جستجوی پیشرفته
بازدید
24240
آخرین بروزرسانی: 1398/05/15
خلاصه پرسش
چرا امام زمان(عج) در آن‌ هنگام که باید ظهور کند، متولد نشده است؟
پرسش
چرا امام زمان(عج) در آن هنگام که باید ظهور کند، متولد نشده است؟
پاسخ اجمالی

گفته می‌شود از حکمت‏های غیبت آن است که بیعت احدی در گردن آن‌حضرت نباشد و یا آن امام از خطر قتل نجات یابد. بدیهی است که این‌گونه حکمت‌ها اقتضا ندارند که امام زمان(عج) قبل از ظهور متولد گردند، اما حکمت‏های دیگری وجود دارد که زنده بودن امام عصر(عج) را توجیه می‏کند و چنین فواید و آثاری بدون زنده بودن حضرت مهدی(عج) وجود نخواهد داشت.

الف) بنابر این است که آن‌حضرت دنیا را متحول ساخته و بر اساس ارزش‌های الاهی تمدنی نو بنیان نهد، و این میسر نمی‌شود مگر آن‌که مردم جهان تجربه‌ی حکومت‌ها و تمدن‌های مختلف را دیده باشند و ناکامی آنها را در تحقق آرمان‌های بشری به چشم مشاهده کرده باشند، تا انتظار جهانی برای تشکیل حکومت حضرت تحقق پیدا کند و زمینه پذیرش آن فراهم آید.

ب) غیبت امام زمان(عج) وسیله‏ای است برای امتحان بندگان خدا. آنچه که ضرورت امتحان را تبیین می‏کند، ضرورت امام زنده‏ی غایبی که وسیله‏ای بشود برای اجرای این سنت الاهی، را هم تبیین خواهد کرد.

ج) در کنار واژه‏ی غیبت امام زمان(عج) واژۀ انتظار قرار دارد. انتظار، هم موجب خودسازی فردی می‏شود و هم خودسازی اجتماعی و این دو مقوله اگرچه با معتقد نبودن به امام زنده هم قابل دست‌رسی است، اما تأثیر اعتقاد به امام زنده‏ای که هر لحظه امکان دارد ظهور کند، در حصول این دو اثر فردی و اجتماعی، دو صد چندان است.

در روایات، وجود امام زمان(عج) در دوران غیبت به خورشید پشت ابر تشبیه شده و از برکات این خورشید اموری است؛ مانند:

  1. زنده بودن فرمانده در میدان جنگ موجب دلگرمی سربازان است؛ لذا زنده بودن امام زمان امید بخش است.
  2. نظارت امام زنده‏ای که ناظر بر اعمال پیروان خود ‏باشد، تأثیر تربیتی ویژه‏ای بر افراد می‏گذارد و موجب خودسازی می‏گردد.
  3. ما معتقدیم که امام زمان(عج) بر باطن و اعمال مردم ولایت دارد و در واقع، هدایت(سعادت و شقاوت) تحت نظر او است و رساندن به مقصود از وظایف آن امام معصوم(عج) است و این هم مستلزم آن است که امام زمان(عج) زنده باشد.
  4. انسان کامل، هدف آفرینش است و اگر روزی انسان کامل در روی زمین نباشد، زمین واژگون می‏گردد و چه کسی جز امام معصوم(ع) می تواند ادعا کند که انسان کامل است.
  5. برای ایجاد ارتباط بین عالم وحدت ذاتی و کثرت محضه، نیاز به مظهری است که هم دستی در آن‌جا داشته باشد و هم دستی در این‌جا؛ یعنی جامع بین حق و خلق باشند و مجرای فیض الاهی گردد و این همان انسان کامل(حجت) است که باید در هر زمانی در روی زمین وجود داشته باشد.
پاسخ تفصیلی

پاسخ به این سؤال از طرفی در گرو تبیین فلسفه‏ی غیبت و مقوله‏ی انتظار است، و از طرف دیگر در پرداختن به این مسئله که آیا بر وجود حضرت مهدی(عج) در دوران غیبت برکاتی مترتب می‏شود؟

 اما قبل از این‌که درباره‏ی فلسفه و حکمت و آثار انتظار بحث کنیم، باید این نکته را یادآور شویم که علت غیبت، سرّی است از اسرار و ما را بدان راهی نیست.[1] ولی به کمک روایات و عقل، به بعضی از حکمت‏های آن می‏توان دست یافت. این حکمت‏ها را می‏توان در دو بخش طرح کرد: آنچه که به حضرت مهدی(عج) مربوط می‏شود. و آنچه که مربوط به امور دیگر است.

