خداوند مشرکان و گناهکارانی که به نوعی وابسته به یکی از اولیای خدا هستند را از آنان نمیداند، مانند آنچه قرآن کریم از نوح پیامبر(ع) نقل میکند، زمانی که آنحضرت از خداوند درخواست نمود که خدایا فرزندم از اهل من است و او را نجات ده، و پاسخ شنید که او از اهل تو نیست.[1]
در همین راستا و در روایات متعددی از اهلبیت(ع) عبارت «لیس منا (از ما نیست)» و یا عباراتی مشابه با آن وجود دارد که ظاهر معنایش آن است که افراد مندرج در این روایات، هیچ ارتباطی با ائمه(ع) ندارند!
آنچه در مورد چنین روایاتی میتوان گفت؛ آن است که اگرچه مقصود از عبارت یادشده، خروج از پیروی مکتب اهلبیت(ع) و توصیههای آن پیشوایان است، اما واضح است همانگونه که تسلیمبودن در برابر دستورات قرآن و اوامر الهی، دارای مراتب است، خروج از تسلیم و پیروی ائمه(ع) نیز مراتبی دارد و اینگونه نیست که هر فردی که مصداق یکی از این روایات باشد را به صورت کامل، خارج از دایره شیعیان و یا مسلمانان بدانیم!
از اینرو اگر به عنوان نمونه، امامی بفرماید: هر کس از ما نباشد از دایره اسلام بیرون است. منظور از اسلام در این روایت و نظیر آن، تسلیم شدن محض و پیرویکردن کامل از دستورات پیامبر اسلام(ص) و قرآن کریم است، نه خروج از اسلام به معنای اصطلاحی آن؛ چون میدانیم کسانی که شهادتین را بر زبان جاری کنند، مسلمان محسوب میشوند، اما با نگاهی متعبدانهتر، آنانی که وصیت پیامبر(ص) را نادیده گرفتند، در حقیقت به طور کامل تسلیم حق نشدهاند.
به هر حال، عبارت «لیس منا»، و تعابیری شبیه آنرا در برخی روایات میتوانیم اینگونه تفسیر کنیم که رفتار افرادی که در روایات به آنها اشاره شده، به شیوهای نیست که اساسا بتوان مرتکبان چنین رفتاری را شیعه نامید، اما در برخی روایات دیگر که از همین تعبیر استفاده کردهاند، سخن امام(ع) ناظر به آن است که کسانی نیز وجود دارند که اگرچه مسلمان و شیعه هستند، اما در ردیف شیعیانی نیستند که ولایتمداری و پیروی آنان از معصومان(ع) در عالیترین درجات ممکن قرار داشته باشد.
با توجه به توضیحات یاد شده به برخی روایات در این زمینه اشاره میکنیم:
- «از ما نیست کسی که هر روز خود را محاسبه نکند».[2]
- « از ما نیست کسی که همراه و همنشین خوبی برای همصحبت و همنشین خود نباشد».[3]
- «هر کس از ما دوری کند و میل و رغبت به ما نداشته باشد از ما نیست و هر کس از ما نباشد از دایره اسلام بیرون است».[4]
- «از ما نیست و کرامتی ندارد کسی که در شهری با جمعیت صد هزار یا بیشتر از آن زندگی کرده و فردی باتقواتر از او را بتوان در آن شهریافت!(یعنی یک فرد شیعی باید همواره باتقواتر از دیگران باشد)».[5]
- «از ما نیست کسی که به بزرگان ما احترام نگذاشته و برای خردسالان ما دلسوزی نکند».[6]
- «از ما نیست کسی که نسبت به مسلمان دیگری مکر و حیله کند».[7]
- «از ما نیست کسی که هنگام غضب، نتواند نفس خود را کنترل کند».[8]
- « از ما نیست کسی که بر سر مسلمانی کلاه بگذارد». [9]
و ...
[1]. ر. ک: فرزند نوح(ع) عمل غیر صالح.
[2]. «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ خَیْراً [حَسَناً] اسْتَزَادَ اللَّهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَیْهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْه». کوفى اهوازى، حسین بن سعید، الزهد، ص 76، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، 1402ق.
[3]. «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ وَ مُحَالَفَةَ مَنْ حَالَفَه». برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 2، ص 357، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[4]. «مَنْ رَغِبَ عَنَّا لَیْسَ مِنَّا وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ مِنَّا [مَعَنَا] فَلَیْسَ مِنَ الْإِسْلَام». کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص 284، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، 1410ق.
[5]. «لَیْسَ مِنَّا وَ لَا کَرَامَةَ مَنْ کَانَ فِی مِصْرٍ فِیهِ مِائَةُ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ وَ کَانَ فِی ذَلِکَ الْمِصْرِ أَحَدٌ أَوْرَعَ مِنْهُ». کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 78، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنَا وَ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا». همان، ص 165.
[7]. «لَیْسَ مِنَّا مَنْ مَاکَرَ مُسْلِماً». همان، ص 337.
[8]. «ُلَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَمْلِکْ نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِه». همان، ص 637.
[9]. «لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَ مُسْلِماً ». ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 273، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق.