در قرآن مجید اصل وجود جن مورد تأیید قرار گرفته و ویژگیهای آن بیان شده است. اگرچه اطلاعات ما در بارۀ جن محدود و اندک است، اما به دلایل متعددی میتوان گفت که قبل از خلقت حضرت آدم(ع) پیامبرانی از جنس اجنّه در بین آنان وجود داشت:
- اجنّه مثل انسان دارای تکلیف و مسئولیت هستند و تکلیف و مسئولیت فرع بر ابلاغ و تبشیر و انذار است، پس مسلماً پیامبرانی از طرف خداوند متعال به سوی این موجودات گسیل شدهاند تا به این مهم بپردازد.
- این موجود مانند انسان دارای حشر و نشر و معاد و مؤاخذه و معاقبه است و معاقبه و مؤاخذه فرع بر اتمام حجت و اتمام حجت فرع بر ارسال نبی و پیامبر است.
- آیۀ شریفه: "یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیاتی وَ یُنْذِرُونَکُمْ لِقاءَ یَوْمِکُم هذا...."؛ (ای گروه جن و انس آیا پیامبرانی از شما به سوی شما نیامد تا آیات مرا بر شما بخواند و شما را به ملاقات اینروز انذار دهد... ) که شامل قبل از خلقت حضرت آدم(ع) هم میشود.
- در روایتی، حضرت علی(ع) در پاسخ به سؤال مرد شامی که از آنحضرت سؤال میکند آیا خداوند پیامبری را به سوی جن فرستاده است، میفرماید: آری پیامبر آنان شخصی به نام یوسف بود که آنها را به خدا دعوت کرد و آنها وی را به شهادت رساندند.
در قرآن مجید اصل وجود جن مورد تأیید قرار گرفته و ویژگیهای آن به این صورت بیان شده است:
- موجودی است که از شعلۀ آتش آفریده شده بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]
- دارای علم و ادراک و تشخیص حق و باطل و قدرت منطق و استدلال است.[2]
- تکلیف و مسئولیت دارد.[3]
- دارای حشر و نشر و معاد است.[4]
- گروهی از آنها مؤمن و صالح و گروهی مشرک و کافرند.[5]
- آنها قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگیری و استراق سمع داشتند که بعد از بعثت پیامبر اسلام(ص) از آن منع شدند.[6]
- آنها با بعضی از انسانها ارتباط برقرار کرده و با آگاهی محدودی که نسبت به بعضی از اسرار نهانی داشتند به اغوای انسانها میپرداختند.[7]
- درمیان آنها افرادی یافت میشوند که از قدرت زیادی برخوار دارند.[8]
- آنها قدرت انجام بعضی از کارهای مورد نیاز انسان را دارند.[9]
- خلقت آنان بر روی زمین قبل از خلقت انسانها بود.[10]
- مقام و منزلت انسان از آنها برتر است و از این جهت خداوند به ابلیس دستور داد که بر انسان سجده کند و ابلیس از بزرگان طایفۀ جن است.[11]
اما در پاسخ به این سؤال که آیا اجنه پیامبر داشتند یا نه؟ باید گفت: همانطوری که بیان شد، برای اجنّه دو مقطع زمانی مفروض است. یک مقطع زمانی قبل از خلقت بشر و یک مقطع زمانی بعد از خلقت بشر.
در مقطع زمانی دوم؛ یعنی پس از خلقت و آفرینش انسان که مشترک میان جن و انس است(چه قبل از ظهور اسلام و چه بعد از ظهور اسلام) مطابق آنچه که در آیات قرآن مجید آمده است، جنیان نیز مانند انسانها مکلف بودهاند که از پیامبرانی که در میان انسانها مبعوث شده و از جنس بشر بودند پیروی نمایند.[12] بر همین اساس بسیاری از اجنه به پیامبران الاهی ایمان آورده و گروهی دیگر ایمان نیاورده و کافر شدند.
اما در مقطع زمانی؛ قبل از خلقت بشر، آن هنگامی که خداوند هنوز انسان را خلق نکرده، ولی اجنّه را آفریده بود، آیا برای آگاهی و هدایت اجنّه پیامبرانی مبعوث شده بودند یا خیر؟ و اگر مبعوث شدهاند، آیا از جنس جن بودند؟ در پاسخ میتوان گفت: قبل از خلقت حضرت آدم(ع) پیامبرانی از جنس اجنّه در بین آنان وجود داشت؛ زیرا:
- از سویی قرآن کریم هدف از آفرینش جن و انس را عبودیت و تکامل میداند و میفرماید: "همانا جن و انس را برای عبادت آفریدم".[13] بیگمان رسیدن به مقام واقعی عبودیّت که همان کمال واقعی است، بدون تکالیف میسر نیست. از این جهت میتوانیم بگوییم که اجنه هم مکلف بودهاند[14] و بر این نکته آیات قرآن هم گواهی میدهند.[15]
و از سویی دیگر، روشن است که نمیشود خداوند حکیم جن را مکلف کرده باشد، ولی تکلیف و اجزا و شرایط آنرا به آنان نیاموخته و راهنما نفرستاده باشد. بنابراین، تکلیف جن و انس فرع بر ارسال نبی است و تا ارسال پیامبری صورت نگرفته باشد، تکلیف جایز نیست.
