آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که به قانون علت و معلول اشاره دارد و از این طریق به اثبات خدای متعال میپردازد. به عنوان نمونه:
- قرآن کریم میفرماید: «اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ»؛ (خدا آفریننده هر چیزى است).
- «ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ، لا إِلهَ إِلَّا هُوَ، خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ»؛ (این خدا پروردگار شما است. هیچ معبودى جز او نیست، او آفریننده همه چیز است).
- «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ»؛ (آگاه باشید که آفرینش و تدبیر جهان، به دست او و به فرمان او است).
- «لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»؛ (آنچه در آسمانها و زمین است از آن او است).
بر اساس این آیات، هر موجودى که واژه «چیز- شىء» بر آن صدق کند، آفریده خدا و منسوب به او است و طبیعتا خداوند، علت اصلی و علة العلل تمام آنان خواهد بود.
اینها تعداد و نمونهای از آیات قرآن است که تمام موجودات و آثار و افعال موجودات را به خدا نسبت میدهد؛ لذا اساس اثبات وجود خدای یگانه در قرآن کریم، اثبات علیت و معلولیت در تمامى اجزاء عالم است، که اگر قرآن کریم این جریان را قبول نمیداشت، نمیتوانست بر مدعاى خود دلیل اقامه کند. به عبارت دیگر، خداوند ابتدا قانون علیت را امری غیر قابل انکار در نظر گرفته و سپس اعلام میکند که علت تمام اشیاء به خداى فاطر و خالق همه عالم برمیگردد. و در این معنا جاى هیچ شک و تردیدى وجود ندارد.
خلاصه اینکه قرآن کریم به صحت قانون علیت عمومى حکم کرده است. به این معنا که پذیرفته وقتى سببى از اسباب پیدا شود، و شرایط دیگر هم با آن سبب هماهنگى کند، و مانعى هم جلوی تأثیر آن سبب را نگیرد، مسبَب آن سبب (به اذن خدا) وجود خواهد یافت. و چون مسبَبى را دیدیم که وجود یافته، کشف میشود که لابد قبلا سببش وجود یافته بود.[1]
قانون علیت در روایات
روایات نیز یکی از راههای اثبات وجود خدا را «برهان علّی» میدانند که از راه معلولیت عالم به وجود خدا پی برده میشود.
امام علی(ع) تعابیری در اثبات خدای یگانه و بیان اوصاف او دارد که به نوعی، اشاره به این برهان است:
- «کل قائم فی سواه معلول»؛[2] (هر موجودی غیر از خداوند معلول است).
- «کلّ شیء قائم به»؛[3] (هر چیزی به خدا قیام دارد).
- «وَ مِنْهُ کَانَ کُلُّ شَیْءٍ لِلْخَلْق»؛[4] (خلق هر چیزی از خدا است).
این سخنان امام علی(ع) به خوبی نشانگر این است که تمام چیزها -غیر از خداوند- معلول، و او علت تمام آفریدهها است.
[1]. ر ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 1، ص 605- 607، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[2]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 272، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[3]. همان، ص 158.
[4]. شیخ صدوق، محمد بن علی، توحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 238، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.