بر اساس شواهد تاریخی، در زمان خلیفهی دوم فرمان منع نگارش حدیث صادر شد و او بود که از نوشته شدن احادیث به شدت منع میکرد. اما آزادسازی تدوین و نگارش احادیث بعد از حدود صد سال و به طور رسمی با فرمان عمر بن عبدالعزیز(از خلفای اموی) به ابوبکر بن عمرو بن حزم آغاز شد، هنگامی که سنن و احادیث پیامبر اسلام(ص)در معرض تلف و نابودی قرار گرفته بود.[1]
اما در دوره حکومت امام علی(ع) احادیث پیامبر اسلام(ص) همچنان به صورت شفاهی نقل میشد، اما برخی راویان سخن خود امام را به نگارش درمیآوردند:
- زید بن وهب: که از اصحاب خاص امام علی(ع) بود[2] و کتاب «خطب امیرالمؤمنین(ع) علی المنابر فی الجمع و الأعیاد و غیرها» را نگاشت.[3]
- عبیدالله بن ابو رافع: او کاتب امام علی(ع) بود[4] و کتاب «قضایا امیرالمؤمنین(ع)» را نوشت.[5]
اما اینکه چرا امام علی(ع) با وجود در دست داشتن حکومت، به صورت رسمی لغو ممنوعیت نگارش احادیث پیامبر اسلام(ص) را اعلام نفرمود، میتوان دلایلی را برای آن در نظر گرفت، مانند:
- امام علی(ع) حدود پنج سال حکومت کرد که مصادف با چند جنگ مهم بود؛[6] لذا امام(ع) فرصت پرداختن به برخی امور دیگر را پیدا نمیکرد. اگر نگارش احادیث پیامبر(ص) آزاد شده و مدیریتی در ارتباط با آن وجود نداشت، امکان جعل احادیث به صورت گسترده - آن هم با استناد به فرمان امام - وجود داشت.
- بیست و پنج سال بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) بود که خلافت حضرتشان به مسیر اصلی خود بازگشت. امام علی(ع) بعد از رسیدن به خلافت ظاهری، تصمیم داشت تا تمام بدعتهایی را که در این مدت بهوجود آمده بود را از بین ببرد،[7] اما با توجه به زمان نسبتاً طولانی که مردم با رفتارها و آدابی خو گرفته بودند که آنها را آداب رسول خدا(ص) و خلفای او میدانستند؛ امکان عملی مبارزه سریع و فراگیر با این آداب برای امام(ع) وجود نداشت؛ و اتفاقات و اختلافاتی در جامعه پدید میآمد، مانند آنچه هنگام مبارزه حضرتشان با نماز بدعتآمیز تراویح رخ داد.[8]
[1]. «منع کتابت حدیث و فرمان عمر بن عبدالعزیز»، 42417؛ «منع نشر حدیث و تشویق پیامبر اسلام(ص) به نگارش حدیث»، 4820.
[2]. حلی، حسن بن علیّ بن داود، الرجال، ص 164، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1342ش.
[3]. طوسى، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، ص 202، قم، ستاره، چاپ اول، 1420ق.
[4]. الرجال، ص 112.
[5]. فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، ص 306.
[6]. «علل وقوع جنگ صفین و نهروان»، 14676؛ «انحرافات خوارج»، 7299؛ «دلایل جنگ جمل»، 158.
[7]. «شیعه و خواندن نماز با دست باز، تکتف»، 229؛ «حی علی خیر العمل»، 20111.
[8]. «مخالفت امام علی(ع) با بدعتها»، 51539؛ «نماز تراویح در مذهب اهل بیت (ع)»، 6313؛ «بدعتهای خلیفه دوم»، 53893؛ «فلسفه برگزار نکردن نماز تراویح»، 26484؛ «نماز تراویح و تقیه»، 7286.