدیکتر کند.
شاد کردن دل مؤمن – اگر در منافات با رضایت خدا نباشد - دارای ثواب بسیار زیادی است که به برخی از این روایات[1] اشاره میشود:
1. رسول خدا(ص): «هرکس مؤمنى را شاد کند، مرا شاد کرده و هرکس مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است».[2]
2. امام باقر(ع): «لبخند مرد بر روى برادرش، حسنه است، دور کردن خار و خاشاک از وى حسنه است و خدا پرستیده نشده به کارى که نزد خدا از شاد کردن دل مؤمن محبوبتر باشد».[3]
3. امام باقر(ع): «خدای عزّ و جلّ رازی را با بنده خود موسى(ع) در میان گذاشت: "[اى موسى!] من بندههایى دارم که بهشتم را برایشان مباح ساخته و در آنجا صاحب اختیارشان کنم". موسی گفت: پروردگارا! آنها چه کسانی هستند که تو بهشت را برایشان مباح میکرده و اختیارش را به دست آنان میسپاری؟! خدا فرمود: هر کسی که مؤمنى را شاد کند».[4]
طبق نظام ارزشی اسلام، شادی مطلوب، زمانی است که در مسیر مطلوب نهایی و سعادت انسان باشد؛ یعنی اگر شادیهای دنیایی انسان در راستای کمک به شادی آخرت او باشد، بسیار پسندیده و مطلوب است؛[5] زیرا انسانی که افسردگی مطلق داشته باشد، به دنبال هیچ کاری نمیرود،[6] حتی به عبادت هم نمیپردازد. امام سجاد(ع) در این زمینه چنین دعا میکند:«وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکَسَلِ عَنْ عِبَادَتِکَ».[7]
اما گاهی بعضی از انواع شادی در دنیا مورد نهی قرار گرفته است که به آنها اشاره میشود:
1. اگر شادی و خوشحالی به صورت یک حالت افراطی تبدیل شود، مطلوب نیست. این نوع از شادی افراطی در قرآن مورد مذمت قرار گرفته است: «آنگاه که قومش به او (قارون) گفتند: این همه شادى مغرورانه مکن، که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد».[8]
همچنین در آیاتی علت وضعیت بد برخی انسانها در آخرت، سرور و شادی آنها در دنیا اعلام شده است:
«چرا که او در میان خانوادهاش پیوسته [از کفر و گناه خود] مسرور بود».[9]
«این [عقوبت] به سبب آن است که در زمین به ناروا شادى میکردید و سرمستى میکردید».[10]
2. هر فردی که دل مؤمنی را شاد کند و در مسیر شاد کردن مؤمن از روش نامشروع و گناه بهره نگیرد، کارش پسندیده و مطلوب بوده و مشمول روایات بیان شده خواهد شد. اما اگر در راه شادی دیگران، از وسائل نامشروع و آنچه را که موجب غضب الهی میشود، بهره بگیرد کارش مطلوب نبوده و مشمول روایات نخواهد شد؛ زیرا این شادی نه تنها کمکی به حرکت تکاملی انسان نمیکند، بلکه انسان را در دام شیطان و گناهان دیگر؛ مانند مسخرهکردن مؤمنان، دروغگویی و ... میاندازد. پیامبر خدا(ص) در سفارشی به امام علی(ع) میفرماید: «ای على! از آثار یقین این است که رضایت و خشنودی هیچکس را با خشم خداوند به دست نیاورى».[11]
بنابراین، به صورت مطلق نمیتوان گفت هرکسی که در مسیر شادکردن دیگران به ساختن برنامههای طنز رو آورد، این فعالیت او بدون هیچ قید و شرطی یک عبادت مستحق پاداش به شمار خواهد آمد. البته اگر هنرمندی طنز خود را در راستای نقد رفتار منفی انسانها و ارائه راهی برای رسیدن به زندگی سالم منطبق بر دین تهیه و تنظیم کرده و در مسیر خود از رفتارهای حرام خودداری کند، این کار او دارای ارزش و پاداش خواهد بود.