بخش اوّل

الف) در روایات آمده است که حضرت غایب شده است تا بیعت احدی در گردن آن‌حضرت نباشد.[2]

ب) گاهی نجات از خطر قتل به عنوان فلسفه‏ی غیبت آن‌حضرت شمرده شده است.[3]

ج) بنابر این است که آن‌حضرت دنیا را متحول ساخته و دست به اصلاح همه جانبه بزند و تمدنی که بر اساس زر و زور و تزویر است، از ریشه بر کند و بر اساس ارزش‏های الاهی تمدنی نو بنیان نهد، این امکان ندارد، مگر این‌که مردم جهان تجربه‌ی حکومت‌ها و تمدن‌های مختلف را دیده باشند و ناکامی آنها را در تحقق آرمان‌های بشری به چشم مشاهده کرده باشند تا انتظار جهانی برای تشکیل حکومت حضرت تحقق پیدا کند و زمینه پذیرش آن فراهم آید.

بخش دوم

الف) امتحان بندگان از جمله مسائلی است که در روایات به عنوان فلسفۀ غیبت، بیان گردیده است.

امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: "هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم غایب شد، مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از دین خارج کند. ای پسرک من! برای صاحب الامر ناچار غیبتی خواهد بود، به طوری که گروهی از مؤمنان از عقیده بر می گردند. خداوند به وسیله‏ی غیبت، بندگانش را امتحان می‏کند".[4]

ب) انتظار فرج عاملی در جهت خودسازی است. انتظار، مقوله‏ای است که در پرتو غیبت معنا پیدا می‏کند. تا غیبتی نباشد انتظاری محقق نمی‏شود. انتظار حکومت حق در واقع از دو عنصر نفی و اثبات ترکیب یافته است. بی‌گانگی با وضع موجود و عشق و علاقه به وضع بهتر. اگر این دو جنبه، در روح انسان به صورت ریشه‏ای رسوخ کند، سرچشمۀ دو اثر خواهند بود که عبارت‌اند از: ترک هرگونه هم‌کاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد از یک‌سو، و جلب آمادگی‏های جسمی و روحی برای شکل گرفتن حکومت واحد جهانی از سوی دیگر. این دو، عامل تحرک و آگاهی و بیداری انسان خواهد بود؛ از این‌رو است که انتظار فرج "عبادت" قلمداد شده است،[5] و منتظران مانند کسانی‏اند که در خیمه‏ی حضرت مهدی(عج) یا زیر پرچم او هستند.[6]

انتظار انقلابی است که در آن گناه‌کاران و ستم‌گران و... جایی ندارند؛ مستلزم آن است که منتظر خود را به گونه‏ای بسازد که از این دسته نباشد. اگر این مسئله، ضمیمه شود به روایاتی که بیان می‏دارند؛ امام زمان(عج) در دوران غیبت به طور مداوم مراقب حال پیروان خویش است و همه هفته بر اعمال آنها نظر می‏افکند،[7] می‏توان به دست آورد که اثر تربیتی اعتقاد به امام زنده، بیش از اعتقاد به امامی است که در آینده متولد می‏شود و حکومت واحد جهانی را تشکیل می‏دهد.

ج) انتظار علاوه بر این‌که موجب خودسازی فردی است، عامل خودسازی اجتماعی هم می‏باشد؛ زیرا برنامه‏ای که انتظار آن‌را می‏کشیم، فردی نیست؛ لذا منتظر واقعی، در اصلاح دیگران هم می‏کوشد.

