جستجوی پیشرفته
بازدید
33714
آخرین بروزرسانی: 1400/02/06
خلاصه پرسش
ادله‌ی وجودی و چگونگی خلقت خدا را بیان کنید؟
پرسش
خدا چگونه خلق شده و به وجود آمد؟ از کجا آمده است؟ آیا او به وسیله‌ی خودش پدید آمده است؟ (خودش، خودش را به وجود آورده است؟) چگونه ما می‌توانیم دریابیم و بفهمیم که او وجود دارد؟ دلایل وجود خدا را برای من تبیین کنید.(دلایلی را بیان کنید که خدا وجود دارد).
پاسخ اجمالی

خداوند تبارک و تعالی، وجود مطلق و کمال مطلق است که هیچ‌گونه عیب و نقصی در آن نیست. مفهوم واژه‌ی خدا از عمومی‌ترین و ساده‌ترین مفاهیمی است که همه‌ی انسان‌ها حتی کسانی که منکر وجود خداوند هستند، نیز آن‌را درک می‌کنند.

هر چند شناخت کنه و حقیقت ذات خداوند تبارک و تعالی برای انسان غیر ممکن است، ولی از راه‌های بسیار زیادی می‌توان یقین به وجود خداوند تبارک و تعالی پیدا نمود. راه‌های شناخت خدا در یک دسته‌بندی کلی به راه‌های زیر تقسیم  می‌شود:

  1. 1. راه عقلی (مثل برهان امکان و وجوب و مانند آن)،
  2. راه تجربی (برهان نظم)،
  3. راه دل (برهان فطرت)،

آسان‌ترین و بهترین راه‌ها، برهان فطرت(خداشناسی از راه دل) است که انسان با بازگشت به درون خویش، بی‌نیاز از هر گونه استدلال عقلی یا مشاهده‌ی تجربی خدای خویش را می‌یابد و از راه دل به کوی یار می‌رسد.

نکته‌ی مهم در پاسخ به این سؤال که خدا چگونه خلق شد، و یا چه کسی خدا را خلق کرد، یافتن جواب این سؤال فلسفی است که: «ملاک نیاز به علت چیست؟» متکلمان در ملاک نیاز به علت روی مسئله‌ی حدوث، انگشت نهاده، اما فلاسفه، ملاک اصلی نیاز به علت را مسئله‌ی امکان دانسته‌اند، از دیدگاه اینان چون ذات پروردگار متعال «مبرّا» از وصف امکان بوده و واجب الوجود است؛ لذا از مدار مسئله‌ی نیاز به علت بیرون است. در نتیجه از آن‌جا که خداوند نه حادث است و نه ممکن، پس نیاز به علت و آفریننده ندارد.

پاسخ تفصیلی

برای بیان ادله‌ی وجودی خدا توجه به چند نکته ضروری است

  1. مفهوم واژه‌ی خدا، از مفاهیمی است که هر انسانى حتی منکران وجود خداوند نیز تصویری از آن در ذهن خود دارند. چون همه می‌دانند خدا یعنی موجودی که خالق همه‌ی موجودات، توانای بر هر کار، آگاه بر همه چیز، بینا، شنوا، حی و زنده، و... است، اگرچه وجود چنین خدایی را نپذیرند.
  2. هر چند مفهوم واژه‌ی خداوند از عمومی‌ترین مفاهیم است، ولی شناخت حقیقت و کنه ذات خداوند برای انسان ممکن نیست؛ چون ذات خدای متعال نامحدود و بی‌نهایت است و علم یعنی احاطه بر معلوم، و چون ذات انسان و خصوصیات او محدود است نمی‌تواند به حقیقت ذات خداوند پی ببرد: «لا یحیطون به علما»؛[1] (بر خداوند احاطه‌ی علمی پیدا نمی‌کنند). و شاید به همین دلیل است که قرآن مجید در معرفی خداوند از طریق بیان صفات جمال و جلال؛ نظیر غنی، علیم، حکیم، سمیع، بصیر، علی، کبیر، رحمن، رحیم، خالق، فاطر و... به معرفی پروردگار متعال پرداخته است.[2]

