کد سایت
id23843
کد بایگانی
58631
نمایه
اقسام شرکت عقدیه
طبقه بندی موضوعی
شرکت
خلاصه پرسش
شرکت ملکیه و عقدیه چیست و انواع شرکت عقدیه را با ذکر مثال توضیح دهید.
پرسش
شرکت بر دو قسمت تقسیم میشود: شرکت املاک و شرکت عقود. لطفاً در مورد آن توضیح دهید؟ انواع شرکت عقود را با مثال بیان کنید؟
پاسخ اجمالی
«شرکت» در لغت به معنای مخلوط کردن یکی از دو مال با دیگری است. و در اصطلاح فقهی به صورت کلی عبارت است از: «اجتماع حقوق مالکان متعدد در شیء واحد به نحو اشاعه».
شرکت به اعتبارات گوناگون به انواع مختلف تقسیم میشود که به اعتباری شرکت بر دو قسم است:
1. شرکت ملکیه و حکمیه: شرکت ملکیه آن است که یک چیز بین دو نفر یا بیشتر مشترک باشد؛ یعنی مختص به این دو نفر باشد به یکی از اسباب ملکیت.
2. شرکت عقدیه: شرکت عقدیه آن است که دو نفر یا بیشتر با یکدیگر به سبب عقد شرکت ایجاد شرکت میکنند که با انشای عقد، شرکت محقق و ایجاد میشود.
شرکت عقدیه بر چهار قسم است: 1. شرکت عنان، 2. شرکت ابدان، 3. شرکت مفاوضه، 4. شرکت وجوه. تعریف و مثال هر کدام در پاسخ تفصیلی ذکر شده است.
شرکت به اعتبارات گوناگون به انواع مختلف تقسیم میشود که به اعتباری شرکت بر دو قسم است:
1. شرکت ملکیه و حکمیه: شرکت ملکیه آن است که یک چیز بین دو نفر یا بیشتر مشترک باشد؛ یعنی مختص به این دو نفر باشد به یکی از اسباب ملکیت.
2. شرکت عقدیه: شرکت عقدیه آن است که دو نفر یا بیشتر با یکدیگر به سبب عقد شرکت ایجاد شرکت میکنند که با انشای عقد، شرکت محقق و ایجاد میشود.
شرکت عقدیه بر چهار قسم است: 1. شرکت عنان، 2. شرکت ابدان، 3. شرکت مفاوضه، 4. شرکت وجوه. تعریف و مثال هر کدام در پاسخ تفصیلی ذکر شده است.
پاسخ تفصیلی
«شرکت» در لغت به معنای مخلوط کردن یکی از دو مال با دیگری است.[1] و در اصطلاح فقهی به صورت کلی عبارت است از: «اجتماع حقوق مالکان متعدد در شیء واحد به نحو اشاعه».[2]
با توجه به اقسام مختلف شرکت به اعتبارات گوناگون، هر کدام دارای تعریفات جزیی مربوط به خود میباشند[3] که ضمن بیان برخی از اقسام آنها، تعریفشان را نیز به نحو جزیی ارائه خواهیم داد.
اقسام شرکت
شرکت به اعتبارات مختلفی؛ مانند اسباب شرکت،[4] متعلق شرکت،[5] قصد طرفین[6] و...، به اقسام متعددی تقسیم میشود،[7] ولی با توجه به سؤال کاربر که از شرکت املاک و عقود بوده بحث را در این دو قسم ادامه میدهیم.
شرکت به اعتباری بر دو قسم است.
