کد سایت
fa86823
کد بایگانی
104338
نمایه
حکم نجوا و درگوشی صحبت کردن
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
برچسب
نجات|نجوا|نجوی|سخنان درگوشی|آیه 10 مجادله
خلاصه پرسش
با آنکه از قرآن میتوان برداشت کرد که «سخن درگوشی» در مواردی ارزشمند و در مواردی ناپسند است، پس چرا در آیه 10 سوره مجادله، «نجوا» به صورت مطلق، رفتاری شیطانی معرفی میشود؟!
پرسش
با سلام؛ با توجه به آیه 9 سوره مبارکه مجادله، اگر «نجوا» ظرفی است که گنجایش تقوا و معصیت را دارد؛ چرا در آیه 10 فرمود به طور کلی نجوا از شیطان است؟
پاسخ اجمالی
«نجوا» و «نجات» در اصل به معناى مکان بلندى است که به جهت ارتفاعش از مناطق اطراف خود جدا شده باشد.[1] از آنجا که هرگاه انسان بخواهد دیگرى بر سخنانش آگاه نشود به نقطهاى میرود که از دیگران جدا باشد، به سخنان درگوشى نیز «نجوا» گفتهاند، و یا از این نظر که نجوا کننده میخواهد اسرار خود را از اینکه در دسترس دیگران قرار گیرد "نجات" بخشد.
در همین راستا گفته شده است که نجوا در اصل به معناى دورىگزیدن است. گویى نجوا کنندگان خود را از مردم دور میکنند و از آنرو که «نجوه» به معناى مکان مرتفعی است که سیل به آن نمیرسد. گویى نجوا کنندگان سخن خویش را به محلى بالا میبرند که کسى که غیر از خودشان به آنجا نمیرسد.[2]
البته زجاج معتقد است: نجوای در کلام آن است که دو نفر یا بیشتر به تنهایی به سخنی مشغول شده (و دیگران را در آن شریک نگردانند)، خواه سخنشان درگوشی باشد یا آشکارا.[3]
طبق این معنا در نجوا، درگوشی بودن لازم نیست، بلکه نجوا سخنى است که دور از اغیار باشد.[4]
به هر حال، بر اساس آموزههای دینی اساساً سخن گفتن اختصاصی در میان جمع کار پسندیدهای نیست؛ چرا که در روایات از پیامبر(ص) نقل شده است: هنگامى که سه نفر باشید دو نفر از شما جداى از شخص سوم به نجوا نپردازد؛ زیرا این کار نفر سوم را غمگین میکند.[5]
لذا اصولاً هرگاه هدف مهمى در کار نباشد، نجوا کردن کار پسندیدهاى نیست، و بر خلاف آداب مجلس است؛ زیرا نوعى بیاعتنایى، یا بیاعتمادى نسبت به دیگران محسوب میشود و در مواردی این باور را در میان دیگران ایجاد میکند که شاید نجواکنندگان در مورد آنان سخن میگویند.
گفتنی است که نجوا و سخنان درگوشى از نظر فقه اسلامى بر اساس اختلاف شرایط، احکام مختلفى دارد؛ یعنى گاه حرام است و آن در صورتى است که موجب اذیت و آزار و هتک حیثیت مسلمانى گردد. همانگونه که در آیه 10 سوره مجادله آمده است: «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذینَ آمَنُوا». چنین نجوایى نجواى شیطانى است که هدفش غمگین ساختن مؤمنان است.
در برخی از مواقع اما، نجوا حکم وجوب به خود میگیرد، و آن در صورتى است که مسئله سرّى لازمى وجود داشته باشد که افشاى آن خطرناک، و نگفتن آن نیز موجب تضییع حق و یا خطرى براى اسلام و مسلمانان است.