علاوه بر این‌که انسان از طریق حواس با اشیای خارجی ارتباط برقرار می‌کند و معرفتی به دست می‌آورد و ذات خداوند تبارک و تعالی شبیه و مانند هیچ چیز نیست: «لیس کمثله شی».[3]

  1. هر چند حقیقت ذات خداوند قابل شناخت کامل نیست، ولی از راه‌های بسیار زیادی می‌توان یقین به وجود خداوند تبارک و تعالی پیدا نمود که در یک دسته‌بندی کلی به راه‌های زیر تقسیم می‌شوند:

الف) راه عقل مثل برهان امکان و وجوب،

ب) راه حسی و تجربی یا برهان نظم،[4]

ج) راه دل یا برهان فطرت،[5]

  1. آسان‌ترین و بهترین راه شناخت وجود خداوند، راه دل یا برهان فطرت است؛ یعنی در درون اعماق روح انسانی، شناخت، گرایش و عشق به خداوند نهفته است. همیشه یک نقطه‌ی نورانی و یک جاذبه‌ی نیرومند در درون قلب انسان وجود دارد که خط ارتباطی او با جهان ماوراء طبیعت و نزدیک‌ترین راه به سوی خدا است.[6]
  2. هر چند شناخت خداوند و گرایش به سوی او و نور توحید در درون جان همه‌ی انسان‌ها نهفته است، ولی آداب و رسوم خرافی، تربیت‌های غلط، تلقین‌های سوء، غفلت و غرور، مخصوصاً به هنگام سلامت و وفور نعمت، پرده‌هایی بر آن می‌افکند، ولی هنگامی که طوفان حوادث از هر سوی وزیدن گرفته و گرداب مشکلات در برابر انسان نمایان گردد، انسان دست خود را از همه‌ی اسباب ظاهری کوتاه می‌بیند و از همه جا ناامید می‌شود، در این هنگام است که پرده‌ها کنار می‌روند و آن نقطه‌ی نورانی دل آشکار می‌شود و هر گونه فکر شرک‌آلود را از دل زدوده و در کوره‌ی این حوادث از هر ناخالصی خالص می‌گردد[7] و انسان بی‌اختیار به سوی عالم ماورای طبیعت می‌رود.

به همین دلیل آیات متعددی از قرآن کریم از این طریق، نعمت فطرت خداجویی را یادآوری می‌نمایند.[8]

پیشوایان بزرگ اسلام نیز کسانی را که در مسئله‌ی خداشناسی سخت در تردید فرو می‌رفتند از همین طریق ارشاد می‌کردند. برای نمونه به این قطعه تاریخی توجه نمایید:

مرد سرگردانی که در امر خداشناسی گرفتار شک و تردید شده بود، خدمت امام صادق‌(ع) عرض کرد:

«ای فرزند رسول خدا(ص) مرا راهنمایی کن به این که خدا کیست! زیرا وسوسه‌گران مرا حیران ساخته‌اند، امام فرمود: ای بنده خدا! آیا هرگز سوار بر کشتی شده‌ای؟ گفت آری، فرمود: هرگز کشتی تو در آن‌جا که هیچ کشتی دیگری برای نجات تو نبود، و قدرت بر شناگری نداشتی، شکسته است؟ عرض کرد: آری، فرمود: در آن حالت آیا قلب تو به این امر تعلق گرفت که موجودی هست که می‌تواند تو را از آن مهلکه نجات دهد؟ گفت آری. امام صادق(ع) فرمود: او خداوندی است که قادر بر نجات است در آن‌جا که هیچ نجات دهنده و فریادرسی نیست.[9]

نتیجه این‌که هر انسانی از راه دل و فطرت خود به وجود خداوند قادر، عالم، خالق حی و مهربان و... معرفت و شناخت و گرایش دارد و اگر هم در اثر عواملی از وجود خداوند غافل باشد، نمی‌تواند انکار کند در دوران زندگی‌اش حادثه‌ای رخ نداده است که دست او را از همه جا کوتاه ننموده، و او را متوجه وجود خداوند نکرده باشد.