د) منتظران واقعی نه تنها با گسترش فساد مأیوس نمی‏شوند، بلکه وصول به هدف را در برابر خویش می‏بینند؛ لذا در فساد حل نمی‌شوند.[8] اگر چه مأیوس نشدن و مستهلک نشدن در فساد با فرض تولد امام زمان(عج) در زمان مقرر ظهور، هم قابل تصور است، اما بدیهی است که با فرض زنده بودن ایشان و... این دو اثر هم گسترده‏تر است و هم با دوام‏تر.

برکات وجود حضرت مهدی(عج) در دوران غیبت

  1. امیدبخشی: اعتقاد به امام زنده‏ای که هر لحظه امید به ظهور آن است، مانند زنده بودن فرمانده در میدان جنگ است که موجب دلگرمی و امید به پیروزی در سربازان است.
  2. اثر تربیتی و خودسازی: همان‌طور که بیان گردید، توجه به نظارتی که از طرف امام(عج) هر هفته نسبت به پیروانش اعمال می‏گردد، می‏تواند تأثیر ویژه‏ای روی افراد بگذارد؛ زیرا از برخی آیات مانند «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَة»؛[9] بگو عمل کنید، خداوند و فرستادۀ او و مؤمنان اعمال شما را می‏بینند.

و روایات فراوانی که در مورد ارائه اعمال امت در هر دوشنبه و پنج شنبه به پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(‏ع) وجود دارد، ضرورت محاسبه و مراقبه‏ی اعمال امری کاملاً روشن و مسلم است.

مؤمنان منتظر، خود و اعمال خود را حاضر در محضر آن وجود شریف می‏دانند و از خوف این که مبادا خاطر آن عزیز را مکدر نمایند و موجب ناراحتی و یا محرومیت از عنایت ویژه‏ی ایشان شوند، مواظب اعمال و رفتار خویش بوده و برای قرب بیشتر و جلب توجه خاص آن‌حضرت، در راه تعالی و آمادگی بیشتر تلاش می‏نمایند.[10]

  1. پاسداری آیین خدا: امام علی(ع)، در لزوم وجود رهبران الاهی در هر عصر و زمان فرمود: «آری هیچ‌گاه زمین از قیام کننده با حجّت و دلیل خالی نمی‏ماند. خواه ظاهر و آشکار باشد، یا مخفی و پنهان. تا دلایل و اسناد روشن الاهی ضایع نگردد، و به فراموشی نگراید».[11]

با گذشت زمان و آمیختن سلیقه‏ها و افکار شخصی به مسائل مذهبی و گرایش‏های مختلف به سوی برنامه‏های ظاهر فریب مکتب‏های انحرافی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پاره‏ای از این قوانین از دست می‏رود و دست‌خوش تغییرات زیان بخشی می‏گردد. این آب زلال که از آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، تدریجاً تیره و تار گشته، صفای نخستین خود را از دست می‏دهد. این نور پر فروغ با عبور از شیشه‏های ظلمانی افکار تاریک، کمرنگ و کمرنگ‏تر می‏گردد؛ لذا باید در میان جمع مسلمانان کسی باشد که مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامی را در شکل اصلی‏اش حفظ و برای آیندگان نگه داری کند. از آن‌جا که باب وحی با مسئلۀ خاتمیت برای همیشه بسته شد. پس چگونه باید آیین اصیل حفظ گردد و جلوی تحریفات و تغییرات و خرافات گرفته شود و این آیین برای نسل‏های آینده محفوظ بماند، آیا جز این است که باید این رشته به وسیله‏ی یک پیشوای معصوم ادامه یابد، خواه آشکار و مشهور باشد، یا پنهان و ناشناس.