شاد کردن دل مؤمن – اگر در منافات با رضایت خدا نباشد - دارای ثواب بسیار زیادی است که به برخی از این روایات[1] اشاره میشود:
1. رسول خدا(ص): «هرکس مؤمنى را شاد کند، مرا شاد کرده و هرکس مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است».[2]
2. امام باقر(ع): «لبخند مرد بر روى برادرش، حسنه است، دور کردن خار و خاشاک از وى حسنه است و خدا پرستیده نشده به کارى که نزد خدا از شاد کردن دل مؤمن محبوبتر باشد».[3]
3. امام باقر(ع): «خدای عزّ و جلّ رازی را با بنده خود موسى(ع) در میان گذاشت: "[اى موسى!] من بندههایى دارم که بهشتم را برایشان مباح ساخته و در آنجا صاحب اختیارشان کنم". موسی گفت: پروردگارا! آنها چه کسانی هستند که تو بهشت را برایشان مباح میکرده و اختیارش را به دست آنان میسپاری؟! خدا فرمود: هر کسی که مؤمنى را شاد کند».[4]
طبق نظام ارزشی اسلام، شادی مطلوب، زمانی است که در مسیر مطلوب نهایی و سعادت انسان باشد؛ یعنی اگر شادیهای دنیایی انسان در راستای کمک به شادی آخرت او باشد، بسیار پسندیده و مطلوب است؛[5] زیرا انسانی که افسردگی مطلق داشته باشد، به دنبال هیچ کاری نمیرود،[6] حتی به عبادت هم نمیپردازد. امام سجاد(ع) در این زمینه چنین دعا میکند:«وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکَسَلِ عَنْ عِبَادَتِکَ».[7]
اما گاهی بعضی از انواع شادی در دنیا مورد نهی قرار گرفته است که به آنها اشاره میشود:
1. اگر شادی و خوشحالی به صورت یک حالت افراطی تبدیل شود، مطلوب نیست. این نوع از شادی افراطی در قرآن مورد مذمت قرار گرفته است: «آنگاه که قومش به او (قارون) گفتند: این همه شادى مغرورانه مکن، که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد».[8]
همچنین در آیاتی علت وضعیت بد برخی انسانها در آخرت، سرور و شادی آنها در دنیا اعلام شده است:
«چرا که او در میان خانوادهاش پیوسته [از کفر و گناه خود] مسرور بود».[9]
«این [عقوبت] به سبب آن است که در زمین به ناروا شادى میکردید و سرمستى میکردید».[10]
2. هر فردی که دل مؤمنی را شاد کند و در مسیر شاد کردن مؤمن از روش نامشروع و گناه بهره نگیرد، کارش پسندیده و مطلوب بوده و مشمول روایات بیان شده خواهد شد. اما اگر در راه شادی دیگران، از وسائل نامشروع و آنچه را که موجب غضب الهی میشود، بهره بگیرد کارش مطلوب نبوده و مشمول روایات نخواهد شد؛ زیرا این شادی نه تنها کمکی به حرکت تکاملی انسان نمیکند، بلکه انسان را در دام شیطان و گناهان دیگر؛ مانند مسخرهکردن مؤمنان، دروغگویی و ... میاندازد. پیامبر خدا(ص) در سفارشی به امام علی(ع) میفرماید: «ای على! از آثار یقین این است که رضایت و خشنودی هیچکس را با خشم خداوند به دست نیاورى».[11]
بنابراین، به صورت مطلق نمیتوان گفت هرکسی که در مسیر شادکردن دیگران به ساختن برنامههای طنز رو آورد، این فعالیت او بدون هیچ قید و شرطی یک عبادت مستحق پاداش به شمار خواهد آمد. البته اگر هنرمندی طنز خود را در راستای نقد رفتار منفی انسانها و ارائه راهی برای رسیدن به زندگی سالم منطبق بر دین تهیه و تنظیم کرده و در مسیر خود از رفتارهای حرام خودداری کند، این کار او دارای ارزش و پاداش خواهد بود.
[1]. ر.ک: کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 188، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. همان، ج 2، ص 188.
[3]. همان.
[4]. همان، ص 188 - 189.
[5]. ر.ک: «شادی و نشاط در اسلام»، 13334.
[6]. ر.ک: «کسالت و نشاط»، 5092.
[7]. على بن الحسین(ع)، الصحیفة السجادیة، ص 96، قم، دفتر نشر الهادى، چاپ اول، 1376ش.
[8]. قصص، 76.
[9]. انشقاق، 13.
[10]. غافر، 75.
[11]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 6، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.