  1. گاه آدمی با مشاهده‌ی دقیق و اندیشه‌ورزی در اوصاف و روابط پدیده‌های تجربی به وجود خداوند و اوصاف او؛ مانند علم، حکمت و قدرت، رهنمون می‌گردد. این‌راه، از آن‌جا که بر مشاهده‌ی جهان طبیعت و مطالعه‌ی تجربی پدیده‌های طبیعی استوار است، راه تجربه نامیده می‌شود. با توجه به امتیازات ویژه‌ی این‌راه، قرآن کریم توجه خاصی به آن مبذول داشته و در آیات پرشماری، انسان را به تدبر در پدیده‌های جهان پیرامون خویش، به مثابه آیات و نشانه‌های تکوینی خداوند، فراخوانده است. گروهی از محققان مسلمان، با اتکا بر یکی از ویژگی‌های جهان طبیعت، یعنی نظم و انتظام جاری در اشیای طبیعی، استدلالی را بر وجود خداوند سامان داده‌اند که به دلیل یا برهان نظم موسوم است. بر این اساس، می‌توان برهان نظم را نمونه‌ی روشنی از آنچه که آن‌را راه تجربی خداشناسی نامیدیم، دانست.

«شناخت آیه‌ای» در قرآن و روایات

در جای جای قرآن کریم، می‌توان آیاتی را یافت که از پدیده‌های گوناگون طبیعی یاد می‌کند و آنها را آیه و نشانه‌ای بر وجود خداوند می‌شمارد و انسان را به تدبر و تأمل در آنها فرا می‌خواند. شناخت خداوند از رهگذر نشانه‌های تکوینی او در جهان خلقت، که نمونه‌ی روشنی از راه تجربی خدایابی است، گاه به «شناخت آیه‌ای و آفاقی» نامیده می‌شود.[10]

گروهی از آیات، آدمی را به اندیشه‌ورزی در آیات تکوینی خداوند دعوت می‌کند و انتظام موجود در هستی و در وجود آدمی را دلیل و راهنمایی می‌داند که اهل خرد و اندیشه را به سوی مبدأ متعالی جهان راهبری می‌نماید:

"مسلماً در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و در پی یکدیگر آمدن شب و روز، برای خردمندان نشانه‌هایی (قانع کننده) است".[11]

و "روی زمین برای اهل یقین نشانه‌هایی (متقاعد کننده) است، در خود شما؛ پس مگر نمی‌بینید؟"[12]

گروه پرشماری از آیات قرآنی نیز بر روی پدیده‌های خاصی انگشت گذارده و آن‌را به عنوان آیه و نشانه‌ای بر وجود خدا و علم و قدرت الهی معرفی کرده است. این آیات به قدری فراوان است که حتی ذکر نمونه‌هایی از آنها مجالی بسیار گسترده می‌طلبد.[13]

پیشوایان دین نیز به پیروی از روش قرآن کریم، بر «شناخت آیه»ای خداوند تأکید زیادی داشته‌اند. برای نمونه، در حدیث جامعی از امام صادق(ع) خطاب به یکی از یارانش آمده است:

