در باره جمع آوری قرآن سه نظر وجود دارد:
الف: قرآن در زمان خود پیامبر (ص) و با نظارت آن حضرت و در پرتو هدایت إلاهى جمع آورى شده، هر چند خود حضرت رسول (ص) شخصاً قرآن را ننوشته است.
ب: قرآن موجود توسط حضرت على (ع) و بعد از رحلت پیامبر (ص) جمع آورى و تدوین شده است و این کار در دورانى که حضرت على (ع) خانه نشین بودند، انجام شده است.
ج: قرآن بعد از رحلت پیامبر (ص) توسط برخى صحابه، غیر از امام على (ع)، جمع آورى و تدوین شده است.
مورّخان در شماره مصحف های تهیه شده یکسان (مصحف هایی که به دستور عثمان به وسیله کمیته یکسان کردن مصاحف انجام شد) که به اطراف بلاد اسلامی فرستاده شده است، اختلاف دارند. ابن ابی داود تعداد آنها را شش نسخه می داند که هر یک به یکی از شش مرکز مهم اسلامی آن روز ارسال شد. این شش مرکز عبارت اند از مکّه، کوفه، بصره، شام، بحرین و یمن. وی اضافه می کند که علاوه بر این شش نسخه، یک نسخه نیز در مدینه نگه داشته شد که آن را به نام "امّ" یا "امام" می نامیدند. پس، اولین نسخه قرآن به نام "أم"، طبق نظریات محققان که در زمان عثمان جمع آوری شد، در مدینه نگه داری شده است.
جمع آوری قرآن:
در باره جمع آوری قرآن سه نظر وجود دارد:
الف: قرآن در زمان خود پیامبر (ص) و با نظارت آن حضرت و در پرتو هدایت إلاهى جمع آورى شده، هر چند خود حضرت رسول (ص) شخصاً قرآن را ننوشته است.
ب: قرآن موجود توسط حضرت على (ع) و بعد از رحلت پیامبر (ص) جمع آورى و تدوین شده است و این کار در دورانى که حضرت على (ع) خانه نشین بودند، انجام شده است.
ج: قرآن بعد از رحلت پیامبر (ص) توسط برخى صحابه، غیر از امام على (ع)، جمع آورى و تدوین شده است.
بسیارى از علماى شیعه، به ویژه متأخرین و محققان معاصر، معتقدند که قرآن در زمان پیامبر (ص) و با نظارت ایشان جمع آورى شده است.
برخى از شیعیان نیز نظر دوم را پذیرفته و امیرالمؤمنین (ع) را گردآورنده آن دانستهاند. امّا بسیارى از اهل سنّت رأى سوم را اختیار کردهاند و مستشرقین نیز معمولاً همین نظر را پذیرفته و اضافه کردهاند: قرآنى که حضرت على (ع) جمع آورى کرد، مورد اعتناى اصحاب واقع نشد.
چنان که روشن است، بنابر نظر اوّل و دوم، جمع کل قرآن به خداوند مستند بوده و پیدایش سورهها و ترتیب آنها نیز در پرتو وحى إلاهى بوده است؛ زیرا رسول اسلام (ص) طبق آیه شریفه: «ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحى یوحى» هر چه مىفرمود، به خصوص در امور دینى، با راهنمایى وحى بوده است، و امامان معصوم (ع) نیز اگر نبى نبودند، ولى ادامه دهنده راه رسالت و داراى منصب إلاهى عصمت، و علم لدنّى بودند.
کسانى که رأى سوم را پذیرفتهاند، نه تنها نخواهند توانست إلاهى بودن این دو؛ یعنى پیدایش سورهها و ترتیب آنها را اثبات کنند، بلکه در واقع آن را نفى کرده و ذوق و سلیقه شخصى أصحاب را در این مسئله دخیل مىدانند؛[1] زیرا بعد از رحلت پیامبر (ص) صحابه بدون این که حضرت علی (ع) را دخالت دهند، خودشان جمع شدند و قرآن را از پراکندگی در آوردند و به صورت حاضر تدوین نمودند.
اولین نسخه قرآن:
بنابر دیدگاه سوم، پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و پذیرفته نشدن مصحف علی (ع)، عده ای از صحابه به جمع آوری قرآن پرداختند. از جمله: عبدالله بن مسعود، مقداد بن أسود و ابوموسی أشعری.[2]
صحابه بر حسب دانش و شایستگی خود به جمع آوری آیات مرتب کردن سوره های قرآن دست زدند و هریک آن را در مصحف خاص خود گرد آوردند. برخی که خود از عهده این کار بر نمی آمدند، از دیگران می خواستند تا مصحفی برای آنان استنساخ کنند و یا آیات و سوره های قرآن را در مصحفی برای آنان گرد آورند. به این ترتیب و با گسترش قلمرو حکومت اسلامی، تعداد مصحف ها رو به فزونی گذاشت.[3]
جمع کنندگان مصحف ها متعدد بودند و در این جهت با یکدیگر رابطه ای نداشتند. و از نظر صلاحیّت و استعداد و توانایی انجام این کار یکسان نبودند. بنابراین، نسخه هرکدام از نظر روش، ترتیب، قرائت و ... با دیگری یکسان نبود. اختلاف در مصحف ها و قرائت ها، اختلاف میان مردم را ایجاد می کرد. دامنه اختلاف به آن جا رسید که حتی در مرکز خلافت (مدینه)، معلمان قرآن، شاگردان خود را به صورت های مختلف تعلیم می دادند.
