انسان در زندگی خود مراحل مختلفی را پشت سر میگذارد: مرحلهی قبل از دنیا؛ دنیا و بعد از دنیا. و برای ورود در هر مرحله نیاز به مقدماتی است؛ قرآن کریم وضعیت انسانهایی را که نسبت به تعالیم الهی بیاعتنا هستند، در حالت جان دادن و در آخرت، بسیار اسفبار میداند. به عنوان نمونه، برای بیان وضعیت آنان هنگام جدایی از دنیا از اصطلاح «به هم پیچیده شدن ساقها» بهره میگیرد:
«وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ»؛[1] ساقهای آنها درهم میپیچید.
از این آیه تفسیرهای مختلفی شده است(که گاه تعابیر مختلفی از یک معنا است)؛ مانند:
- مراد از این جمله، پیچیدن امر آخرت به امر دنیا است.
- منظور درهم شدن حال جان دادن با حال زندگى است.
- مقصود پیچیدن ساق دنیا که همان سختى جان دادن است، به ساق آخرت، یعنى شدت ترس قیامت است.[2]
- منظور آیه، پیچیدن ساقهاى پاى محتضر در یکدیگر است؛ چون وقتى روح به گلوگاه میرسد زندگی و حیات جاری در اطراف بدن از بین میرود و دیگر تعادلى بین اعضا نمیماند.
اما حقیقت این است که تعبیر پیچیدن ساق به ساق، تنها ناظر به یک موضوع خاص نبوده، بلکه کنایه از احاطه مشکلات و ورود پى در پى آنها است؛ چون از لحظهی مرگ تا روز قیامت، مشکلات یکى پس از دیگرى روى میآورد. و این معنا جامع است؛ یعنی بر همه معناهایى که در تفسیر این آیه گفته میشود، منطبق خواهد بود.[3]
[1]. قیامت، 29.
[2]. ر. ک: طبرسى فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 10، ص 606، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. ر. ک: طباطبایى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20، ص 113، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417ق.