"ای مفضل! نخستین عبرت و دلیل بر خالق - جل و علا – هیأت بخشیدن به این عالم و گردآوری اجزا و نظم‌آفرینی در آن است؛ از این‌رو اگر با اندیشه و خرد درکار عالم، نیک و عمیق تأمل کنی، هر آینه آن‌را مانند خانه و سرایی می‌یابی که تمام نیازهای بندگان خدا در آن آماده و گرد آمده است. آسمان مانند سقف، بلند گردانیده شد؛ زمین بسان فرش گسترانیده شد؛ ستارگان مانند چراغ‌هایی چیده شده و گوهرها مانند ذخیره‌هایی در آن نهفته شده و همه چیز در جای شایسته‌ی خود چیده شده است. انسان هم مانند کسی است که این خانه را به او داده‌اند و همه چیز آن‌را در اختیارش نهاده‌اند. همه نوع گیاه و حیوان برای رفع نیاز و صرف در مصالح او در آن مهیا است. اینها همه دلیل آن است که جهان هستی با اندازه‌گیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی آفریده شده است. آفریننده‌ی آن یکی است و او همان شکل دهنده، نظم آفرین و هماهنگ کننده‌ی اجزای آن است".[14]

  1. راه عقل: در این‌راه، هستی خداوند به مدد مقدمات، اصول و روش‌های کاملاً عقلی ثابت می‌شود.[15]

براهین و ادله‌ی فلسفی اثبات خدا، نمونه‌های روشنی از کاوش‌های عقلی در راه اثبات خدا است. این‌راه، در مقایسه با دو راه پیش گفته، ویژگی‌هایی دارد که پاره‌ای از آنها بدین شرح است:

7-1. بسیاری از استدلال‌ها و تبیین‌های عقلی خدایابی به دلیل پیوند با مباحث پیچیده و عمیق فلسفی، برای کسانی که دستی در بحث‌های فلسفی ندارند، چندان مفید نیست.[16]

7-2. یکی از امتیازات راه عقلی آن است که می‌توان در مصاف علمی با شبهات ملحدان از آن سود جست و در مقام احتجاج و مناظره، ضعف و سستی دلایل منکران را آشکار ساخت و به چالش عقل‌گرایانی که جز به استدلال عقلی گردن نمی‌نهند، پاسخ گفت.

7-3. راه عقلی خدایابی می‌تواند در تقویت ایمان دینی مؤثر باشد؛ زیرا هرگاه خرد آدمی در برابر حقیقتی خاضع گردد، قلب و دل او نیز بدان گرایش قوی‌تری می‌یابد. از سوی دیگر، زدودن شک و تردید در سایه‌ی استدلال استوار عقلی سهم بسزایی در پیش‌گیری از آسیب دیدن ایمان دارد.[17]

با توجه به کارکرد ویژه راه عقلی از یک‌سو و با نظر به تمایل فطری ذهن جست‌وجوگر انسان به بحث‌های عمیق عقلی و فلسفی از سوی دیگر، دانشمندان مسلمان پژوهش‌های ژرفی را در زمینه‌ی خدایابی عقلی به انجام رسانده‌اند که بخشی از آن به تأسیس براهین نوین وجود خدا یا تکمیل براهین پیشین انجامیده است. یکی از متقن‌ترین ادله‌ی عقلی اثبات هستی خدا، برهان معروف وجوب و امکان است. این برهان به چندگونه تقریر شده است که در این‌جا به ذکر نمونه‌ای از آن بسنده می‌کنیم.

می‌توان چکیده‌ی برهان وجوب و امکان را (در تقریر حاضر) چنین بیان کرد: بیقین در جهان خارج موجودی هست. این موجود اگر واجب الوجود باشد مطلوب ما (که وجود خداوند یا همان واجب الوجود است) ثابت می‌شود، و اگر ممکن الوجود باشد، با توجه به نیازمندی آن به علت و با توجه به امتناع تسلسل و دور، به موجودی نیاز دارد که وجودش معلول موجود دیگری نباشد و چنین موجودی، واجب الوجود (یا همان خداوند) است.[18]

در پاسخ به آن بخش از سؤال که: "خدا چگونه خلق شد و یا چه کسی خدا را خلق کرده است؟"، باید گفت: در این مسئله مغالطه‌ای پیش آمده که این‌گونه افکار برخی را مشوش نموده است. واقعیت امر این است که هرموجودی که مخلوق و پدیده باشد، احتیاج به خالق و پدیدآورنده دارد و به اصطلاح فلسفی، هر ممکن الوجودی نیازمند واجب الوجود است؛ اما ذات خداوند پدیده و مصنوع نیست تا مورد پرسش فوق قرار گیرد. و به زبان فلسفی خداوند ممکن الوجود نیست تا نیاز به علت و خالق داشته باشد.

