کد سایت
fa26902
کد بایگانی
32140
نمایه
جایگاه سیاق در تفسیر قرآن
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
برچسب
سیاق|تفسیر قرآن|جایگاه سیاق
خلاصه پرسش
سیاق یعنی چه؟ و در تفسیر قرآن چه اهمیت و جایگاهی دارد؟
پرسش
سیاق یعنی چه؟ و چه قدر اهمیت و جایگاه در تفسیر قرآن دارد؟
پاسخ اجمالی
در اصطلاح علوم قرآنی «سیاق» به اسلوب سخن، طرز جمله بندی عبارات، و نظم خاص کلام و یا روند کلی سخن، گفته میشود و دلالتش میتواند مقالیه یا حالیه باشد.
سیاق کلمات، سیاق جملهها، سیاق آیات، سیاق سورهها از انواع سیاق شمرده شدهاند، و وحدت موضوع و وحدت ساختار دو رکن آنرا تشکیل میدهند.
سیاق از اصول مهم تفسیر قرآن کریم است. حجیت دلالت سیاق و اصل قرینه بودن آن، یکی از اصول عقلایی محاوره است؛ لذا عدم توجه به آن، تفسیری ناقص از قرآن را ارائه و فهم درست از آیات بویژه آیات متشابه را با مشکل مواجه میکند. توجه بیشتر و دقیقتر به سیاق این معنا را مشخص میکند که در واقع معنای اصلی سیاق یعنی استمداد از خود آیات قرآن در فهم مراد کلام خداوند.
سیاق کلمات، سیاق جملهها، سیاق آیات، سیاق سورهها از انواع سیاق شمرده شدهاند، و وحدت موضوع و وحدت ساختار دو رکن آنرا تشکیل میدهند.
سیاق از اصول مهم تفسیر قرآن کریم است. حجیت دلالت سیاق و اصل قرینه بودن آن، یکی از اصول عقلایی محاوره است؛ لذا عدم توجه به آن، تفسیری ناقص از قرآن را ارائه و فهم درست از آیات بویژه آیات متشابه را با مشکل مواجه میکند. توجه بیشتر و دقیقتر به سیاق این معنا را مشخص میکند که در واقع معنای اصلی سیاق یعنی استمداد از خود آیات قرآن در فهم مراد کلام خداوند.
پاسخ تفصیلی
«سیاق» مصدر فعل «ساق»، «یسوق» است. اصل آن «سواق» بوده - که به دلیل کسره «سین»، حرف «واو» به «یا» تبدیل شده است- و در کتب لغت در معانی مختلفی از جمله: رشته پیوسته، راندن، تابع، اسلوب و روش، امور مخفی، کنایه از شدت داشتن و مهریه زن، بکار برده میشود.[1]
در اصطلاح دو معنا برای سیاق ذکر شده است:
1. سیاق تنها دلالت مقالیه است که به آن سیاق لغوی[2] هم میگویند.[3] در این صورت سیاق عبارت خواهد بود از: اسلوب سخن، طرز جمله بندی عبارات، و نظم خاص کلام و یا روند کلی سخن.
2. سیاق دلالت مقالیه و حالیه است که عبارت است از: هر گونه دلیلی که به الفاظ و عبارات پیوند خورده باشد، چه لفظی، چه حالی.[4]
عالمان بلاغت برای سیاق انواعی را ذکر کردهاند:
سیاق کلمات: در پی آمدن کلمهها در ضمن یک جمله، پدید آورنده سیاق کلمات است.
سیاق جملهها: در پی هم آمدن جملههایی که راجع به یک موضوع در یک مجلس بیان میشود، سیاق جملهها را به وجود میآورد.
سیاق آیات: در خصوص قرآن کریم گاهی از پی آمدن آیات، سیاق آیات به دست میآید.
سیاق سورهها: از به دنبال هم آمدن سورهها این سیاق به دست میآید.[5]
ارکان سیاق
وحدت موضوع و وحدت ساختار، دو رکن اصلیِ سیاق را تشکیل میدهند. هر گاه در یک آیه، وحدت موضوع مسلم باشد، آنچه باید احراز شود وحدت ساختاری است. مثلاً در آیه: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»، موضوع اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر است. حال با استناد به اصل یگانگی حکم معطوف علیه و عطف شدن اولی الامر بر رسول، وحدت ساختاری نیز اثبات میشود. در نتیجه آیه بر عصمت اولی الامر دلالت میکند.
