کد سایت
fa84360
کد بایگانی
102014
نمایه
منافات نداشتن مسّ آیات قرآن با تفسیر آن
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
برچسب
قرآن|علما|تفسیر|مطهرون|طهارت ظاهری|طهارت باطنی
خلاصه پرسش
قرآن در آیه «لا یمسّه إلا المطهرون»، اعلام میکند که تنها معصومان(ع) توانایی نزدیک شدن به معارف قرآنی را دارند. پس چرا دیگران به قرآن استناد کرده و حتی آنرا تفسیر مینمایند؟
پرسش
اگر خود قرآن میفرماید: «لا یمسّه إلا المطهرون»، پس چرا علما خودشان به قرآن استناد نموده و حتی آنرا تفسیر مینمایند، در حالیکه طبق روایات، مراد از «مطهرون» ائمه(ع) هستند؟
پاسخ اجمالی
برای آیه شریفه «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»[1] دو معنا بیان شده است؛ یکی عدم جواز مسّ ظاهر آیات قرآن، مگر با طهارت ظاهری، و دیگری نرسیدن به حقیقت معارف قرآن، مگر با طهارت باطنی.[2] اما هیچیک از این دو معنا نفی کننده فهم ظاهر آیات قرآن (بر اساس ضوابط و شرایط آن) نیستند. [3] به همین جهت، استناد به آیات قرآن و استنباط احکام از آنها، برای غیر معصوم(ع) جایز بوده و معیار تشخیص روایات مجعول از اصیل قرار گرفته است.
به دیگر سخن؛ «المطهرون» دارای معنای ظاهری و باطنی است که بیانگر مراتب طهارت است و علمای دین و مفسّران قرآن هم با توجه به مراتب طهارت ظاهری و باطنی و طبق میزان درک خود و با توجه به روایات خود ائمه و آیات دیگر قرآن و نیز علوم مورد نیاز به تفسیر قرآن میپردازند.
به همین جهت، علمای اصول فقه در بحث «حجیت ظواهر کتاب» قائل به جواز استفاده از ظاهر آیات قرآن کریم شدهاند. از مهمترین ادله بر جواز استناد به معنای ظاهری قرآن کریم، روایات عرضه احادیث بر قرآن میباشد که طبق آنها، حدیثی که مخالف قرآن کریم باشد از حجیت ساقط خواهد بود. تحقق این هدف و تشخیص روایات صحیح از سقیم، متوقف بر امکان فهم آیات قرآن است و اگر فهم آیات نیز متوقف بر ورود روایتی در خصوص معنای آن باشد، در این صورت معیار قرار گرفتن قرآن کریم برای تشخیص روایات جعلی از حقیقی، غیر منطقی خواهد بود.[4]
البته آنچه گفته شد به این معنا نیست که فهم قرآن کریم بدون هیچ قید و شرطی برای همگان جایز است، بلکه استنباط از قرآن کریم و استناد به آن در مسائل مختلف نیازمند شرایط و ضوابطی است.[5]
به دیگر سخن؛ «المطهرون» دارای معنای ظاهری و باطنی است که بیانگر مراتب طهارت است و علمای دین و مفسّران قرآن هم با توجه به مراتب طهارت ظاهری و باطنی و طبق میزان درک خود و با توجه به روایات خود ائمه و آیات دیگر قرآن و نیز علوم مورد نیاز به تفسیر قرآن میپردازند.
به همین جهت، علمای اصول فقه در بحث «حجیت ظواهر کتاب» قائل به جواز استفاده از ظاهر آیات قرآن کریم شدهاند. از مهمترین ادله بر جواز استناد به معنای ظاهری قرآن کریم، روایات عرضه احادیث بر قرآن میباشد که طبق آنها، حدیثی که مخالف قرآن کریم باشد از حجیت ساقط خواهد بود. تحقق این هدف و تشخیص روایات صحیح از سقیم، متوقف بر امکان فهم آیات قرآن است و اگر فهم آیات نیز متوقف بر ورود روایتی در خصوص معنای آن باشد، در این صورت معیار قرار گرفتن قرآن کریم برای تشخیص روایات جعلی از حقیقی، غیر منطقی خواهد بود.[4]
البته آنچه گفته شد به این معنا نیست که فهم قرآن کریم بدون هیچ قید و شرطی برای همگان جایز است، بلکه استنباط از قرآن کریم و استناد به آن در مسائل مختلف نیازمند شرایط و ضوابطی است.[5]