کد سایت
fa39750
کد بایگانی
48495
نمایه
رسالت فرشتگان و برتری برخی از آنها بر برخی دیگر
خلاصه پرسش
رسالتی که در قرآن به فرشتگان استناد داده شده به چه معنا است؟ چگونه برخی از آنها به این مقام میرسند، در حالیکه همه آنها از روی اجبار به عبادت خدا مشغولاند؟
پرسش
طبق آیه 75 سوره حج بعضی از ملائکه برگزیده میشوند. طبق چه قانونی از بین آنها که همگی به جبر، خدا را پرستش میکنند، باید گروهی برگزیده شوند؟ در ازای کدام لیاقت؟ در پاداش کدام عملشان؟ در نتیجه کدام سابقهشان؟
پاسخ اجمالی
بنابر تصریح قرآن، برخی از فرشتگان، رسولان الهی هستند. از معانی رسالت فرشتگان این است که آنها وظیفه دارند وحی و پیام الهی را به انبیاء و اولیاء الهی برسانند. علاوه بر آن، بسیاری از امور این دنیای مادی نیز به دستور الهی و وساطت فرشتگان انجام میگیرد، به بیان دیگر، فرشتگان واسطههای الهی در انجام بسیاری از امور میباشند و مأموریتهاى مختلف در جهان آفرینش بر عهده آنان است؛ این معنا نیز نوعی از معانی رسالت فرشتگان است.
اما در علت برتری برخی از ملائکه بر برخی دیگر، به نظر میرسد، جبر در مورد فرشتگان به معنای کامل و اینکه مانند نرم افزاری برنامهریزی شده عمل کنند، نیست. بنابر ظاهر آیات قرآن آنها نیز دارای فهم بوده و میتوانند برخی از مسائل را برای خود تحلیل کنند؛ لذا در مورد خلقت آدم میبینیم که به خلقت انسانها اعتراض میکنند. بنابر این میتوان فرضیهای را در اینجا محتمل دانست مبنی بر اینکه فرشتگان در مورد گناه و افعال قبیح هیچ اختیاری ندارند، همچنین در اصل بندگی و عبادت خداوند نیز اختیار نداشته و نمیتوانند از این وادی خارج شوند، اما در برخی مسائل، که سبب رشد و تعالی بیشتر آنها میشود، اختیاری برای آنها وجود دارد که فرشتگان با انجام آنها میتوانند به مراحل بالا و رشد برسند.
اما در علت برتری برخی از ملائکه بر برخی دیگر، به نظر میرسد، جبر در مورد فرشتگان به معنای کامل و اینکه مانند نرم افزاری برنامهریزی شده عمل کنند، نیست. بنابر ظاهر آیات قرآن آنها نیز دارای فهم بوده و میتوانند برخی از مسائل را برای خود تحلیل کنند؛ لذا در مورد خلقت آدم میبینیم که به خلقت انسانها اعتراض میکنند. بنابر این میتوان فرضیهای را در اینجا محتمل دانست مبنی بر اینکه فرشتگان در مورد گناه و افعال قبیح هیچ اختیاری ندارند، همچنین در اصل بندگی و عبادت خداوند نیز اختیار نداشته و نمیتوانند از این وادی خارج شوند، اما در برخی مسائل، که سبب رشد و تعالی بیشتر آنها میشود، اختیاری برای آنها وجود دارد که فرشتگان با انجام آنها میتوانند به مراحل بالا و رشد برسند.
پاسخ تفصیلی
فرشتگان، از جمله مخلوقات الهی هستند که دانستههای ما در مورد آنان چندان گسترده نیست. تعدادی از آیات قرآن و برخی از روایات، مطالبی پیرامون آنها بیان کردهاند. علاوه بر این، برخی از استنباطات عقلی در علم کلام و فلسفه نیز اطلاعاتی پیرامون آنها به ما میدهد که بیان آنها خود نوشته جداگانهای را میطلبد.
در قرآن صفات و ویژگیهای مختلفی برای فرشتگان بیان شده است. یکی از اینها رسول بودن فرشتگان است. دو آیه در سورههای مختلف، رسول بودن فرشتگان را ذکر کردهاند؛ در یکی از آنها با از ماده «جعل» استفاده شده: «الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً أُولی أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»[1] و در آیه دیگری با استفاده از کلمه «یصطفی» این معنا را رسانده است: «اللَّهُ یَصْطَفِى مِنَ الْمَلَئکَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعُ بَصِیرٌ».[2]
در اینجا لازم است که معنای رسول بودن فرشتگان را بررسی کنیم.
بر خلاف تصوّر اولیه، رسول بودن فرشتگان به این معنا نیست که آنها مأمور الهی در میان برخی از موجودات هستند و تلاش در تبلیغ دین در میان مردم میکنند و به نوعی صاحب نبوّت نیز هستند، بلکه رسالت برای فرشتگان معانی دیگری دارد. برای رسالت اینان دو معنا وجود دارد که آیات مختلف، آنها را بیان داشتهاند. این دو معنا عبارتاند از:
الف. رسالت تشریعی
برخی از فرشتگان که سرآمد آنها، جبرئیل امین است، وظیفه دارند که وحی و پیام الهی را به انبیا و اولیای الهی برسانند. این نوع رسالت برای فرشتگان، قطعی بوده و همگان آنرا قبول دارند. عموم مفسران شیعه[3] و اهل سنت[4] معتقدند، که آیات مورد بحث نیز به همین معنا هستند.
