هرچند برخی از روان شناسان، این پدیده و پدیده هایی مشابه را فاقد هرگونه ارتباطی با تجرد روح می دانند، ولی حقیقت این است که این امور نشانگر آگاهی فرا زمانی انسان بر وقایع مختلفی است که در بستر زمان و مکان واقع می شود. البته در برخی موارد مرز بین واقعیت و توهم قابل تشخیص نبوده و نمی توان به دقت علمی در ارتباط با همه موارد قضاوت کرد.
امروزه اکثر روان شناسان این حالت و بسیاری از مسائل مربوط به رؤیا را یک حالت عادی و مربوط به روند طبیعی مغز و حافظه می دانند و هرگونه ارتباطی بین این پدیده ها را با مسئله تجرد روح و امور ماورائی به شدت انکار می کنند. البته در برخی موارد ممکن است حق با آنها باشد؛ چرا که مرز بین حقایق روحی و توهمات ذهنی عملاً قابل تشخیص نیست. با این حال برخی دیگر این پدیده را از طریق مباحث مربوط به رؤیا توضیح داده اند و معتقدند که این پدیده خاطره رؤیاهایی است که می بینیم و بخش بزرگی از این رؤیاها معمولاً به یاد نمی ماند. مغز شخص در حالت خواب دیدن در بخش هایی فعالیت نشان می دهد که کار پردازش حافظه دراز مدت در آن انجام می گیرد. چنین تصور می شود که رؤیاها با نادیده گرفتن بخش حافظه کوتاه مدت، مستقیماً وارد حافظه دراز مدت می شوند. بنابراین، این پدیده می تواند خاطره رؤیایی فراموش شده باشد که با واقعه در حال وقوع، عناصری مشترک دارد.
در این مورد باید گفت از دیدگاه ادیان مسئله رؤیای صادقه بدون تردید حقیقت داشته و تجربه بشری هم به قدری در این مسئله زیاد است که جای تردیدی در حقانیت رؤیای صادقه باقی نمی گذارد.
هرچند بسیاری از رؤیاها ساخته و پرداخته خیال و توهمات فرد هستند (رؤیای کاذبه)، ولی برخی دیگر حاصل فاصله گرفتن نفس از سیطره زمان است. بنابراین رؤیاهایی که در این حالت دیده می شود، معمولاً در عالم واقع محقق می شوند. برخی از این رؤیاها در خاطر فرد باقی می مانند و برخی به کلی فراموش می شوند و برخی دیگر هم موقعی که فرد با آن در زندگی واقعی مواجه شد، به یاد آورده می شوند. همچنان که گاه فرد به طور واضح می داند که این صحنه را قبلاً در خواب دیده است، ولی گاه نمی داند که از چه طریقی نسبت به آن آگاهی قبلی داشته است.
برخی این مسئله و مواردی مشابه را شاهدی بر عالم «ذر» دانسته اند که در آن مرتبه انسان شاهد بر خلقت خود بوده است.[1] هرچند در توضیح مطلب با دشواری های زیادی مواجه می شویم، ولی این نظریه به طور کلی خالی از وجه نیست. به ویژه در بحث آشنا پنداری و محبت خاص بین مومنان و ... این بحث بیشتر قابل طرح است.
در پایان دقت به این نکته قابل توجه است که خود عالم ذر عالمی بالاتر از عالم خیال است. عالم خیال طبقه ای از وجود است که رؤیا بینی در آن عالم واقع می شود. بنابراین منافاتی نخواهد داشت که امور فرازمانی و غیبی در ابتدا در عالمی بالاتر قابل مشاهده باشد، سپس به عالم خیال تنزل پیدا کند (رؤیا) و بعد در عالم واقع با اراده فرد محقق شود. پس می توان این نوع وقایع را در مرتبه ای بالاتر حاصل مشاهدات ناخود آگاه روح در عالم ذر دانست و در مرتبه ای پایین تر حاصل مشاهداتی در رؤیا؛ چرا که خود رؤیای صادقه تنزل یافته حقایقی از عوالم بالاتر است که به صورت مثالی تمثل پیدا می کند.
برای مطالعه بیشتر به نمایه های زیر مراجعه کنید:
ماهیت رؤیا و امکان خود آگاهی در رؤیا، 5827 (سایت: 7850).
حقیقت عالم ذر، 3370 (سایت: 3643).
رابطه عالم ذر با دنیا، 2233 (سایت: 2907).
[1] «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ»؛ الاعراف، 172.