جایگاه و اهمیت سیاق در علم تفسیر
سیاق دارای کاربردهای فراوانی در تفسیر قرآن است که به طور خلاصه میتوان به نقش سیاق در تفسیر لغت، سعه و ضیق کلمات، تعیین معنای جمله، ترکیب مواد، ترتیب نزول آیات، نقد اسباب نزول، شناخت آیات مکی از مدنی، نقد احادیث تفسیری، تعیین مرجع ضمیر، فهم کلمه یا جمله محذوف، تعیین مصداق کلمه و در ترجیح و تعین یکی از دو قرائت، اشاره کرد که بحث مفصلی را میطلبد.
حجیت دلالت سیاق و اصل قرینه بودن آن، یکی از اصول عقلایی محاوره است که همه زبانها به تأثیر چشمگیر آن در تعیین معنای واژهها تصریح کردهاند.
زرشکی میگوید: «دلالت سیاق موجب روشن شدن مجمل و حصول یقین به عدم وجود احتمال خلاف و تخصیص عام و تقیید مطلق و تنوع دلالت میگردد و آن از بزرگترین قرائنی است که بر مراد متکلم دلالت میکند و هر کس به قرینه مهم بیاعتنا باشد، دچار خطا شده و در مناظرات و گفتوگوهای خود نیز به خطا خواهد رفت».[6]
بنابراین، یکی از قواعد مهم در تفسیر آیات قرآن کریم، توجه به بافت و سیاق آیات است. از سیاق آیات به عنوان یکی از قرائن متصله در فهم کلام استفاده میشود، تا در نتیجه، معنای آیات در ضمن سیاق آنها دانسته شود.
به عبارت دیگر؛ سیاق یکی ار بهترین قرائن برای کشف معانی دقیق آیات است و عدم توجه به آن موجب خواهد شد تفسیری ناقص از قرآن ارائه شود و فهم درست از آیات بویژه آیات متشابه را با مشکل مواجه کند. توجه بیشتر و دقیقتر به سیاق، این معنا را مشخص میکند که در واقع معنای اصلی سیاق، یعنی استمداد از خود آیات قرآن در فهم مراد کلام خداوند.
برای نمونه معنای بدون توجه به سیاق آیه: «وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ وَ ما تَعْمَلُون»،[7] با اینکه خدا شما و آنچه را بر میسازید آفریده است، بدین ترتیب است: خدای تعالی هم بندگان و هم افعال آنان را خلق کرده است. ولی با توجه به سیاق مشخص میشود که آیۀ مزبور به نقل از کلام حضرت ابراهیم(ع) خطاب به قوم خود و نکوهش آنها به دلیل عبادت بتها است و این آیه در سیاق نکوهش شرک است؛ یعنی آنچه را آنان از بتها میپرستند، در اصل مخلوق خدا است. همانطور که خود آنها مخلوق خدا هستند.[8] بنابراین، توجه به سیاق و تناسب و رابطۀ بین فصول قرآن و مجموعههای آیات در فهم موضوعات و اهداف قرآن بسیار ضروری است. فخر رازی و زمخشری از مفسران پیشین و علامه طباطبایی از معاصرین، بیش از سایرین به جایگاه مختلف سیاق در تفسیر قرآن کریم توجه داشتهاند.
در اصطلاح دو معنا برای سیاق ذکر شده است:
1. سیاق تنها دلالت مقالیه است که به آن سیاق لغوی[2] هم میگویند.[3] در این صورت سیاق عبارت خواهد بود از: اسلوب سخن، طرز جمله بندی عبارات، و نظم خاص کلام و یا روند کلی سخن.
2. سیاق دلالت مقالیه و حالیه است که عبارت است از: هر گونه دلیلی که به الفاظ و عبارات پیوند خورده باشد، چه لفظی، چه حالی.[4]
عالمان بلاغت برای سیاق انواعی را ذکر کردهاند:
سیاق کلمات: در پی آمدن کلمهها در ضمن یک جمله، پدید آورنده سیاق کلمات است.
سیاق جملهها: در پی هم آمدن جملههایی که راجع به یک موضوع در یک مجلس بیان میشود، سیاق جملهها را به وجود میآورد.
سیاق آیات: در خصوص قرآن کریم گاهی از پی آمدن آیات، سیاق آیات به دست میآید.
