کد سایت
id21953
کد بایگانی
32820
نمایه
تفسیر آیه 58 سوره اعراف
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
خلاصه پرسش
تفسیر آیه 58 سوره اعراف: «الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ» چیست؟
پرسش
معنای «الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ» در سوره اعراف آیه 58 چیست؟
پاسخ اجمالی
اين آيه: «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ»،[1] بدون در نظر گرفتن ارتباطش با آيه قبلى، در قالب یک مثال کلی است كه میفرماید اعمال نیکو و آثار ارزنده از گوهر پاک سرچشمه مىگيرد، و اعمال خلاف، از باطن پلید و ناپاک، اما اگر آنرا با آيه قبلیاش يکجا در نظر بگيريم، در صدد بیان اين معنا است كه مردم اگر چه در قبول فيض پروردگار اختلاف دارند، لكن اين اختلاف از ناحيه خود ايشان است، و گر نه رحمت الهی عام و مطلق است. به بیان دیگر، این آيه در حقيقت اشاره به يک مسئله مهم دارد كه هم در زندگى اين جهان و هم جهان ديگر در همه جا تجلى مىكند، و آن اين است كه تنها «فاعليت فاعل» براى به ثمر رسيدن يک موضوع، كافى نيست، بلكه استعداد و «قابليت قابل» نيز شرط است. به عنوان مثال از دانههاى باران حياتبخشتر و لطيفتر تصور نمىشود، اما همين بارانى كه در لطافت طبعش حرفی نيست، در يکجا سبزه و گل مىروياند و در جاى ديگر خس و خاشاك![2]
در این آیه با ذكرى كه از رويش ميوهها در اثر نزول باران به ميان آمد، به این نکته توجه میدهد كه زمينها بر دو گونهاند: زمين پاک و آماده كه با نزول باران، به امر خداوند، گياهان گوناگون در آن مىرويند، و زمين پليد كه حتى اگر باران هم بر آن ببارد، جز اندكى علف هرز چيزى در آن نمىرويد.
باران رحمت خدا بر همه جا مىبارد، ولى زمينهاى آماده از آن بهره بردارى مىكنند و گلها و گياهان و درختان ميوه در آن مىرويند، و زمينهاى بىاستعداد از آن استفاده نمىكنند و رشد و نموى در آن صورت نمىگيرد.
از اینرو، مىتوان گفت كه اين سخن(آیه) مثلى براى مؤمنان و كافران است.[3] تشبيه مؤمن به زمين پاک و كافر به زمين «نكد»،[4] از این جهت است که مؤمنان آمادگى دريافت پيام الهى را دارند؛ به وسيله قرآن رشد مىكنند و شكوفا مىشوند، ولى كافران در اثر دورى از خدا و عناد با حق و ارتکاب گناه و معصيت، آن آمادگى را ندارند و نمىتوانند از هدايتهاى قرآن بهره گيرند و آنرا در خود جاى دهند و رشد كنند.
همانگونه كه زمين طيّب نباتات پاكيزه از آن بيرون میآيد مؤمن پاک در قيامت از زمين برزخ به صحرای قيامت منتقل میگردد با نور ايمان، يقين، اعمال شايسته و ملكات پسنديده، و كافر از زمين خارج میشود با تيرهگى و سياهرویى كه نه صفات خوبى از او نمايان میگردد، نه اعمال صحيحى؛ ثمره وجود او نيست مگر تيره بختى، ذلّت و پستى.
البته، گفتنی است كه زمين دل كافران در اثر اعمال خودشان تبديل به شوره زار شده است. آنها مىتوانند با پرهيز از عناد و لجاجت، تغيير كلى در وجود خود به وجود آورند و دل خود را آماده دريافت هدايتهاى الهى كنند، همانگونه كه زمينهاى بىاستعداد را هم با تغيير اساسى و افزودن مواد لازم مىتوان زير كشت برد.[5]
در این آیه با ذكرى كه از رويش ميوهها در اثر نزول باران به ميان آمد، به این نکته توجه میدهد كه زمينها بر دو گونهاند: زمين پاک و آماده كه با نزول باران، به امر خداوند، گياهان گوناگون در آن مىرويند، و زمين پليد كه حتى اگر باران هم بر آن ببارد، جز اندكى علف هرز چيزى در آن نمىرويد.
باران رحمت خدا بر همه جا مىبارد، ولى زمينهاى آماده از آن بهره بردارى مىكنند و گلها و گياهان و درختان ميوه در آن مىرويند، و زمينهاى بىاستعداد از آن استفاده نمىكنند و رشد و نموى در آن صورت نمىگيرد.
از اینرو، مىتوان گفت كه اين سخن(آیه) مثلى براى مؤمنان و كافران است.[3] تشبيه مؤمن به زمين پاک و كافر به زمين «نكد»،[4] از این جهت است که مؤمنان آمادگى دريافت پيام الهى را دارند؛ به وسيله قرآن رشد مىكنند و شكوفا مىشوند، ولى كافران در اثر دورى از خدا و عناد با حق و ارتکاب گناه و معصيت، آن آمادگى را ندارند و نمىتوانند از هدايتهاى قرآن بهره گيرند و آنرا در خود جاى دهند و رشد كنند.
همانگونه كه زمين طيّب نباتات پاكيزه از آن بيرون میآيد مؤمن پاک در قيامت از زمين برزخ به صحرای قيامت منتقل میگردد با نور ايمان، يقين، اعمال شايسته و ملكات پسنديده، و كافر از زمين خارج میشود با تيرهگى و سياهرویى كه نه صفات خوبى از او نمايان میگردد، نه اعمال صحيحى؛ ثمره وجود او نيست مگر تيره بختى، ذلّت و پستى.
البته، گفتنی است كه زمين دل كافران در اثر اعمال خودشان تبديل به شوره زار شده است. آنها مىتوانند با پرهيز از عناد و لجاجت، تغيير كلى در وجود خود به وجود آورند و دل خود را آماده دريافت هدايتهاى الهى كنند، همانگونه كه زمينهاى بىاستعداد را هم با تغيير اساسى و افزودن مواد لازم مىتوان زير كشت برد.[5]
[1]. اعراف، 58، «و سرزمين خوب گياه آن به فرمان پروردگارش مىرويد، و زمين بد جز اندک گياهى از آن پديد نمىآيد. براى مردمى كه سپاس مىگويند آيات خدا را اين چنين گوناگون بيان مىكنيم».
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، الميزان في تفسير القرآن، ج 8، ص 161، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج 6، ص 215، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[3]. از ابن عباس، مجاهد و حسن روايت شده است؛ اين مثلى است كه حق تعالى در باره مؤمن و كافر آورده، و خبر داده که تمام زمینها از یک جنس هستند، مگر اینکه برخی از آنها پاکاند، به سبب ریزش باران نرم میشوند، گیاهان مفید از آنها میروید و محصولشان فراوان میشود. اما برخی از زمینها شورزار و سختاند، چیزی از آنها نمیروید و اگر بروید نفعی ندارد. این چنین است قلوب انسانها، تماماً از گوشت و خون است. برخی از آنها قبول موعظه میکند، اما برخی قسیاند و قبول موعظه نمیکنند. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، بلاغی، محمد جواد، ج 4، ص 666، ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
[4]. بیسود، بیفایده، کم خیر.
[5]. ر. ک: جعفرى، يعقوب، كوثر، ج 4، ص 111، بیتا، بیجا؛ بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 5، ص 225، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361ش.