کد سایت
fa95603
کد بایگانی
111994
نمایه
ایام الله از نگاه قرآن کریم
طبقه بندی موضوعی
تفسیر,بیشتر بدانید
برچسب
ایام الله|روزهای خدا|یوم الله
خلاصه پرسش
منظور از «یوم الله» و «ایام الله» در تعبیر قرآن چیست؟
پرسش
منظور از روزهای خدا(ایام الله) در تعبیر قرآن چیست؟
پاسخ اجمالی
«ایام الله» یعنی «روزهای خدا».
این اصطلاح در دو جای قرآن کریم، یعنی در آیات 5 سوره ابراهیم، و 14 سوره جاثیه مورد استفاده قرار گرفته است.[1]
بیگمان تمام روزها، روزهای خدا است؛ همه مکانها متعلق به خدا است، همانگونه که همه موجودات از خدا است، اما اگر نقطهی خاصى به نام «بیت اللَّه»(خانه خدا) نامیده شد، دلیل بر ویژگى آن است. و همچنین عنوان «ایام اللَّه» بیقین اشاره به روزهاى مخصوصى است که امتیاز و روشنایى و درخشش فوق العادهاى دارد؛ به جهت حوادثى که در آن ایام مخصوص به وجود آمده و یا میآید و امر خداى تعالى را ظاهر ساخته و یا میسازد، که در دیگر ایام چنین ظهور و بروزی را نمیتوان مشاهده کرد؛ به همین جهت مفسران قرآن در تفسیر آن احتمالات مختلفى را مطرح کردهاند:
1. برخی معتقدند: مقصود از «ایام الله»، آن زمانهایى است که امر خدا و آیات وحدانیت و سلطنت او ظاهر شد، و یا ظاهر میشود، مانند روز مرگ، که در آن روز سلطنت آخرتى خدا هویدا میگردد، و اسباب دنیوى از سببیت و تأثیر میافتند، و مانند روز قیامت که هیچکس براى دیگرى مالک چیزى نیست و براى کسى کارى نمیتواند بکند، و همه امور، تنها به دست خدا است. همینطور ایامى که قوم نوح، عاد و ثمود در آن ایام به هلاکت رسیدند؛ چون این روزها، روزهایی هستند که قهر و غلبه الهى در آن ظاهر گشته، و عزت خدایى، خودنمایى کرده است.
از طرفی ممکن است روزهای ظهور رحمت و نعمت الهى، جزو این ایام باشد. البته آن ایامى که نعمتهاى الهى آنچنان ظهورى یافته که در دیگر ایام به آن روشنى نبود؛ مانند روزى که حضرت نوح(ع) و یارانش از کشتى بیرون آمدند و مشمول سلام و برکات خدا شدند؛ روزى که ابراهیم(ع) از آتش نجات یافت؛ زیرا اینگونه ایام، مانند روزهای مذکور دیگر، در حقیقت نسبتى به غیر خدا نداشته، بلکه ایام خدا و منسوب به هستند، همچنانکه ایام امتها و اقوام را به آنها نسبت داده، که از آن جمله است ایام عرب، مانند «روز ذى قار»، «روز فجار» و «روز بعاث» و... .[2]
2. امام صادق(ع) در بیان برخی مصادیق «ایام الله» میفرماید: «روزهای خدا سه روز است: روزى که قائم(عج) ظهور میکند، روز رجعت و روز قیامت».[3] در نقل دیگر این سه روز، روز ظهور قائم(عج)، روز مرگ و روز قیامت نام برده شده است.[4]
3. در تفسیر آیه پنج سوره ابراهیم(وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ) از امام صادق(ع) نقل شده است که منظور از «ایام الله» را میتوان همان نعمتهای خدا دانست.[5]
4. «ایام الله» سنتها و افعال خداوند است که به صورت نعمت یا عذاب در میان بندگان اتفاق افتاده است؛ یعنی در حقیقت این «ایام»، زمان وقوع سنن و افعال خداوند هستند.[6]
5. بعضى گفتهاند «ایام الله» اشاره به روزهاى پیروزى پیامبران پیشین و امتهاى راستین آنها است، و روزهایى که انواع نعمتهاى الهى بر اثر شایستگیها شامل حال آنها شد.[7]
در جمعبندی نهایی میتوان گفت که این تعبیر گویا و رسا محدود به چند مورد خاص نیست، و اگر در روایات و تفاسیر هم به مواردی اشاره شده است، در حقیقت بیان بعضى از مصادیق روشن «ایام اللَّه» است، نه اینکه ایام منحصر به همان موارد باشد، بلکه «ایام اللَّه»، تمام روزهایى است که داراى عظمتى در تاریخ زندگى بشر است. و به عبارت دیگر، هر روز که یکى از فرمانهاى خدا در آنچنان بدرخشد که بقیه امور را تحت الشعاع خود قرار داده، آنروز را میتوان از «ایام اللَّه» دانست.