نجوا البته گاه متصف به استحباب هم میشود. و آن در جایى است که انسان براى انجام کارهاى نیک به آن اقدام کند. اینگونه است حکم کراهت و اباحه.[6]
بنابر این، با توجه به آنچه بیان شد، نجوا ظرفیت احکام مختلف را دارد، اما اگر به جهت مصالح مهمی نباشد به خودی خود مورد سفارش نیست. و آنچه در آیه 10 سوره مجادله آمده است که نجوا از کارهای شیطان است، «النجوی» با الف و لام عهد ذکر شده است که معنایش آن است که آن نجوای آزاردهنده و آسیبرسانندهای که در ذهن ما و شما است، رفتاری شیطانی است و بر این اساس تنها ناظر به مواردی است که موجب اذیت و آزار و هتک حیثیت مسلمانى شده و یا آسیبی به جامعه اسلامی وارد کند.
در همین راستا گفته شده است که نجوا در اصل به معناى دورىگزیدن است. گویى نجوا کنندگان خود را از مردم دور میکنند و از آنرو که «نجوه» به معناى مکان مرتفعی است که سیل به آن نمیرسد. گویى نجوا کنندگان سخن خویش را به محلى بالا میبرند که کسى که غیر از خودشان به آنجا نمیرسد.[2]
البته زجاج معتقد است: نجوای در کلام آن است که دو نفر یا بیشتر به تنهایی به سخنی مشغول شده (و دیگران را در آن شریک نگردانند)، خواه سخنشان درگوشی باشد یا آشکارا.[3]
طبق این معنا در نجوا، درگوشی بودن لازم نیست، بلکه نجوا سخنى است که دور از اغیار باشد.[4]
به هر حال، بر اساس آموزههای دینی اساساً سخن گفتن اختصاصی در میان جمع کار پسندیدهای نیست؛ چرا که در روایات از پیامبر(ص) نقل شده است: هنگامى که سه نفر باشید دو نفر از شما جداى از شخص سوم به نجوا نپردازد؛ زیرا این کار نفر سوم را غمگین میکند.[5]
لذا اصولاً هرگاه هدف مهمى در کار نباشد، نجوا کردن کار پسندیدهاى نیست، و بر خلاف آداب مجلس است؛ زیرا نوعى بیاعتنایى، یا بیاعتمادى نسبت به دیگران محسوب میشود و در مواردی این باور را در میان دیگران ایجاد میکند که شاید نجواکنندگان در مورد آنان سخن میگویند.
گفتنی است که نجوا و سخنان درگوشى از نظر فقه اسلامى بر اساس اختلاف شرایط، احکام مختلفى دارد؛ یعنى گاه حرام است و آن در صورتى است که موجب اذیت و آزار و هتک حیثیت مسلمانى گردد. همانگونه که در آیه 10 سوره مجادله آمده است: «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذینَ آمَنُوا». چنین نجوایى نجواى شیطانى است که هدفش غمگین ساختن مؤمنان است.
در برخی از مواقع اما، نجوا حکم وجوب به خود میگیرد، و آن در صورتى است که مسئله سرّى لازمى وجود داشته باشد که افشاى آن خطرناک، و نگفتن آن نیز موجب تضییع حق و یا خطرى براى اسلام و مسلمانان است.
نجوا البته گاه متصف به استحباب هم میشود. و آن در جایى است که انسان براى انجام کارهاى نیک به آن اقدام کند. اینگونه است حکم کراهت و اباحه.[6]
بنابر این، با توجه به آنچه بیان شد، نجوا ظرفیت احکام مختلف را دارد، اما اگر به جهت مصالح مهمی نباشد به خودی خود مورد سفارش نیست. و آنچه در آیه 10 سوره مجادله آمده است که نجوا از کارهای شیطان است، «النجوی» با الف و لام عهد ذکر شده است که معنایش آن است که آن نجوای آزاردهنده و آسیبرسانندهای که در ذهن ما و شما است، رفتاری شیطانی است و بر این اساس تنها ناظر به مواردی است که موجب اذیت و آزار و هتک حیثیت مسلمانى شده و یا آسیبی به جامعه اسلامی وارد کند.
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 792، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 5، ص 81، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. همان، ج 3، ص 166.
[4]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 27، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[5]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 5، ص 262، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 435، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.