- خداوند عادل و حکیم است و فعل قبیح از عادل حکیم سر نمیزند. چگونه است که خداوند میفرماید: جن و انس را در صورت کوتاهی در انجام وظایف مؤاخذه و عذاب مینمایم: "دوزخ را از جن و انس همگی(افراد بیایمان و گنهکار) پر میکنم".[16] آیا ممکن است خداوند عادل و حکیم بدون اینکه پیامبرانی را به سوی آنها گسیل داشته باشد و با آنان اتمام حجّت کرده باشد، آنها را عذاب کند؟ قطعا جواب منفی است؛ چرا که عقاب مکلف بدون ارسال نبی و اتمام حجت قبیح است و فعل قبیح از حکیم سر نمیزند. اجنه نیز مشمول این قاعدۀ کلی عقلی هستند. علاوه خود قرآن هم میفرماید: "ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر اینکه پیامبری را مبعوث کرده باشیم (تا وظایف شان را بیان کند)،[17] پس قطعا آنها دارای پیامبرانی بودهاند.
- آیۀ شریفۀ: "یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیاتی وَ یُنْذِرُونَکُمْ لِقاءَ یَوْمِکُم هذا..."؛[18] ای گروه جن و انس آیا پیامبرانی از شما به سوی شما نیامد. تا آیات مرا بر شما بخواند و شما را به ملاقات اینروز انذار دهد... .
مفهوم این آیه و احتجاج قاطع آن، به روشنی دلالت دارد که در تمام مقاطع زمانی وجود اجنه، قبل از خلقت حضرت آدم(ع) و بعد از خلقت حضرت آدم(ع) و حتی قبل و بعد از اسلام، پیامبرانی برای آنها بوده است. منتها طبیعی است که قبل از خلقت بشر این پیامبر از جنس خودشان بوده باشد.[19] شاهد این مطلب آیۀ دیگری است که میفرماید:
"إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیرٌ"؛[20] ما تو را بحق براى بشارت و انذار فرستادیم و هر امّتى در گذشته انذارکنندهاى داشت.
- در روایت آمده است که یک مرد شامی از حضرت على(ع) پرسید: آیا خداوند پیامبرانی را به سوی جن فرستاده است؟ امام علی(ع) در پاسخ فرمود: "آری خداوند پیامبری به نام یوسف برای ارشاد آنان فرستاد، ولی آنها وی را به شهادت رساندند.[21] این روایت نیز به خوبی دلالت دارد که اجنه پیامبرانی مختص به خود داشتند.
بنابراین، با توجه به آنچه بیان کردیم، روشن شد که گروه جن گروهی مکلف و دارای تکلیف بوده و قبل از خلقت بشر پیامبرانی برای ارشاد و هدایت آنان مبعوث شدهاند، لکن کیفیت آن برما معلوم نیست.[22]
[2]. آیات مختلف سورۀ جن.
[3]. آیات سورۀ جن و الرحمن .
[5]. همان.
[12]. البته باید توجه داشت که این مسئله در بارۀ حضرت موسی(ع) و پیامبر اسلام(ص) قطعی است و در بارۀ بقیۀ پیامبران از جنس بشر، مفسران دیدگاههای گوناگونی ارائه کردهاند.
رساترین و گویاترین آیات در این مورد، آیات 29 و 30 سورۀ مبارکۀ احقاف است: "وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَیْکَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوْا إِلى قَوْمِهِمْ مُنْذِرینَ قالُوا یا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا کِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدی إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَریقٍ مُسْتَقیمٍ"؛ به یاد آور هنگامی که گروهی از جن را به سوی تو متوجه ساختیم که قرآن را استماع کنند، وقتی حضور یافتند به یکدیگر گفتند خاموش باشید و گوش فرا دهید و هنگامی که پایان گرفت به سوی قوم خود بازگشتند و آنها را انذار کردند و به قوم خود گفتند ای قوم! ما کتابی را استماع کردیم که بعد از موسی(ع) نازل شده است و کتب قبل از خود را نیز تأیید و تصدیق میکند و...".
