امام علی(ع) فرمود: «سوگند به خدایی که دانه را شکافت و آفریدگان را آفرید، آنان [ایرانیان] برای بازگرداندن شما به دین اسلام، با شما به نبرد برمیخیزند، چنانکه شما برای اسلام آوردن در میانشان شمشیر کشیدید». آیا این حدیث سند معتبر دارد؟
در هیچیک از منابع روایی متنی را که ذکر کردهاید دیده نشده است؛ اما روایتی وجود دارد که همین معنا را میرساند. این روایت در کتاب قرب الاسناد آمده است.
در قرب الاسناد به نقل از امام صادق(ع) و ایشان از پدرانشان(ع) از امام علی(ع) آمده است که آنحضرت در مورد فارسها فرمود: بخاطر نزول قرآن با آنها جنگ کردید؛ اما دنیا به پایان نمیسد تا این که آنها به خاطر تأویل(تفسیر و باطن) آن با شما خواهند جنگید».[1]
دربارهی سند این روایت باید گفت؛ اعتبار روایات با توجه به موضوع مورد بحث آنها بررسی میشود. روایاتی که دربارهی اصول عقاید است حتما باید از طریق سلسلههای مختلف و قابل اعتماد روایت شده باشند، در حالی که روایات فقهی با داشتن تنها یک سلسله سند معتبر، قابل اعتماد و لازم الاجرا است.
معمولا اعتبار روایاتی با مضمون روایت فوق؛ چون نه اصول اعتقادی است و نه از احکام عملی، مورد بررسی قرار نمیگیرد؛ اما آنچه در جواب میتوان بیان کرد این است که؛ کتاب قرب الاسناد آنطور که علامه مجلسی در مقدمهی بحار الانوار گفته، از کتب معتبر و مشهور بین علما است.[2] و حمیری، مؤلف آن نیز از راویان معتبر و بزرگ شیعه است. سند روایت بعد از حمیری کوتاه و شامل حسن بن ظریف و حسین بن علوان است. حسن بن ظریف را در کتب رجال شیعه قابل اعتماد معرفی کردهاند،[3] ولی دربارهی حسین بن علوان اختلاف است و این اختلاف به دلیل عبارتی است که در مورد او آورده شده است که: «غیر شیعه است و کنیهی برادرش ابا محمد میباشد و او قابل اعتماد است»؛ چون دقیقا معلوم نیست که مقصود از عبارت(قابل اعتماد است)[4] خود حسین بن علوان بوده یا برادرش، بدین جهت در اعتبار او اشکال شده است؛ اما مرحوم آیت الله خویی او را معتبر میدانند و میفرماید: چنین عباراتی در کتب رجالی فراوان است و دلالت بر اعتبار همان راوی اصلی میکند.[5]
به هر حال با توجه به اینکه بسیاری از روایات قرب الاسناد با همین سند نقل شده، پس این روایت از نظر سند معتبر و قابل اعتماد است.
[1]. «و عنه [عن الحسن بن ظریف عن ابن علوان ]عن جعفر عن ابیه عن علی (ع) قال فی فارس ضربتموهم علی تنزیله و لا تنقضی الدنیا حتی یضربوکم علی تأویله». حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 110، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1413ق؛ همچنین نک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 64، ص 174، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 61، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص 43، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، 1411ق.
[5]. موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 5، ص 376، قم، مرکز نشر آثار شیعه،1410ق.