لطفا صبرکنید
23905
- اشتراک گذاری
مسلمانان در وجود و عدم وجود عبارت "حی علی خیر العمل" در اذان اختلاف نظر دارند. عده ای آن را بعد از عبارت "حی علی الفلاح" وارد دانسته، و عده ای دیگر، در اذان خود، این عبارت را نمی آورند. هر دو نظریه، نظرش را منسوب به فعل پیامبر اکرم (ص) می کند! با توجه روایات فراوانی که از اهل بیت (ع) در این باره رسیده است، در میان فقهای شیعه اجماع حاصل شده که "حی علی خیر العمل" از اجزای اذان است.
علاوه بر این؛ روایات متعددی در منابع اهل سنت وجود دارد که در آنها به جزئیت "حی علی خیر العمل" در اذان، تصریح شده است. این روایات را برخی از صحابه نقل کرده اند که روایات آنان عموماً مورد قبول اهل سنت است.
امروزه مسلمانان در وجود و عدم وجود عبارت "حی علی خیر العمل" در اذان اختلاف نظر دارند. عده ای آن را بعد از عبارت "حی علی الفلاح" وارد دانسته، و عده ای دیگر، در اذان خود، این عبارت را نمی آورند. هر دو نظریه، نظرش را منسوب به فعل پیامبر اکرم (ص) می کند!
روایات اهل بیت(ع) در صدد اثبات این مطلب است که "حی علی خیر العمل" جزو اذان است و باید گفته شود. از جمله این روایات می توان به روایت کُلیب اسدی،[1] و روایت عبد الله به سنان،[2] از امام صادق(ع) اشاره کرد.
لذا با توجه روایات فراوانی که از اهل بیت (ع) در این باره رسیده، در میان فقهای شیعه اجماع[3] حاصل شده است که "حی علی خیر العمل" از اجزای اذان است.
لذا درباره روایات اهل بیت(ع) و آرای فقها به علت وضوحی که در این موضوع وجود دارد، بیش از این ادامه نداده و به موضوع "حی علی خیر العمل" در اذان اهل سنت اشاره می کنیم.
جزئیت "حی علی خیر العمل" در اذان اهل سنت
روایات متعددی در منابع اهل سنت وجود دارد که در آنها به جزئیت حی علی خیر العمل تصریح شده است. این روایات را برخی از صحابه نقل کرده اند که روایات آنان عموماً مورد قبول اهل سنت است.
الف. عبد الله بن عمر: از نافع چنین روایت شده است که عبد الله بن عمر چه بسا بعد از "حی علی الفلاح" در اذانش عبارت "حی علی خیر العمل" را اضافه می کرد.[4]
ب. سهل بن حنیف: بیهقی نقل می کند که گفتن "حی علی خیر العمل" از ابو اُمامه، سهل بن حنیف، نیز روایت شده است.[5]
ج. بلال حبشی: در روایتی از بلال نقل شده است که وی در اذان خود، عبارت "حی علی خیر العمل" را می آورد، البته در ادامه این حدیث چنین آمده است که پیامبر(ص) بعد از مدتی به او فرمودند که به جای آن، عبارت "الصلاة خیر من النوم" را بیاورد.[6]
قسمت دوم این روایت، مورد اشکال است؛ زیرا به تصریح عده زیادی از علمای اهل سنت، الصلاة خیر من النوم، بعد از وفات پیامبر اسلام(ص) به اذان اضافه شده است. مالک بن انس از بزرگان اهل سنت و پیشوای مذهب مالکی در کتابش می گوید: به ما این چنین رسیده است که مؤذن خلیفه دوم، روزی برای اذان صبح آمده بود که خلیفه را در خواب دید، لذا در بین اذان این جمله را گفت که "الصلاة خیر من النوم؛ نماز از خواب بهتر است"، خلیفه که بیدار شد به او امر کرد تا این جمله را به اذان صبح اضافه کند.[7]
در نسخه ای از کتاب مالک بن انس که شخصی به نام محمد بن حسن آن را روایت کرده است بعد از بیان روایتی در باب اذان، چنین تعلیقی آمده است که: عبارت "الصلاة خیر من النوم"، باید بعد از اتمام اذان گفته شود و شایسته نیست که آنچه در اذان وجود ندارد، در آن اضافه شود.[8]
البته، در برخی دیگر از روایات اهل سنت که کیفیت اذان در آن بیان شده است، ذکری از "حی علی خیر العمل" نیامده است، ولی قطعاً در روایاتی هم این عبارت بیان شده است، در حالی که در روایات شیعه که در صدد بیان کیفیت اذان است، عبارت "حی علی خیر العمل" همیشه بیان شده است.