هر روز که فصل تازهاى در زندگى انسانها گشوده، و درس عبرتى به آنها داده و ظهور و قیام پیامبرى در آن بوده، یا طاغوت و فرعون گردنکشى در آن به قعر دره نیستى فرستاده شد، و هر روز که حق و عدالتى بر پا شد و ظلم و بدعتى خاموش گشت، همه آنها از ایام اللَّه است.[8]
این اصطلاح در دو جای قرآن کریم، یعنی در آیات 5 سوره ابراهیم، و 14 سوره جاثیه مورد استفاده قرار گرفته است.[1]
بیگمان تمام روزها، روزهای خدا است؛ همه مکانها متعلق به خدا است، همانگونه که همه موجودات از خدا است، اما اگر نقطهی خاصى به نام «بیت اللَّه»(خانه خدا) نامیده شد، دلیل بر ویژگى آن است. و همچنین عنوان «ایام اللَّه» بیقین اشاره به روزهاى مخصوصى است که امتیاز و روشنایى و درخشش فوق العادهاى دارد؛ به جهت حوادثى که در آن ایام مخصوص به وجود آمده و یا میآید و امر خداى تعالى را ظاهر ساخته و یا میسازد، که در دیگر ایام چنین ظهور و بروزی را نمیتوان مشاهده کرد؛ به همین جهت مفسران قرآن در تفسیر آن احتمالات مختلفى را مطرح کردهاند:
1. برخی معتقدند: مقصود از «ایام الله»، آن زمانهایى است که امر خدا و آیات وحدانیت و سلطنت او ظاهر شد، و یا ظاهر میشود، مانند روز مرگ، که در آن روز سلطنت آخرتى خدا هویدا میگردد، و اسباب دنیوى از سببیت و تأثیر میافتند، و مانند روز قیامت که هیچکس براى دیگرى مالک چیزى نیست و براى کسى کارى نمیتواند بکند، و همه امور، تنها به دست خدا است. همینطور ایامى که قوم نوح، عاد و ثمود در آن ایام به هلاکت رسیدند؛ چون این روزها، روزهایی هستند که قهر و غلبه الهى در آن ظاهر گشته، و عزت خدایى، خودنمایى کرده است.
از طرفی ممکن است روزهای ظهور رحمت و نعمت الهى، جزو این ایام باشد. البته آن ایامى که نعمتهاى الهى آنچنان ظهورى یافته که در دیگر ایام به آن روشنى نبود؛ مانند روزى که حضرت نوح(ع) و یارانش از کشتى بیرون آمدند و مشمول سلام و برکات خدا شدند؛ روزى که ابراهیم(ع) از آتش نجات یافت؛ زیرا اینگونه ایام، مانند روزهای مذکور دیگر، در حقیقت نسبتى به غیر خدا نداشته، بلکه ایام خدا و منسوب به هستند، همچنانکه ایام امتها و اقوام را به آنها نسبت داده، که از آن جمله است ایام عرب، مانند «روز ذى قار»، «روز فجار» و «روز بعاث» و... .[2]
2. امام صادق(ع) در بیان برخی مصادیق «ایام الله» میفرماید: «روزهای خدا سه روز است: روزى که قائم(عج) ظهور میکند، روز رجعت و روز قیامت».[3] در نقل دیگر این سه روز، روز ظهور قائم(عج)، روز مرگ و روز قیامت نام برده شده است.[4]
3. در تفسیر آیه پنج سوره ابراهیم(وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ) از امام صادق(ع) نقل شده است که منظور از «ایام الله» را میتوان همان نعمتهای خدا دانست.[5]
4. «ایام الله» سنتها و افعال خداوند است که به صورت نعمت یا عذاب در میان بندگان اتفاق افتاده است؛ یعنی در حقیقت این «ایام»، زمان وقوع سنن و افعال خداوند هستند.[6]
5. بعضى گفتهاند «ایام الله» اشاره به روزهاى پیروزى پیامبران پیشین و امتهاى راستین آنها است، و روزهایى که انواع نعمتهاى الهى بر اثر شایستگیها شامل حال آنها شد.[7]
در جمعبندی نهایی میتوان گفت که این تعبیر گویا و رسا محدود به چند مورد خاص نیست، و اگر در روایات و تفاسیر هم به مواردی اشاره شده است، در حقیقت بیان بعضى از مصادیق روشن «ایام اللَّه» است، نه اینکه ایام منحصر به همان موارد باشد، بلکه «ایام اللَّه»، تمام روزهایى است که داراى عظمتى در تاریخ زندگى بشر است. و به عبارت دیگر، هر روز که یکى از فرمانهاى خدا در آنچنان بدرخشد که بقیه امور را تحت الشعاع خود قرار داده، آنروز را میتوان از «ایام اللَّه» دانست.
هر روز که فصل تازهاى در زندگى انسانها گشوده، و درس عبرتى به آنها داده و ظهور و قیام پیامبرى در آن بوده، یا طاغوت و فرعون گردنکشى در آن به قعر دره نیستى فرستاده شد، و هر روز که حق و عدالتى بر پا شد و ظلم و بدعتى خاموش گشت، همه آنها از ایام اللَّه است.[8]
[1]. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ ...». «قُلْ لِلَّذینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ...».
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 18، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 12، ص 21- 23، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[3]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 108، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[4]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 367، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[5]. عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 222، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[6]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 6، ص 467، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[7]. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 122،بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 10، ص 271- 272، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج 12، ص 22- 23.