البته اگر در این آیه میبینیم که از انجیل اسمی برده نمیشود برای آن است که تورات کتاب اصلی است و مسحیان هم احکام شرایع خود را از آن گرفته و میگیرند. نک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 370، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
علامه طباطبائی نیز در المیزان فی تفسیر القرآن به صراحت میفرماید: این فراز از آیۀ مبارکه "انا سمعنا کتاباً انزل من بعد موسی مصدقاً لما بین یدیه"، اشعار بلکه دلالت بر این دارد که جنیان نامبرده مؤمن بر دین حضرت موسی(ع) و کتاب آنجانب بودند. نک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 216، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
در بارۀ مقطع زمانی بعد از اسلام هم آمده است: پیامبر اکرم(ص) از مکه به سوی بازار عکّاظ در طائف آمد تا مردم را که در آن مرکز بزرگ اجتماع کرده بودند، به دین اسلام دعوت کند، اما کسی به دعوت او پاسخ مثبت نداد. در بازگشت به محلی رسید که آنرا وادی جن میگفتند. شب را در آنجا ماند و تلاوت آیات قرآن میفرمود. گروهی از جنیان آیات را شنیدند و ایمان آوردند و برای تبلیغ به سوی قوم خود بازگشتند. نک: تفسیر نمونه، ج 25، ص 100، ذیل آیات 1و 2 سورۀ جن.
البته عدهای از عبارت "رسل منکم" در آیۀ شریفه: "یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیاتی وَ یُنْذِرُونَکُمْ لِقاءَ یَوْمِکُم هذا..."؛ ای گروه جن و انس آیا پیامبرانی از شما به سوی شما نیامد. تا آیات مرا بر شما بخواند و شما را به ملاقات اینروز انذار دهد... خواستند استفاده کنند که پیامبر جنیان بعد از خلقت آدم هم از جنس خودشان بوده است. اگرچه در بارۀ پیامبر اسلام قبول دارند که پیامبر جن و انس بوده است. نک: حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 3، ص 105، بیروت، دارالفکر، بیتا؛ آیت الله هاشمى رفسنجانى و برخى از محققان، تفسیر راهنما، ج 5، ص 354، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ سوم، 1379ش. ولی عدهای دیگر از مفسران با رد این دیدگاه میگویند:
آنچه از آیات سورۀ جن به خوبى استفاده میشود، این است که قرآن و اسلام براى همه، حتى آنها نازل شده، و پیامبر اسلام مبعوث برای همه بوده است، منتها هیچ مانعى ندارد که رسولان و نمایندگان از خود آنها از طرف پیامبر(ص) مأمور دعوت آنان بوده باشند و کلمه "منکم" (از شما) دلیل بر آن نیست که پیامبران هر دسته از جنس خودشان خواهند بود؛ زیرا هنگامى که به گروهى گفته شود"، نفراتى از شما ..." این نفرات ممکن است از یک طایفه یا از همۀ طوایف باشند. نک: تفسیر نمونه، ج 5، ص 443، یعنی کلمه "منکم" بیش از این دلالت ندارد که پیغمبران از جنس مجموع و روى هم رفته همان جن و انسى بودند که به سوى ایشان مبعوث شدند و خداوند پیغمبران را از جنس ملائکه قرار نداد تا امتان ایشان از دیدنشان وحشت نکنند، و کلام ایشان را که همان زبان مادرى خودشان است بفهمند. اما اینکه براى جن پیغمبرانى از جن و براى انس انبیایى از انس مبعوث کرده باشد، آیۀ شریفه هیچگونه دلالتى بر آن ندارد. نک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7 ، ص 355؛ کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 3، ص 473، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش.
[13]. "و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون". ذاریات، 56.
[14]. نک: بحارالأنوار، ج 60، ص 311.
[15]. "أُولئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ". احقاف، 18.
[19]. این نکته طبق نظر عدهای از مفسران از ظهور "رسل منکم " قابل استفاده است و این شامل همۀ زمانها میشود، اما زمان حضرت موسی(ع) و پیامبر اسلام(ص) استثناء شده و پیامبران آنها از جنس خودشان نبودند.
[21]. بحار الانوار، ج 10، ص 76. "هل بعث الله نبیا الی الجنّ فقال نعم بعث الیهم نبیا یقال له یوسف فدعاهم الی الله فقتلوه".
[22]. «ارتباط انسان با جن»، 556؛ «راهکار هنگام دیدن جن»، 38940؛ «اصناف و گروههای جن»، 26895.