علت حذف "حی علی خیر العمل" از اذان
قوشجی حنفی در شرح تجرید می گوید: عمر بن خطاب در خطبه ای به مردم گفت: ای مردم! سه چیز در زمان رسول خدا(ص) بوده ولی من از آنها نهی کرده و حرام می کنم و هر کس انجام دهد او را عقاب می کنم؛ اول: متعه زنان، دوم: حج تمتع و سوم: گفتن حی علی خیر العمل در اذان.[9]
برای علت حذف حی علی خیر العمل دو نظریه مطرح شده است، نظریه اول که عموماً توسط اهل سنت و در توجیه این فعل خلیفه دوم بیان می شود. و نظریه دوم که در برخی از روایات اهل بیت(ع) وارد شده است.
فضل بن شاذان از ابن ابی عمیر نقل می کند که از امام کاظم(ع) پرسید: به چه علت "حی علی خیر العمل" از اذان حذف شد؟ حضرت فرمودند: علت ظاهری آن را می خواهی بدانی یا علت واقعی و باطنی اش را؟ عرض کرد: هر دو را. امام فرمود: علت ظاهری اش آن است که مردم با تمسک به آن از جهاد سر باز نزنند و نگویند بهترین عمل نماز است؛ پس جهاد نروند. اما علت حقیقی آن است که چون بهترین عمل "ولایت" است، کسی که این عبارت را از اذان حذف کرده است، خواسته تا مردم به سوی آن کشیده نشده و دعوت نشوند.[10]
بنابراین، با توجه به روایات اهل بیت(ع) و عمل برخی از اصحاب که روایاتشان به ما رسیده است، می توان چنین نتیجه گرفت که عبارت "حی علی خیر العمل" در اذان بوده، ولی بعدها توسط خلیفه دوم حذف شده است.
[1] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص290، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1413ق.
[2] طوسی، محمد بن حسن،تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج2، ص 59، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق.
[3] شریف مرتضی، علی بن حسین، الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ص 137، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1415ق.
[4]سنن بیهقی، ج 1، ص 424، المکتبة الشاملة. در این صفحه چندین روایت از عبدالله بن عمر نقل شده است که عبارت "حی علی خیر العمل" را در اذان می آورده است. همچنین نک: الموطأ، ج 1، ص 163، ح 92، المکتبة الشاملة.
[5]سنن بیهقی، ج 1، ص 424.
[6]همان، ص 425.
[7]الموطأ، ج 1، ص 161، ح 91.
[8]همان، ص 163، ح 92.
[9]برای اطلاع از دیدگاه قوشجی در این موضوع، ر.ک: حسینی شیرازی، محمد، القول السدید فی شرح التجرید، ص 360، دار الایمان، قم، 1410ق.
[10] صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج 2، ص 368، انتشارات داوری، قم، 1385ش. در توجیه این روایت می توان گفت: چه بسا این مطلب که بهترین عمل، ولایت است در میان مردم مشهور بوده، لذا حذف شده، یا این که در سال های بعد برای مردم چنین سوالی پیش اید که بهترین عمل چیست؟ اگر نماز بهترین عمل است چرا به جهاد می رویم یا دیگر واجبات و مستحبات مانند انفاق و صدقه را انجام دهیم؟ چنین سوالاتی می تواند مردم را به پرسش از اهل بیت(ع) وادار کند و حتماً جوابی که از این پرسش ها می گیرند مطابق میل دستگاه های حکومتی نبوده است.