1. شرکت ملکیه و حکمیه: شرکت ملکیه آن است که یک چیز بین دو نفر یا بیشتر مشترک باشد؛ یعنی مختص به این دو نفر باشد به یکی از اسباب ملکیت، مانند اینکه هر دو یک مالی را بخرند یا یک نفر چیزی را به هر دو هبه کند؛ یا اینکه کسی یک چیز را برای دو نفر وصیت کند و هر دو قبول کنند؛ یا مالی به آنها به ارث رسیده باشد و با هم توافق کنند بر اینکه این مال را معامله کنند و در سود و زیانش شریک باشند که در این فروض مال بینشان مشترک خواهد بود و هر کدام از این دو با یکدیگر شریک میباشند.[8]
2. شرکت عقدیه: شرکت عقدیه آن است که دو نفر یا بیشتر با یکدیگر به سبب عقد شرکت، ایجاد شرکت میکنند که با انشای عقد، شرکت محقق و ایجاد میشود.[9]
هر چند در شرکت ملکیه و حکمیه بین طرفین، عقدی از عقود؛ مانند عقد بیع، صلح و...، منعقد میشود ولی داخل در اصطلاح شرکت عقدی نمیشوند؛ زیرا مقصود از شرکت عقدیه در اصطلاح فقها شرکتی است که با عقد شرکت منعقد شود، نه شرکتی که به سبب عقدی از عقود دیگر مانند عقد بیع و صلح و... محقق شود.[10]
در شرکت عقدیه، نفس شرکت از جمله عقود میباشد که نیاز به صیغه و ایجاب و قبول دارد. ایجابش این است که هر دو بگویند «اشترکناه» یا یکی بگوید«اشترکناه» و دیگری قبول کند؛ یعنی بگوید «قبلت الشرکة».[11]
اقسام شرکت عقدیه
شرکت عقدیه بر چهار قسم است که عبارتاند از:
1. شرکت عنان: شرکت عنان که شرکت در اموال میباشد؛ آن است که هر یک از دو شریک، مالی را میآورند و با مال دیگری مخلوط میکنند و با هم با آن مال و سرمایه کار میکنند و سود حاصله را بر اساس مقدار آورده بین خودشان تقسیم میکنند و در ضرر و زیان نیز به همان مقدار شریک میباشند. این نوع از شرکت به اجماع فقهای شیعه جایز است.[12]
2. شرکت ابدان: شرکت ابدان عقد لفظی است که دو نفر یا بیشتر با هم اتفاق میکنند که هر کدام کاری را انجام دهند و دستمزد حاصله را با یکدیگر بر هر قسمی که توافق کردهاند تقسیم نمایند.[13]
3. شرکت مفاوضه: شرکت مفاوضه یک عقد لفظی است که هر یک از دو نفر ملزم میشوند هر مقدار سودی که در زندگی روزمره از هر طریقی برایش حاصل شده با دیگری شریک باشد. همچنین در ضرر و زیان وارده. البته خرج روزانه، لباس و مهریه و... را استثنا میکنند. این نوع از شرکت به اجماع فقهای امامیه باطل است.[14]
4. شرکت وجوه: شرکت وجوه دارای معانی متعدد است، اما مشهورترین تعریفش آن است که دو نفری که سرمایه اولیه ندارند با یکدیگر توافق میکنند یکی از آنها که دارای اعتبار اجتماعی میباشد و افراد به این اعتبار به او نسیه میدهند مالی را به صورت نسیه از کسی بخرد و این مال بینشان به عنوان شراکت باشد، سپس آن چیز را میفروشند و پول صاحب مال را میدهند و سودی را که حاصل شده با هم تقسیم میکنند.
اگر در این فرض، هر کدام از دو نفر مالی را که نسیه میخرند به این اعتبار بخرد که برای خودش میخرد سود و خسارت نیز فقط برای او میشود و دیگری نمیتواند در آن شریک باشد و شرکت در این فرض باطل است. اما اگر هر کدام از این دو نفر دیگری را وکیل در خریدن نماید این فرض داخل در شرکت عنان بوده و صحیح میباشد.[15]
با توجه به اقسام مختلف شرکت به اعتبارات گوناگون، هر کدام دارای تعریفات جزیی مربوط به خود میباشند[3] که ضمن بیان برخی از اقسام آنها، تعریفشان را نیز به نحو جزیی ارائه خواهیم داد.
اقسام شرکت
شرکت به اعتبارات مختلفی؛ مانند اسباب شرکت،[4] متعلق شرکت،[5] قصد طرفین[6] و...، به اقسام متعددی تقسیم میشود،[7] ولی با توجه به سؤال کاربر که از شرکت املاک و عقود بوده بحث را در این دو قسم ادامه میدهیم.
شرکت به اعتباری بر دو قسم است.
1. شرکت ملکیه و حکمیه: شرکت ملکیه آن است که یک چیز بین دو نفر یا بیشتر مشترک باشد؛ یعنی مختص به این دو نفر باشد به یکی از اسباب ملکیت، مانند اینکه هر دو یک مالی را بخرند یا یک نفر چیزی را به هر دو هبه کند؛ یا اینکه کسی یک چیز را برای دو نفر وصیت کند و هر دو قبول کنند؛ یا مالی به آنها به ارث رسیده باشد و با هم توافق کنند بر اینکه این مال را معامله کنند و در سود و زیانش شریک باشند که در این فروض مال بینشان مشترک خواهد بود و هر کدام از این دو با یکدیگر شریک میباشند.[8]
2. شرکت عقدیه: شرکت عقدیه آن است که دو نفر یا بیشتر با یکدیگر به سبب عقد شرکت، ایجاد شرکت میکنند که با انشای عقد، شرکت محقق و ایجاد میشود.[9]
