از میان همۀ موجودات و مخلوقات خدا، انسان تنها موجودى است که آزاد آفریده شده است. در قرآن کریم صدها آیه بر مختار و آزاد بودن انسان تأکید دارد، و این آزاد بودن جزء خلقت و هستى او است و امرى است که به هیچ وجه از انسان جدا نمیگردد. پس خود انسان است که اراده میکند، چه کارى را انجام دهد و چه کارى انجام ندهد.
خداوند از تمام اعمال و کارها و حتی نیتهای بندگان آگاه است، اما این علم موجب جبر آنها بر کارهایشان نمیشود؛ بنابر این، زندگی در این دنیا زندگی در مدرسۀ اراده است و سعادت و شقاوت هر کس به دست خود او است. و او است که باید حرکت کند و از خدا طلب هدایت و توفیق بیشتر نماید. و از این جهت مسئولیت گناه انسان و خطاهایش متوجه خود او است.
برای روشن شدن پاسخ توجه به دو نکته ضروری است:
- انسان به عنوان مخلوق و مملوک خدا از میان همۀ موجودات، تنها موجودى است که آزاد آفریده شده است. و در قرآن کریم صدها آیه بر مختار و آزاد بودن انسان تأکید دارد، و میفرماید: "و بگو حق از سوى پروردگارتان است، هر کس میخواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس میخواهد کافر گردد".[1] و باز میگوید: "ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و یا ناسپاس".[2] پس خود انسان است که اراده میکند، چه کارى را انجام دهد و چه کارى انجام ندهد:
اینکه گویى این کنم یا آن کنم این دلیل اختیار است اى صنم[3]
و این آزاد بودن جزء خلقت و هستى او است و امرى است که به هیچ وجه از انسان جدا نمیشود.[4]
- خداى بزرگ که خالق و مالک همۀ موجودات است، نیرو و توان انتخاب و انجام کار را به انسان بخشیده است و از تمام اعمال و کارها و حتی نیتهای بندگان آگاه است، اما این علم موجب سلب اختیار از آنها و مجبور کردن آنان به انجام یا ترک کاری نمیشود؛ در حقیقت "خدا به طاعت و معصیت بندگان علم دارد و این علم کاشف کردار بندگان است"[5]؛ زیرا خداوند اراده کرده است که انسان در کارهاى اختیاریش با ارادۀ خود منشاء اثر باشد، به صورتی که اگر براى تحقق یک حادثه مثلاً پنج شرط و علت نیازمند باشد، یکى از آن علتها اختیار و ارادۀ انسان است، همانطوری که برای روشن شدن یک چراغ باید علاوه بر اینکه تمام وسایل لازم، از جمله: کلید، سیم، لامپ، کنتور برق، اتصال سیم به کارخانه و منبع تولید برق و جریان برق در سیمها سالم و مهیا باشد. فشار دادن کلید برق نیز اتفاق بیفتد تا لامپ روشن شود، در کارهاى اختیارى ما نیز علاوه بر مهیا بودن همهی مقدمات و شروط، باید کلید که همان اختیار ما است زده شود تا کار به انجام برسد و خداوند خواسته است که انسان با اختیار خود کلید برق حادثهاى را نزند.[6] ولی خداوند میداند که ارادۀ این انسان به انجام تعلق میگیرد یا به عدم انجام. اما این علم هیچ منافاتی با اختیار بندگان ندارد.
علاوه بر اینکه خدا برای هدایت انسان پیامبر درونی(عقل سالم و فطری) و پیامبر بیرونی(انبیاء و ائمه(ع) و کتاب و علمای ربانی) را تدارک دیده است تا کسی به بیراهه نرود. با این حال مقصر کیست؟ آنکه صدها چراغ دارد و بیراهه میرود؟ یا آنکه از عاقبت کار چنین افرادی آگاه است؟
بیگمان مقصر آن کسی است که علیرغم صدها چراغ هدایت، برای رسیدن به سر منزل سعادت با اختیاری که خداوند به وی داده، بیراهه را انتخاب کرده و با گناه و نافرمانی شقاوت ابدی را برمیگزیند.
بنابر این، زندگی در این دنیا زندگی در مدرسۀ اراده است و سعادت و شقاوت هر کس به دست خود او است. و او است که باید حرکت کند و از خدا طلب هدایت و توفیق بیشتر نماید.[7] از این جهت اساسا خطاها و مسئولیت گناهان انسان متوجه خود او است و باید خود پاسخگو باشد. و هر کس نتیجۀ عمل خود را ببیند و اگر غیر از این باشد خلاف عدالت خداوند متعال است.[8]
[3]. مولوى، مثنوى معنوى.
[4]. اقتباس از: «هدایت الهى و اختیار»، سؤال 56.
[5]. طوسی، خواجه نصیر الدین، کشف المراد، ص 230.
[6]. اقتباس از: «انسان و اختیار»، سؤال 51.
[7]. اقتباس از: «علم خداوند و اختیار انسان»، سؤال 2084.
[8]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: «جبر و اختیار»، سؤال 2035؛ «اختیار انسان و هدایت الهی»، 217؛ «علم خداوند و خلقت انسانهای بد»، سؤال 225.