برای توضیح بیشتر باید گفت: نکته‌ی مهم در این‌جا، یافتن جواب این سؤال است که: «ملاک نیاز به علت چیست؟».

در پاسخ به این سؤال، متکلمان روی مسئله‌ی حدوث، انگشت نهاده و ملاک نیاز به علت (پدیدآورنده و آفریننده) را حدوث اشیاء دانسته‌اند. بنابراین اگر وجود غیر حادث(قدیم) باشد، مشمول پرسش فوق قرار نمی‌گیرد.

فلاسفه در پاسخ به این موضوع، ملاک اصلی نیاز به علت را مسئله‌ی امکان دانسته‌اند. از دیدگاه اینان چون ذات پروردگار متعال «مبرّا» از وصف امکان بوده و واجب الوجود است؛ لذا از مدار مسئله‌ی نیاز به علت بیرون است.

چنان‌که می‌دانیم، هیچ‌یک از این دو دسته(متکلمان و حکیمان)، روی وجود به عنوان وجود تکیه نکرده‌اند، بدین معنا که ملاک نیاز به علت را صرف برخورداری از هستی به حساب نیاورده‌اند، تا گفته شود هرچه وجود دارد باید دارای علت باشد، بلکه گفته‌اند: هر "موجود حادث" یا "موجود ممکن" نیازمند علت است. بنابراین نمی‌توان گفت چون خدا وجود دارد، پس باید دارای علت پیدایش باشد؛ زیرا ملاک نیاز به علت، یا صفت حدوث است یا وصف امکان و خدا به دور از این دو وصف است؛ زیرا نه حادث بوده و نه ممکن است، پس نیاز به علت و آفریننده ندارد.[19]

 


[1]. طه، 110.

[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 161، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[3]. شوری، 11.

[4]. تجربی نامیدن این‌راه به معنای استقلال آن از هرگونه استلال عقلی نیست، بلکه ناظر به این واقعیت است که یکی از مقدمات اساسی آن بر مشاهده تجربی پدیده‌های طبیعی استوار می‌گردد.

[5]. معارف اسلامی، ج 1، ص 41.

[6]. تفسیر نمونه، ج 16، ص 341 -342.

[7]. همان، ص 418 – 422 و 423.

[8]. مانند آیه 65 عنکبوت و 30 روم؛ روم، 12؛ روم، 22؛ روم، 23؛ یونس، 67؛ اسراء ، 8 و زمر، 49.

[9]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 3، ص 41 بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[10]. گفتنی است که در تفسیر «شناخت آیه‌ای» که برگرفته از قرآن کریم است، چندین دیدگاه وجود دارد: گروهی از محققان آن‌را مقدمه‌ای برای تشکیل یک استدلال عقلی – شبیه به آنچه در تبیین برهان نظم گفته شد – بر وجود خداوند و علم و حکمت او می‌دانند؛ اما بر اساس تفسیر دیگر، آیات قرآن که آدمی را به تأمل در پدیده‌های طبیعی فرا می‌خواند، صرفاً موجب یادآوری معرفت فطری او به خدای خویش می‌شوند جز تذکر و غفلت‌زدایی ندارند. رأی سوم بر آن است که آیات مورد بحث در مقام جدال احسن با مشرکان‌اند؛ آنان‌که به غلط بت‌ها و معبودهای دروغین خویش را در کار تدبیر برخی امور دنیا دخیل می‌دانستند و درک درستی از توحید ربوبی خداوند نداشتند. (ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبائی، سید محمد حسین، ج 18، ص 154؛ آموزش عقائد، مصباح یزدی، محمد تقی، ج 2 – 1، ص 68؛ و تبیین براهین اثبات خدا، جوادی آملی، عبدالله، ص 43).

