سوره توبه و یا سوره برائت به چند موضوع میپردازد:
برائت از مشرکان و بیان وضعیت آنان، نبرد با کفار، جریان نفاق و رفتارهای فردى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى منافقان بویژه در ماجرای جنگ تبوک، و ... .
از جمله آیات این سوره، آیاتى است که در برابر تمسخر و آزار و اذیت منافقان نسبت به پیامبر(ص)، به بیان برخى از صفات و ویژگیهاى رسول مکرم اسلام(ص) میپردازد. البته مهمترین موضوعى که در این سوره مطرح شده، بررسی جریان نفاق است.[1]
این سوره بعد از فتح مکه و در سال نهم هجرى نازل شد؛[2] یعنى زمانى که منافقان از طرفى در میان مسلمانان مشغول کارشکنى و توطئه بودند و با ایجاد تشکیلات درون گروهى به فعالیت میپرداختند و از طرف دیگر، با ارتباط با بیگانگان و دشمنان اسلام و حکومت اسلامى، در صدد براندازى نظام اسلامى بودند. امّا علیرغم تمام این کارشکنیها و شرکت ننمودن در جنگ تبوک و یارى نکردن نظامى و مالى پیامبر(ص) و مسلمانان و آزار رسول گرامى اسلام، خداوند متعال در فرازهای گوناگون این سوره، در کنار بیان غضب و قهر خود، سخن از رحمت و گذشت و توبه نیز به میان آورده و منافقان را از نفاق اجتماعى و دینى نهى فرمود. پیامبر اکرم(ص) با آنکه توسط اخبار غیبى از فعالیتهای آنان با خبر بود، ولى در بیشتر موارد، رفتارى عادى و معمولى با آنان داشت؛ لذا پیامبر را اذیت نموده و میگفتند: او گوش است. هر چه میگوییم میشنود و زود باور میکند؛ از اینرو خداوند فرمود: «قل اُذن خیر لکم... و رحمة...»؛ [3] بگو: گوش خوبى است براى شما ... و رحمت است برى کسانى از شما که ایمان آوردهاند... .
بنابر این، با توجه به مطالب سورهی توبه، آیات آخر این سوره را میتوان به عنوان جمعبندى و نتیجهگیرى تمام آن تلقى نمود که به بیان سجایاى اخلاقى پیامبر اکرم(ص) و بهرهگیرى و توسل به آن مقام الهى و رحمت عام ربوبى پرداخته و سپس با طرح مسئله توحید و اینکه حتى توسل به پیامبر گرامى هم در سایه و پناه توحید قرار داشته و گرچه ایشان منشأ خیرات فراوان میباشد و اُذن خیر است و رنج و سختیهاى مردم بر او گران بوده و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است، ولى با این حال، مظهر الهى است.[4] بهطوری که به پیامبر خویش میفرماید: «اگر مردم به تو پشت کرده و ایمان نیاورده و پیروى ننمودند، تو هم بگو: خدا مرا کافى است، خدایى جز او نیست و بر او توکل کردم».[5] و هیچ موجودى در قبال خداوند متعال ذرهاى از استقلال برخوردار نیست. و براى بیان قدرت و عظمت و سلطنت و تدبیر الهى میفرماید: «و هو رب العرش العظیم».
