کد سایت
tr22076
کد بایگانی
37810
نمایه
شهادت خداوند بر وحدانیت خود
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
برچسب
آیه شهد الله|شهادت خداوند
خلاصه پرسش
در چه آیهای خداوند به وحدانیت خود شهادت داده است؟
پرسش
اسباب نزول سوره «شهد الله» چیست؟
پاسخ اجمالی
سورهای به نام سوره «شهد الله» وجود ندارد، بلکه آیهای است که خداوند در آن به وحدانیت خود شهادت داده و در روایات و به تبع آن، در میان مفسران بدان آیه، آیه «شهد الله» میگویند:[1] «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلَائكَةُ وَ أُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائمَا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ».[2]
در شأن نزول این آیه نقل شده است: پس از آمدن پيامبر اسلام(ص) به مدينه، دو تن از روحانیون مسیحی شام به مدينه وارد شدند و با هم گفتند اين شهر چه قدر شبيه شهری است که پيامآور آخر الزمان در آن ظهور خواهد كرد، و چون نزد پيامبر(ص) رفتند او را به صفات و اوصاف شناختند و پرسيدند: تو محمد هستی؟ فرمود «بلى»، پرسيدند: احمد نيز لقب دارى؟ فرمود: «بلى»، گفتند: از تو مسئلهاى میپرسيم اگر پاسخ درست دادى تو را تصديق میكنيم و ايمان میآوريم. فرمود: «بپرسيد». گفتند: بگو بالاترين شهادت كه در كتاب خدا آمده، كدام است؟ اینجا بود که آيه فوق نازل شد و آن دو تصديق كرده و مسلمان شدند.[3]
در تفسیر این آیه نیز بحثهای مفصلی وجود دارد[4] که در اینجا به بیان مختصر آن بسنده میشود.
مهمترین بخش آیه شهادت خداوند بر وحدانیت خود است. منظور از شهادت خداوند، شهادت عملى و فعلى است نه قولى؛ يعنى خداوند با پديد آوردن جهان آفرينش كه نظام واحدى در آن حكومت مىكند و قوانين آن در همه جا يكسان، و برنامه آن يكى است، و در واقع يک واحد به هم پيوسته و يک نظام يگانه است، عملاً نشان داده كه آفريدگار و معبود، در جهان يكى بيش نيست، و همه از يک منبع، سرچشمه میگيرند. بنابر اين، ايجاد اين نظام واحد، شهادت و گواهى خدا است بر يگانگى ذاتش. اما شهادت و گواهى فرشتگان و دانشمندان، بیشتر جنبه قولى دارد، چه اينكه آنها هر كدام با گفتارى شايسته خود، اعتراف به اين حقيقت مىكنند؛ البته گواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه عملى نيز دارد، زيرا آنها تنها او را مىپرستند و در برابر هيچ معبود ديگر، سر تعظيم فرود نمىآورند.[5]
همچنین خداوند در آيه مورد بحث مىفرمايد: صاحبان علم، شهادت مىدهند به اينكه جز او معبودى نيست، این به این جهت است كه هر صاحب علمى از آيات آفاقى و انفسى خدا، يكتايى خدا را به يقين درک مىكند؛ زيرا اين آيات تمام حواسشان را پر مىكند، و در عقول آنان رسوخ مىنمايد.[6] همچنین دلیل تکرار کلمه توحید « لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» برای تأکید بر وحدانیت خداوند است.[7]
در شأن نزول این آیه نقل شده است: پس از آمدن پيامبر اسلام(ص) به مدينه، دو تن از روحانیون مسیحی شام به مدينه وارد شدند و با هم گفتند اين شهر چه قدر شبيه شهری است که پيامآور آخر الزمان در آن ظهور خواهد كرد، و چون نزد پيامبر(ص) رفتند او را به صفات و اوصاف شناختند و پرسيدند: تو محمد هستی؟ فرمود «بلى»، پرسيدند: احمد نيز لقب دارى؟ فرمود: «بلى»، گفتند: از تو مسئلهاى میپرسيم اگر پاسخ درست دادى تو را تصديق میكنيم و ايمان میآوريم. فرمود: «بپرسيد». گفتند: بگو بالاترين شهادت كه در كتاب خدا آمده، كدام است؟ اینجا بود که آيه فوق نازل شد و آن دو تصديق كرده و مسلمان شدند.[3]
در تفسیر این آیه نیز بحثهای مفصلی وجود دارد[4] که در اینجا به بیان مختصر آن بسنده میشود.
مهمترین بخش آیه شهادت خداوند بر وحدانیت خود است. منظور از شهادت خداوند، شهادت عملى و فعلى است نه قولى؛ يعنى خداوند با پديد آوردن جهان آفرينش كه نظام واحدى در آن حكومت مىكند و قوانين آن در همه جا يكسان، و برنامه آن يكى است، و در واقع يک واحد به هم پيوسته و يک نظام يگانه است، عملاً نشان داده كه آفريدگار و معبود، در جهان يكى بيش نيست، و همه از يک منبع، سرچشمه میگيرند. بنابر اين، ايجاد اين نظام واحد، شهادت و گواهى خدا است بر يگانگى ذاتش. اما شهادت و گواهى فرشتگان و دانشمندان، بیشتر جنبه قولى دارد، چه اينكه آنها هر كدام با گفتارى شايسته خود، اعتراف به اين حقيقت مىكنند؛ البته گواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه عملى نيز دارد، زيرا آنها تنها او را مىپرستند و در برابر هيچ معبود ديگر، سر تعظيم فرود نمىآورند.[5]
همچنین خداوند در آيه مورد بحث مىفرمايد: صاحبان علم، شهادت مىدهند به اينكه جز او معبودى نيست، این به این جهت است كه هر صاحب علمى از آيات آفاقى و انفسى خدا، يكتايى خدا را به يقين درک مىكند؛ زيرا اين آيات تمام حواسشان را پر مىكند، و در عقول آنان رسوخ مىنمايد.[6] همچنین دلیل تکرار کلمه توحید « لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» برای تأکید بر وحدانیت خداوند است.[7]
[1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 717، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[2]. آل عمران، 18: «خدا در حالى كه برپا دارنده عدل است [با منطق وحى، با نظام مُتقن آفرينش و با زبان همه موجودات] گواهى مىدهد كه هيچ معبودى جز او نيست و فرشتگان و صاحبان دانش نيز گواهى مىدهند كه هيچ معبودى جز او نيست معبودى كه تواناى شكستناپذير و حكيم است».
[3]. واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه: ذکاوتی قراگزلو، ص 53، علیرضا، نشر نی، تهران، چاپ اول، 1383ش.
[4]. برای نمونه ر.ک: فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 7، ص 168 – 171، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 467، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[6]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 115، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج 5، ص 271، دار الملاک للطباعة و النشر، بیروت، چاپ دوم، 1419ق.