طبیعی است این رسالت برای همه ملائکه نبوده و تنها برخی از آنها عهدهدار این مسئولیتاند. البته برخی از مفسران علاوه بر معنای اول معنای دیگری را نیز بیان داشتهاند به اینکه بعضی از ملائکه پیام الهی را به برخی دیگر میرسانند که این نیز نوعی رسالت است.[5]
ب. رسالت تکوینی
بسیاری از امور این دنیای مادی به دستور الهی و وساطت فرشتگان انجام میگیرد، به بیان دیگر؛ فرشتگان واسطههای الهی در انجام بسیاری از امور میباشند و مأموریتهاى مختلف در جهان آفرینش بر عهده آنان است؛ این معنا نیز نوعی از معانی رسالت فرشتگان است.[6]
برخی از مفسران رسالت فرشتگان در آیه اول سوره فاطر را دلالت کننده بر این معنا نیز دانستهاند و معتقدند آیه، بر رسالت تشریعی و تکوینی دلالت میکند.[7]
البته چه این آیه را دال بر ولایت تکوینی بدانیم یا ندانیم، اصل وجود این رسالت مورد قبول همگان بوده و آیات بسیاری بر آنها دلالت میکند؛ مانند: «وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهیمَ بِالْبُشْرى قالُوا إِنَّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَها کانُوا ظالِمینَ»؛[8] و «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا یُفَرِّطُونَ».[9]
اما این بحث باقی میماند که چه چیزی سبب برتری برخی از آنها بر برخی دیگر میگردد؟ به نظر میرسد، جبر در مورد فرشتگان به معنای کامل و اینکه مانند نرم افزاری برنامهریزی شده عمل کنند، نیست. بنابر ظاهر آیات قرآن آنها نیز دارای فهم بوده و میتوانند برخی از مسائل را برای خود تحلیل کنند؛ لذا در مورد خلقت آدم میبینیم که به خلقت انسانها اعتراض میکنند. علاوه بر این مواردی وجود دارد که سبقت در کردار نیک و یا در طرف مقابل، ترک اولی به برخی از آنها استناد داده شده است.[10] بنابر این میتوان فرضیهای را در اینجا محتمل دانست مبنی بر اینکه فرشتگان در مورد گناه و افعال قبیح هیچ اختیاری ندارند، همچنین در اصل بندگی و عبادت خداوند نیز اختیار نداشته و نمیتوانند از این وادی خارج شوند، اما در برخی مسائل، که سبب رشد و تعالی بیشتر میشود، اختیاری برای فرشتگان وجود دارد که با انجام آنها میتوانند به مراحل بالا و رشد برسند.[11] جبرئیل و فرشتگان مقرب دیگر، شاید به جهت انجام کارهایی که در آن هیچ اختیاری نداشتهاند، به چنین توفیقات و رسالتهایی گماشته نشده، بلکه به دلیل رفتارهای همراه با اختیار خود به رشد و تعالی رسیده باشند. با این وجود، حتی اگر خدا از ابتدا فرشتگانی را برتر از دیگر فرشتگان آفریده باشد این موضوع خلاف عدالت نیست، چنانچه در زمین، خدا انسانها را برتر از دیگر موجودات آفریده است.
در قرآن صفات و ویژگیهای مختلفی برای فرشتگان بیان شده است. یکی از اینها رسول بودن فرشتگان است. دو آیه در سورههای مختلف، رسول بودن فرشتگان را ذکر کردهاند؛ در یکی از آنها با از ماده «جعل» استفاده شده: «الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً أُولی أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»[1] و در آیه دیگری با استفاده از کلمه «یصطفی» این معنا را رسانده است: «اللَّهُ یَصْطَفِى مِنَ الْمَلَئکَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعُ بَصِیرٌ».[2]
در اینجا لازم است که معنای رسول بودن فرشتگان را بررسی کنیم.
بر خلاف تصوّر اولیه، رسول بودن فرشتگان به این معنا نیست که آنها مأمور الهی در میان برخی از موجودات هستند و تلاش در تبلیغ دین در میان مردم میکنند و به نوعی صاحب نبوّت نیز هستند، بلکه رسالت برای فرشتگان معانی دیگری دارد. برای رسالت اینان دو معنا وجود دارد که آیات مختلف، آنها را بیان داشتهاند. این دو معنا عبارتاند از:
الف. رسالت تشریعی
برخی از فرشتگان که سرآمد آنها، جبرئیل امین است، وظیفه دارند که وحی و پیام الهی را به انبیا و اولیای الهی برسانند. این نوع رسالت برای فرشتگان، قطعی بوده و همگان آنرا قبول دارند. عموم مفسران شیعه[3] و اهل سنت[4] معتقدند، که آیات مورد بحث نیز به همین معنا هستند.