سیاق سورهها: از به دنبال هم آمدن سورهها این سیاق به دست میآید.[5]
ارکان سیاق
وحدت موضوع و وحدت ساختار، دو رکن اصلیِ سیاق را تشکیل میدهند. هر گاه در یک آیه، وحدت موضوع مسلم باشد، آنچه باید احراز شود وحدت ساختاری است. مثلاً در آیه: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»، موضوع اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر است. حال با استناد به اصل یگانگی حکم معطوف علیه و عطف شدن اولی الامر بر رسول، وحدت ساختاری نیز اثبات میشود. در نتیجه آیه بر عصمت اولی الامر دلالت میکند.
جایگاه و اهمیت سیاق در علم تفسیر
سیاق دارای کاربردهای فراوانی در تفسیر قرآن است که به طور خلاصه میتوان به نقش سیاق در تفسیر لغت، سعه و ضیق کلمات، تعیین معنای جمله، ترکیب مواد، ترتیب نزول آیات، نقد اسباب نزول، شناخت آیات مکی از مدنی، نقد احادیث تفسیری، تعیین مرجع ضمیر، فهم کلمه یا جمله محذوف، تعیین مصداق کلمه و در ترجیح و تعین یکی از دو قرائت، اشاره کرد که بحث مفصلی را میطلبد.
حجیت دلالت سیاق و اصل قرینه بودن آن، یکی از اصول عقلایی محاوره است که همه زبانها به تأثیر چشمگیر آن در تعیین معنای واژهها تصریح کردهاند.
زرشکی میگوید: «دلالت سیاق موجب روشن شدن مجمل و حصول یقین به عدم وجود احتمال خلاف و تخصیص عام و تقیید مطلق و تنوع دلالت میگردد و آن از بزرگترین قرائنی است که بر مراد متکلم دلالت میکند و هر کس به قرینه مهم بیاعتنا باشد، دچار خطا شده و در مناظرات و گفتوگوهای خود نیز به خطا خواهد رفت».[6]
بنابراین، یکی از قواعد مهم در تفسیر آیات قرآن کریم، توجه به بافت و سیاق آیات است. از سیاق آیات به عنوان یکی از قرائن متصله در فهم کلام استفاده میشود، تا در نتیجه، معنای آیات در ضمن سیاق آنها دانسته شود.
به عبارت دیگر؛ سیاق یکی ار بهترین قرائن برای کشف معانی دقیق آیات است و عدم توجه به آن موجب خواهد شد تفسیری ناقص از قرآن ارائه شود و فهم درست از آیات بویژه آیات متشابه را با مشکل مواجه کند. توجه بیشتر و دقیقتر به سیاق، این معنا را مشخص میکند که در واقع معنای اصلی سیاق، یعنی استمداد از خود آیات قرآن در فهم مراد کلام خداوند.
برای نمونه معنای بدون توجه به سیاق آیه: «وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ وَ ما تَعْمَلُون»،[7] با اینکه خدا شما و آنچه را بر میسازید آفریده است، بدین ترتیب است: خدای تعالی هم بندگان و هم افعال آنان را خلق کرده است. ولی با توجه به سیاق مشخص میشود که آیۀ مزبور به نقل از کلام حضرت ابراهیم(ع) خطاب به قوم خود و نکوهش آنها به دلیل عبادت بتها است و این آیه در سیاق نکوهش شرک است؛ یعنی آنچه را آنان از بتها میپرستند، در اصل مخلوق خدا است. همانطور که خود آنها مخلوق خدا هستند.[8] بنابراین، توجه به سیاق و تناسب و رابطۀ بین فصول قرآن و مجموعههای آیات در فهم موضوعات و اهداف قرآن بسیار ضروری است. فخر رازی و زمخشری از مفسران پیشین و علامه طباطبایی از معاصرین، بیش از سایرین به جایگاه مختلف سیاق در تفسیر قرآن کریم توجه داشتهاند.
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج10، ص 166، ذیل واژه «سوق»، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ طریحی، فخر الدین محمد، مجمع البحرین، ج 5، ص 187، مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵ش.
[2]. سیاق نوعی ویژگی لفظ، عبارت و سخن است.
[3]. بابایی، علی اکبر و دیگران، مکاتب تفسیری، ص 120، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1381ش.
[4]. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج1، ص 130، نشر اسلامی، قم.
[5]. رجبی، محمود و دیگران، روش شناسی تفسیر قرآن، ص 125، نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم.
[6]. زرکشی، بدر الدین محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم قرآن، ج 2، ص 200، دار المعرفه، بیروت، چاپ اول، 1410 ق.
[7]. صافات، 96.
[8]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 12، ص 228، ناصر خسرو، تهران.