در ادامه باید گفت که ما مجموع قرآن موجود و در دسترس را به دلایل عقلى و نقلى مصون از تحریف میدانیم که در پرسشهای مرتبط با «تحریف نشدن قرآن کریم» بدان پرداخته شده است.[6]
اینکه برخی اختلاف قرائات در آیات پایانی سوره توبه نقل شده، مانند نمونه بهجاى عبارت «مِن أَنْفُسِکم»، «مِنْ أَنْفَسِکم» قرائت شده،[7] و یا آنکه در برخى روایات در مقام تفسیر و تطبیق، تفاوتهایی با قرائت مشهور مشاهده میشود، خدشهاى به قطعى الصدور بودن آیات وارد نمیکند، نظیر آنچه که از امام صادق(ع) نقل شده است: «لقد جاءنا رسول من انفسنا عزیز علیه ما عَنتنا حریصٌ علینا بالمؤمنین رؤف رحیم»؛ رسولى از خود ما برایمان آمده، رنج و دشواری ما بر او گران است و برای ما [برای هدایت ما] حریص است و به مؤمنان دلسوز و مهربان است».[8]
و یا آنچه که از امام صادق(ع) نقل شده است: «خداوند فرمود: لقد جاءکم رسول من انفسکم، این فراز از آیه مرتبط با ما است و نیز فرازهای "عزیز علیه ما عنتم" و "حریص علیکم" در ارتباط با ما نازل شده است، اما دیگر مؤمنان در فراز "بالمؤمنین رؤف رحیم"، با ما شریکند».[9] مشابه این روایت از امام باقر(ع) نیز نقل شده است. [10]
برخى معتقدند که دو آیه پایانى سوره توبه، آخرین آیاتى است که بر پیامبر(ص) نازل گردید، چنانکه آخرین سوره کامل نازل شده، سوره برائت میباشد.[11] لکن عدهاى از مفسران چنین نظرى را نمیپذیرند.[12]
البته گزارشهایی از برخی مفسران در ارتباط با خصوص دو آیه پایانی سوره توبه وجود دارد که بسیاری از آنها با نظریه گردآوری قرآن در زمان پیامبر(ص) همخوان نیست:
- زید بن ثابت میگوید: دو آیه از سوره توبه (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ...)، تنها نزد خزیمه انصاری بود و او قصد داشت تا این دو آیه را هنگام جمعآوری قرآن نشان ندهد.
- عباد بن عبدالله بن زبیر میگوید: حارث بن خزیمه دو آیه آخر سوره توبه را نزد عمر آورد. عمر از او پرسید: (هنگام نزول آیه) چه کسی با تو بود؟ حارث گفت: نمیدانم، اما آنرا از پیامبر(ص) شنیدم. عمر گفت: من نیز به آن شهادت میدهم و اگر سه آیه بود، آنرا به عنوان یک سوره جداگانه قرار میدادم، اما اکنون آن را به یکی از سورههای قرآن ملحق کنید و من نیز آنها را به سوره برائت ملحق کردم.
- شخصی دو آیه آخر سوره برائت را نزد عمر آورد. عمر از او شاهدی نخواست و گواهی داد که رسول خدا(ص) نیز آنها را قرائت کرده بود.
همانگونه که گفته شد، بر اساس نظری که گردآوری قرآن را در زمان پیامبر(ص) میداند، این گزارشها اعتباری ندارد، ولی با پذیرش این گزارشها نیز آیات پایانی سوره توبه بخشی از قرآن خواهد ماند، نهایت آنکه برخی معتقدند که پیامبر اسلام(ص) آنها را به عنوان بخشی از سوره بقره قرار داده بود، اما برخی دیگر معتقدند که با رأی و اجتهاد صحابه، این دو آیه به سوره برائت ملحق شد.[13]
[1]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 146، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[2]. همان، ص 148.
[4]. جوادى آملى، عبدالله، سیره رسول اکرم، تفسیر موضوعى قرآن، ج 8، ص 61، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، 1379ش.
[6]. المیزان، ج 2، ص 104 و 126 و...؛ محمد حسین طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 196 به بعد، بیجا، دار الکتب الاسلامیه، 1394ش؛ جوادى آملى عبدالله، قرآن در قرآن، ص 315 – 349، قم، اسراء، چاپ اول، 1378 ش؛ هادوى تهرانی، مهدى، مبانى کلامى اجتهاد، ص 33 به بعد، قم، خانه خرد، چاپ سوم، 1385ش.
[7]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 128، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 325، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ و ...
[8]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 378، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[9]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 118، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[10]. همان.
[11]. مجمع البیان، ج 5، ص 3.
[12]. المیزان، ج 9، ص 414؛ التمهید، ج1، ص 98.
[13]. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج 11، ص 56، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا؛ ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 10، ص، 241، بیروت، مؤسسه التاریخ، چاپ اول، بیتا.