طبیعی است این رسالت برای همه ملائکه نبوده و تنها برخی از آنها عهدهدار این مسئولیتاند. البته برخی از مفسران علاوه بر معنای اول معنای دیگری را نیز بیان داشتهاند به اینکه بعضی از ملائکه پیام الهی را به برخی دیگر میرسانند که این نیز نوعی رسالت است.[5]
ب. رسالت تکوینی
بسیاری از امور این دنیای مادی به دستور الهی و وساطت فرشتگان انجام میگیرد، به بیان دیگر؛ فرشتگان واسطههای الهی در انجام بسیاری از امور میباشند و مأموریتهاى مختلف در جهان آفرینش بر عهده آنان است؛ این معنا نیز نوعی از معانی رسالت فرشتگان است.[6]
برخی از مفسران رسالت فرشتگان در آیه اول سوره فاطر را دلالت کننده بر این معنا نیز دانستهاند و معتقدند آیه، بر رسالت تشریعی و تکوینی دلالت میکند.[7]
البته چه این آیه را دال بر ولایت تکوینی بدانیم یا ندانیم، اصل وجود این رسالت مورد قبول همگان بوده و آیات بسیاری بر آنها دلالت میکند؛ مانند: «وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهیمَ بِالْبُشْرى قالُوا إِنَّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَها کانُوا ظالِمینَ»؛[8] و «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا یُفَرِّطُونَ».[9]
اما این بحث باقی میماند که چه چیزی سبب برتری برخی از آنها بر برخی دیگر میگردد؟ به نظر میرسد، جبر در مورد فرشتگان به معنای کامل و اینکه مانند نرم افزاری برنامهریزی شده عمل کنند، نیست. بنابر ظاهر آیات قرآن آنها نیز دارای فهم بوده و میتوانند برخی از مسائل را برای خود تحلیل کنند؛ لذا در مورد خلقت آدم میبینیم که به خلقت انسانها اعتراض میکنند. علاوه بر این مواردی وجود دارد که سبقت در کردار نیک و یا در طرف مقابل، ترک اولی به برخی از آنها استناد داده شده است.[10] بنابر این میتوان فرضیهای را در اینجا محتمل دانست مبنی بر اینکه فرشتگان در مورد گناه و افعال قبیح هیچ اختیاری ندارند، همچنین در اصل بندگی و عبادت خداوند نیز اختیار نداشته و نمیتوانند از این وادی خارج شوند، اما در برخی مسائل، که سبب رشد و تعالی بیشتر میشود، اختیاری برای فرشتگان وجود دارد که با انجام آنها میتوانند به مراحل بالا و رشد برسند.[11] جبرئیل و فرشتگان مقرب دیگر، شاید به جهت انجام کارهایی که در آن هیچ اختیاری نداشتهاند، به چنین توفیقات و رسالتهایی گماشته نشده، بلکه به دلیل رفتارهای همراه با اختیار خود به رشد و تعالی رسیده باشند. با این وجود، حتی اگر خدا از ابتدا فرشتگانی را برتر از دیگر فرشتگان آفریده باشد این موضوع خلاف عدالت نیست، چنانچه در زمین، خدا انسانها را برتر از دیگر موجودات آفریده است.
[1]. فاطر، 1: «همه ستایشها ویژه خداست که آفریننده آسمانها و زمین است [و] فرشتگان را که داراى بالهایى دوگانه و سهگانه و چهارگانهاند رسولانى [براى انجام دادن فرمانهاى تکوینى و تشریعیاش] قرار داده است. هرچه بخواهد در آفرینش میافزاید یقیناً خدا بر هر کارى تواناست».
[2]. حج، 75: «خداست که از میان فرشتگان و آدمیان رسولانى برمیگزیند، که همانا خدا [به سخن عالمیان] شنوا و [به لیاقت آنان] بینا است».
[3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 410، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 8، ص 625، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 5، ص 351، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق.
[4]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 9، ص 197، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 142، دار المعرفة، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ بغدادی، علاء الدین علی بن محمد، لباب التاویل فی معانی التنزیل، تصحیح، شاهین، محمد علی، ج 3، ص 452، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[5]. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 23، ص 253، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[6]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: 37066؛ منظور از رقیب و عتید
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 18، ص 166، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[8]. عنکبوت، 31: «و زمانى که فرستادگان ما با بشارت [ولادت اسحاق] نزد ابراهیم آمدند، گفتند: ما یقیناً اهل شهر را نابود میکنیم؛ زیرا اهل آن ستمکاراند».
[9]. انعام، 61: «و اوست که بر بندگانش چیره و غالب است، و همواره نگهبانانى [از فرشتگان] براى [حفاظتِ] شما [از حوادث و بلاها] میفرستد تا هنگامى که یکى از شما را مرگ در رسد [در این وقت] فرستادگان ما جانش را میگیرند و آنان [در مأموریت خود] کوتاهى نمیکنند».
[10]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک:39649؛ اولین فرشتهای که بر حضرت آدم(ع) سجده کرد