این اختلافات، زمینه تقاضای صحابه از عثمان را برای یکی کردن مصحف ها به وجود آورد. وی ابتدا گروهی متشکل از چهارتن، به نام های زیدبن ثابت، سعیدبن عاص، عبدالله بن زبیر و عبدالرحمان بن حارث را مأمور این کار کرد. سپس به دلیل مخالفت برخی صحابه هشت تن دیگر را بر این جمع افزود. در این دوره ریاست املای آیات با صحابی بزرگ پیامبر «ابی بن کعب» بود. این گروه مصحف ها را از اطراف و نقاط مختلف کشور پهناور اسلامی، جمع کرده و قرآنی را، از بین آنها فراهم آوردند و مصحف های دیگر به دستور عثمان، سوزانده یا در آب جوش انداخته شد.[4]
امامان معصوم (ع) قرآن موجود را تأیید و تلاوت بر اساس آن را سفارش کرده اند. مثلاً حضرت علی (ع) رأی موافق خود را با این برنامه اظهار نمود. ابن ابی داوود از سوید بن غفله روایت کرده است که علی (ع) فرمود: "سوگند به خدا که عثمان درباره مصاحف (قرآن) هیچ عملی را انجام نداد، مگر این که با مشورت ما بود".[5]
در روایت دیگری آمده است که حضرت علی (ع) فرمود: "اگر امر مصحف ها به من نیز واگذار می شد، من همان می کردم که عثمان کرد".[6]
کمیته یکسان کردن مصاحف از طرف عثمان در انجام مأموریت خود سه مرحله اساسی را طی کرد:
1. جمع آوری منابع و مآخذ صحیح برای تهیه مصحف واحد و انتشار آن بین مسلمانان.
2. مقابله مصحف های آماده شده با یکدیگر، به منظور حصول اطمینان نسبت به صحت و عدم وجود اختلاف بین آنها.
3. جمع آوری مصحف ها و یا صحیفه هایی که قرآن در آنها ثبت شده بود از تمامی بلاد اسلامی و محو و نابود کردن آنها.[7]
ولی این کمیته، در این مراحل سه گانه، دقت لازم را به کار نبرد و در انجام وظایف خود اندکی تساهل ورزید. به خصوص در مرحله دوم (مقابله مصاحف) که نیازمند دقّت و بررسی بیشتری بود.
در مرحله جمع آوری مصحف ها و محو آنها، عثمان به این نحو عمل کرد که افرادی را به بلاد مختلف فرستاد و مصحف ها و صحیفه هایی را که قرآن در آنها ثبت شده بود جمع آوری کرد و دستور داد آنها را بسوزانند.[8]
در ابتدای امر عثمان تصور می کرد یکی کردن مصاحف کار آسانی است، لذا گروهی را برای انجام آن گرد آورد که شایستگی کافی نداشتند. سرانجام به گروهی دیگر متوسل شد که افراد لایق و با کفایتی چون «سیّد قرّا» و صحابی بزرگ «أبّی بن کعب» در میان آنان بود.[9]
از طرف دیگر، عثمان به همه مسلمانان اعلام کرد که هر کس، هر قسمت از قرآن را که از پیامبر (ص) شنیده است، در اختیار کمیته بگذارد.[10] بر اثر این اعلام، مردم الواح و استخوان ها و چوب هایی را که قرآن بر آن نوشته شده بود، آوردند.
مورّخان در شماره مصحف های تهیه شده یکسان که به اطراف بلاد اسلامی فرستاده شده است، اختلاف دارند. ابن ابی داود تعداد آن ها را شش نسخه می داند که هر یک به یکی از شش مرکز مهم اسلامی آن روز ارسال شد. این شش مرکز عبارتند از مکّه، کوفه، بصره، شام، بحرین و یمن. وی اضافه می کند که علاوه بر این شش نسخه، یک نسخه نیز در مدینه نگه داشته شد که آن را به نام «امّ» یا «امام» می نامیدند.[11]
پس، اولین نسخه قرآن به نام«أم»، طبق نظرات محققین که در زمان عثمان جمع آوری شد، در مدینه نگه داری شده است.
مصحفی که به هر منطقه ای فرستاده شده بود، در مرکز منطقه حفظ می شد و از روی آن، نسخه های دیگری استنساخ می شد تا در دست رس مردم قرار گیرد. و تنها قرائت این مصحف ها رسمیت داشت و هر نسخه و یا قرائت که با این مصحف های یکسان، مخالف بود، غیر رسمی و ممنوع شناخته می شد و استفاده از آنها موجب مجازات بود.[12]
مصحف مدینه مرجع عمومی بود و اگر میان مصحف های فرستاده شده در بلاد دیگر، اختلافی پیدا می شد، برای رفع اختلاف و تصحیح آنها مصحف مدینه ملاک قرار می گرفت و مطابق با آن، مصحف های دیگر تصحیح می شد.[13]
[1] اقتباس از پاسخ شماره 71 (سایت: 314).
[2] معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، ص 125، مؤسسه فرهنگی تمهید، چاپ یاران، قم، چاپ چهارم، 1381 شمسی.
[3] علوم قرآنی، ص 132.
[4] علوم قرآنی، ص 133؛ معرفت، محمدهادی، تاریخ قرآن، از ص 84 تا 139، تهران، سمت، 1357 شمسی.
[5] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج1، ص59، چاپ جدید.
[6] ابن الجزری، النشر فی القرائات العشر، ج 1، ص 8، چاپ مکتبه مصطفی محمد، مصر.
[7] علوم قرآنی، ص 142.
[8] علوم قرآنی، ص143.
[9] عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب فی اسماء الرجال، ج1، ص 187، چاپ مجلس دائرة المعارف النظامیه.
[10] سجستانی، سلیمان، المصاحف، ص 24، چاپ مکتبة رحمانیة، مصر.
[11] المصاحف، ص 34.
[12] علوم قرآنی، ص 146.
[13] علوم قرآنی، ص 146.