هر چند در شرکت ملکیه و حکمیه بین طرفین، عقدی از عقود؛ مانند عقد بیع، صلح و...، منعقد میشود ولی داخل در اصطلاح شرکت عقدی نمیشوند؛ زیرا مقصود از شرکت عقدیه در اصطلاح فقها شرکتی است که با عقد شرکت منعقد شود، نه شرکتی که به سبب عقدی از عقود دیگر مانند عقد بیع و صلح و... محقق شود.[10]
در شرکت عقدیه، نفس شرکت از جمله عقود میباشد که نیاز به صیغه و ایجاب و قبول دارد. ایجابش این است که هر دو بگویند «اشترکناه» یا یکی بگوید«اشترکناه» و دیگری قبول کند؛ یعنی بگوید «قبلت الشرکة».[11]
اقسام شرکت عقدیه
شرکت عقدیه بر چهار قسم است که عبارتاند از:
1. شرکت عنان: شرکت عنان که شرکت در اموال میباشد؛ آن است که هر یک از دو شریک، مالی را میآورند و با مال دیگری مخلوط میکنند و با هم با آن مال و سرمایه کار میکنند و سود حاصله را بر اساس مقدار آورده بین خودشان تقسیم میکنند و در ضرر و زیان نیز به همان مقدار شریک میباشند. این نوع از شرکت به اجماع فقهای شیعه جایز است.[12]
2. شرکت ابدان: شرکت ابدان عقد لفظی است که دو نفر یا بیشتر با هم اتفاق میکنند که هر کدام کاری را انجام دهند و دستمزد حاصله را با یکدیگر بر هر قسمی که توافق کردهاند تقسیم نمایند.[13]
3. شرکت مفاوضه: شرکت مفاوضه یک عقد لفظی است که هر یک از دو نفر ملزم میشوند هر مقدار سودی که در زندگی روزمره از هر طریقی برایش حاصل شده با دیگری شریک باشد. همچنین در ضرر و زیان وارده. البته خرج روزانه، لباس و مهریه و... را استثنا میکنند. این نوع از شرکت به اجماع فقهای امامیه باطل است.[14]
4. شرکت وجوه: شرکت وجوه دارای معانی متعدد است، اما مشهورترین تعریفش آن است که دو نفری که سرمایه اولیه ندارند با یکدیگر توافق میکنند یکی از آنها که دارای اعتبار اجتماعی میباشد و افراد به این اعتبار به او نسیه میدهند مالی را به صورت نسیه از کسی بخرد و این مال بینشان به عنوان شراکت باشد، سپس آن چیز را میفروشند و پول صاحب مال را میدهند و سودی را که حاصل شده با هم تقسیم میکنند.
اگر در این فرض، هر کدام از دو نفر مالی را که نسیه میخرند به این اعتبار بخرد که برای خودش میخرد سود و خسارت نیز فقط برای او میشود و دیگری نمیتواند در آن شریک باشد و شرکت در این فرض باطل است. اما اگر هر کدام از این دو نفر دیگری را وکیل در خریدن نماید این فرض داخل در شرکت عنان بوده و صحیح میباشد.[15]
[1]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 451، بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. «الشرکة اجتماع حقوق الملاک فی الشیء الواحد على سبیل الشیاع»؛ جزیرى، عبد الرحمن- غروى، سید محمد- یاسر مازح، الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت وفقاً لمذهب أهل البیت(ع)، ج 3، ص 100، بیروت، دار الثقلین، چاپ اول، 1419ق؛ عاملى، کرکى، محقق ثانى، على بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ج 8، ص 7، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1414ق.
[3]. اردبیلى، موسوی، سید عبد الکریم، فقه الشرکة على نهج الفقه و القانون و کتاب التأمین، ص 40، قم، منشورات مکتبة أمیر المؤمنین- دار العلم مفید، چاپ اول، 1414ق.
[4]. «اسباب شرکت یا ارث است یا مزج است یا حیازت یا عقد»؛ فقه الشرکة و کتاب التأمین، ص 36؛ الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت(ع)، ج 3، ص 100.
[5]. اموال یا منفعت یا حقوق و...؛ الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت(ع)، ج 3، ص 100.
[6]. شرکت واقعی باشد یا ظاهری و... .
[7]. برای اطلاع از اقسام و احکام و شرایط شرکت، ر.ک؛ مازندرانى، سیفی، على اکبر، دلیل تحریر الوسیلة- الشرکة و القسمة، ص 17 - 31، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ اول، 1427ق؛ اشتهاردى، على پناه، مدارک العروة، ج 28، ص 177 - 195، تهران، دار الأسوة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1417ق.
[8]. فقه الشرکة و کتاب التأمین، ص 28 و 35.
[9]. فقه الشرکة و کتاب التأمین، ص 35.
[10]. دلیل تحریر الوسیلة - الشرکة و القسمة، ص 59.
[11]. دلیل تحریر الوسیلة - الشرکة و القسمة، ص 58.
[12]. مغنیه، محمد جواد، فقه الإمام الصادق(ع)، ج 4، ص 102، قم، مؤسسه انصاریان، چاپ دوم، 1421ق.
[13]. همان.
[14]. همان؛ حلّى، جمال الدین، احمد بن محمد اسدى، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، محقق، مصحح، عراقی، مجتبى، ج 2، ص 545، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، 1407ق.
[15]. فقه الإمام الصادق، ج 4، ص 103.