[11]. «ان فی خلق السماوات والارض و اختلاف اللیل والنهار لآیات لاولی الالباب». (آل عمران، 190).

[12]. «و فی الارض آیات للموقنین. و فی انفسکم، افلا تبصرون». (ذاریات، 20 و 21؛ و نیز بنگرید به: بقره، 164؛ جاثیه، 3-6؛ یونس، 100 و 101؛ ابراهیم، 10).

[13]. آیاتی که بر نشانه بودن پدیده‌های خاصی تأکید می‌کنند، در چند گروه کلی جای می‌گیرند. آیات مربوط به حوزه حیات انسانی عبارت‌اند از:

  1. نظام عمومی خلقت انسان: جاثیه، 4 و روم، 20. 2. نظام شکل‌گیری نطفه در رحم: آل عمران، 6؛ انفطار، 6-7؛ تغابن، 3؛ غافر، 64؛ حشر، 24؛ نوح، 13-14. 3. نظام معرفتی: نحل، 78. 4. نظام اختلاف زبان‌ها و رنگ‌ها: روم، 22؛ فاطر، 27 و 28. 5. نظام ارتزاق: غافر، 64؛ اسراء، 70؛ جاثیه، 5؛ جاثیه، 20؛ فاطر، 3؛ روم، 4؛ سبا، 24؛ یونس، 31؛ نمل، 64؛ ملک، 21؛ انفال، 26؛ بقره، 22 و 172؛ ابراهیم، 22 و ذاریات، 58. 6. نظام خواب: روم، 23؛ نمل، 86؛ فرقان، 47؛ نبأ، 9 و زمر، 42. 7. نظام پوشاک: اعراف، 26 و نحل، 14؛ نحل، 81. 8. نظام سکونتی: نحل، 80. 9. نظام ازدواج: روم، 21؛ شوری، 11؛ فاطر، 11؛ نجم، 45؛ قیامت، 39؛ نحل، 72؛ لیل، 3؛ نبأ، 8 و اعراف، 189.

[14]. نیز بنگرید به: نهج البلاغه، خطبه 186؛ شیخ صدوق، التوحید، باب دوم، ح 2؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 3، ص 61، 82، 130، 152.

[15]. عقلی نامیدن این‌راه بدین معنا نیست که تنها در این‌راه از عقل استفاده می‌شود، بلکه از آن‌رو است که به مقدمات و روش‌های عقلی اکتفا کرده است.

[16]. این معنا با «عمومی» دانستن راه عقلی ناسازگار نیست؛ زیرا مقصود از عمومیت در این‌جا، عمومیت نسبی است که در مقابل «شخصی بودن» قرار می گیرد. بدین معنا که راه عقلی اختصاص به شخص و احدی ندارد، بلکه افراد متعددی می‌توانند از آن بهره گیرند.

[17]. راه عقلی به ویژه برای آنان‌که از شهود باطنی حق تعالی و مشاهده او با چشم دل محروم‌اند، سودمند است. به گفته مولانا:

چشم اگر داری تو کورانه میا                   ورنداری چشم، دست آور عصا

آن عصای حزم و استدلال را                      چون نداری دید، می کن پیشوا

 

[18]. با استفاده از سؤال «فطرت و شناخت خدا»، 1041.

[19]. شفیعی مازندرانی، سید محمد، مبدأشناسی، ص 146 – 147، قم، دفتر انتشارات اسلامی؛ برای آگاهی بیشتر از ادله وجود خدا، ر. ک: مطهری، مرتضی، توحید؛ همو، جهان‌بینی توحیدی؛ جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها