کد سایت
fa8067
کد بایگانی
6491
نمایه
فلسفه عادت ماهیانه زنان
برچسب
زنان|حیض|عادت ماهانه
خلاصه پرسش
فلسفه عادت ماهانه زنان چیست؟
پرسش
در آیه شریفه 222 سوره بقره میخوانیم: «و سؤال کنند از تو درباره عادت ماهانه زنان، بگو: آن رنجی است برای زنان». آیا عادت ماهانه چیزی بجز نشان دهنده کار دستگاه تناسلی زنان و نتیجه طبیعی کارکرد هورمونهای خاص نیست؟ آیا مراد از این ریزش خون رنج برای زنان است. اگر اینطور است آیا خدای بد جنسی نداریم؟
پاسخ اجمالی
منشأ پیدایش خون حیض، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته پوسته شدن مخاط آن، و جریان خونهاى موجود است. وجود خون حیض و عادت زنانگی لازمه ساختمان و عملکرد دستگاههای بدن یک زن سالم است و خارج شدن آن علیرغم دردها و ناراحتیها و زحمتهایی که برای زن دارد یکی از الطاف بزرگ خدای مهربان نسبت به زنان است. اما این خروج که همراه با دردهای شدید و مشکلات دیگری برای زنان است، لازمه جهان ماده و طبیعت است؛ زیرا این قانون طبیعت و عالم ماده است که همواره شب با روز، نفع با ضرر، آسایش با سختی، خوشی با ناراحتی، شادی با غم و ....به هم آمیخته باشد و تفکیک آنها از یکدیگر در جهان ماده و طبیعت امکان ندارد. دقت شود آیه تنها میفرماید این خونریزی موجب رنج میشود نه اینکه خداوند به جهت این رنج زنان چنین سیستمی را طراحی کرده است.
پاسخ تفصیلی
علت طرح این پرسش آن است که به معنای آیه مورد نظر درست توجه نشده است. برای روشن شدن حقیقت مسئله با هم آیه و معنا و تفسیر آنرا مرور میکنیم. خداوند متعال در این آیه میفرماید: «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ ...»؛[1] یعنی: «و از تو، درباره خون حیض می پرسند، بگو: چیز زیانبار و آلودهاى است، از اینرو؛ در حالت قاعدگى، از آنان کنارهگیرى کنید! و با آنها نزدیکى ننماید، تا پاک شوند! ...».
این آیه شریفه، فلسفه حکم اجتناب از آمیزش جنسى با زنان در حالت قاعدگى را بیان میکند؛ زیرا آمیزش در چنین حالتى، علاوه بر اینکه تنفّرآور است، زیانهاى بسیارى به بار میآورد که طبّ امروز نیز آنرا اثبات کرده، از جمله احتمال عقیم شدن مرد و زن، و ایجاد یک محیط مساعد براى پرورش میکرب بیماری هاى آمیزشى (مانند سفلیس و سوزاک) و نیز التهاب اعضای تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد و غیر اینها که در کتب طب آمده است، لذا پزشکان، آمیزش جنسى با چنین زنانى را ممنوع اعلام میکنند. از طرف دیگر، جاری شدن و خروج این خون رنج و درد شدیدی را برای زن به همراه دارد.
منشأ پیدایش خون حیض، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته پوسته شدن مخاط آن، و جریان خونهاى موجود است. خونى که هنگام عادت ماهیانه دفع میشود، خونى است که هر ماه در عروق داخلى رحم، براى تغذیه جنین احتمالى جمع میگردد؛ زیرا رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک میکند، و مقارن آن عروق داخلى رحم به عنوان آماده باش براى تغذیه نطفه مملوّ از خون میشود، اگر در این موقع که تخمک وارد رحم میشود، اسپرم که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشکیل نطفه و جنین میدهد و خونهاى موجود در عروق رحم صرف تغذیه آن میشود، در غیر این صورت، بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شکافتن جدار رگها، خون موجود خارج میشود و این همان خون حیض است، و از اینجا دلیل دیگرى براى ممنوع بودن آمیزش جنسى در این حال به دست میآید؛ زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خونها هیچ گونه آمادگى طبیعى براى پذیرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه میبیند.[2]
بنابر این، وجود خون حیض و عادت زنانگی لازمه ساختمان و عملکرد دستگاههای بدن یک زن سالم است و خارج شدن آن علیرغم دردها و ناراحتیها و زحمتهایی که برای زن دارد یکی از الطاف بزرگ خدای مهربان نسبت به زنان است. خارج شدن این خون به اندازهای در سلامت زن مؤثر است که عدم وجود عادت زنانه در سنین بعد از بلوغ و قبل از یائسگی نشانه از عدم سلامت او دارد که باید مداوا شود؛ زیرا اگر این خون در هر ماه از بدن زن خارج نشود و زن حامله هم نباشد تا به مصرف جنین او برسد، وجودش در عروق زن برای سلامت او بسیار خطرناک خواهد بود، اما همراهی این خروج مفید و حیاتبخش با دردهای شدید و مشکلات دیگری برای زنان، لازمه جهان ماده و طبیعت است؛ زیرا این قانون طبیعت و عالم ماده است که همواره شب با روز، نفع با ضرر، آسایش با سختی، خوشی با ناراحتی، شادی با غم و ... به هم آمیخته باشد و تفکیک آنها از یکدیگر در جهان ماده و طبیعت امکان ندارد و در عالم ماده نباید انتظار منفعت محض، لذت محض (بدون سختی و مشقت و تلخی) را داشته باشیم؛ زیرا چنین انتظاری نه عاقلانه است و نه عملی.
این آیه شریفه، فلسفه حکم اجتناب از آمیزش جنسى با زنان در حالت قاعدگى را بیان میکند؛ زیرا آمیزش در چنین حالتى، علاوه بر اینکه تنفّرآور است، زیانهاى بسیارى به بار میآورد که طبّ امروز نیز آنرا اثبات کرده، از جمله احتمال عقیم شدن مرد و زن، و ایجاد یک محیط مساعد براى پرورش میکرب بیماری هاى آمیزشى (مانند سفلیس و سوزاک) و نیز التهاب اعضای تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد و غیر اینها که در کتب طب آمده است، لذا پزشکان، آمیزش جنسى با چنین زنانى را ممنوع اعلام میکنند. از طرف دیگر، جاری شدن و خروج این خون رنج و درد شدیدی را برای زن به همراه دارد.
منشأ پیدایش خون حیض، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته پوسته شدن مخاط آن، و جریان خونهاى موجود است. خونى که هنگام عادت ماهیانه دفع میشود، خونى است که هر ماه در عروق داخلى رحم، براى تغذیه جنین احتمالى جمع میگردد؛ زیرا رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک میکند، و مقارن آن عروق داخلى رحم به عنوان آماده باش براى تغذیه نطفه مملوّ از خون میشود، اگر در این موقع که تخمک وارد رحم میشود، اسپرم که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشکیل نطفه و جنین میدهد و خونهاى موجود در عروق رحم صرف تغذیه آن میشود، در غیر این صورت، بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شکافتن جدار رگها، خون موجود خارج میشود و این همان خون حیض است، و از اینجا دلیل دیگرى براى ممنوع بودن آمیزش جنسى در این حال به دست میآید؛ زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خونها هیچ گونه آمادگى طبیعى براى پذیرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه میبیند.[2]
بنابر این، وجود خون حیض و عادت زنانگی لازمه ساختمان و عملکرد دستگاههای بدن یک زن سالم است و خارج شدن آن علیرغم دردها و ناراحتیها و زحمتهایی که برای زن دارد یکی از الطاف بزرگ خدای مهربان نسبت به زنان است. خارج شدن این خون به اندازهای در سلامت زن مؤثر است که عدم وجود عادت زنانه در سنین بعد از بلوغ و قبل از یائسگی نشانه از عدم سلامت او دارد که باید مداوا شود؛ زیرا اگر این خون در هر ماه از بدن زن خارج نشود و زن حامله هم نباشد تا به مصرف جنین او برسد، وجودش در عروق زن برای سلامت او بسیار خطرناک خواهد بود، اما همراهی این خروج مفید و حیاتبخش با دردهای شدید و مشکلات دیگری برای زنان، لازمه جهان ماده و طبیعت است؛ زیرا این قانون طبیعت و عالم ماده است که همواره شب با روز، نفع با ضرر، آسایش با سختی، خوشی با ناراحتی، شادی با غم و ... به هم آمیخته باشد و تفکیک آنها از یکدیگر در جهان ماده و طبیعت امکان ندارد و در عالم ماده نباید انتظار منفعت محض، لذت محض (بدون سختی و مشقت و تلخی) را داشته باشیم؛ زیرا چنین انتظاری نه عاقلانه است و نه عملی.