سینه‏ی امام(ع) و روح بلندش، صندوق آسیب ‏ناپذیر حفظ اسناد آیین الاهی است که همه‏ی اصالت‏های نخستین و ویژگی‏های آسمانی این تعلمیات را در خود نگاه‌داری می‏کند تا: "دلایل الاهی و نشانه‏های روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید".[12]

  1. تربیت یک گروه ضربتی: امام زمان(عج) در زمان غیبت مانند خورشید پشت ابر است.[13] و پشت ابر بودن خورشید به این معنا نیست که موجودات از آن بهره نمی‏برند و یا خورشید بهره‏ای نمی‏دهد. از برکات امام زمان(عج) در زمان غیبت این است که گروهی می‏توانند از ابرها بالا رفته مستقیماً از شعاع آفتاب استفاده نمایند و در پرتو این ارتباط، تدریجاً ساخته شوند.
  2. نفوذ روحانی(تربیت تکوینی از طریق ولایت تکوینی): امام زمان(عج) شخصیتی است بی‌همتا که سبب می‏گردد، دل‏های آماده، در هر جا که باشند، تحت تأثیر جذبه‏ی مخصوص اشعۀ نیرومند و پر دامنه‏ی شخصیتش، قرار گیرند و از این طریق آن امام معصوم می‏تواند به تربیت نفوس بپردازد، هر چند خود نفوس، چندان آگاه نباشد.

امام(عج) از نظر باطن بر اعمال مردم ولایت دارد و آنچه به باطن و حقیقت موضوع هدایت(دل‏ها و اعمال مردم) مربوط است، بر امام(عج) مکشوف است؛ لذا اعمال نیک و بد در نزد او حاضر و راه سعادت و شقاوت تحت نظر او است. پس مقام امامت توأم با هدایت است و این هدایت، به معنای ارایۀ طریق نیست، بلکه رساندن به مقصود مراد است؛ زیرا ارائه طریق، نمایاندن راه و خواندن مردم به سوی خدا، کار همه‏ی پیامبران و مؤمنان است.[14]

  1. هدف آفرینش: جهان آفرینش مانند باغ با طراوتی است که انسان‏ها، درختان و بوته‏های این باغ‌اند و آنها که در مسیر تکامل‏اند، درختان و شاخه‏های پربار و منحرفان، علف‏های هرز این باغ می‏باشند. هدف از آبیاری چنین باغی آن است که درختان میوه سیراب گردند نه علف‏های هرز: «ان الارض یرثها عبادی الصالحون».[15] اگر روزی فرا رسد که تمام درختان باغ خشک شوند و گروه صالحان از روی زمین برچیده گردند، دلیلی بر آبیاری این باغ و ادامۀ فیض وجود نخواهد داشت. و امام معصوم(ع) چون انسان کامل است، سمبل گروه صالحان است و هدف اصلی آفرینش، و از این جهت مورد خطاب قرار می‏گیرد که: «لولاک لما خلقت الافلاک».[16] و یا بیان می‏شود که: «لو بقیت الارض بغیر الامام لساخت».[17] و یا "و به رزق الورى و بیمنه ثبتت الأرض و السماء"؛[18] یعنی از برکت وجود حجت الاهی است که مردم روزی می‏برند و به خاطر هستی او است که زمین و آسمان برپا است.
  2. واسطۀ فیض بودن: در عرفان گفته می‏شود که حق در مقام ظهورات ذاتی، وحدت قاهره و در ظهورات متکثره‏ی فعلی، تعینات خاصه را اظهار می‏دارد، ولی آن وحدت، بدون کثرت و این کثرت، بدون وحدت حقیقی است؛ لذا نیاز به تجلی سومی بود که بتواند مقام جمع و تفصیل را ارائه کند، برزخ بین عالم ربوبیت و عبودیت و جامع حق و خلق باشد. از سویی به عالم طبیعت مربوط باشد و از سویی دیگر به عالم واحدیت؛ یعنی واسطه‏ای باشد بین این دو عالم.

انسان کامل که مصداق بارزش امام معصوم(ع) است، از این دو نسبت برخوردار است و به جهت همین واسطه‏ی فیض به ما سوی(کثرات محضه)، مظهر ربوبیتِ حق شده است. و اگر گفته شده که: "بهم یرزقون اللَّه عباده و بهم ینزل القطر من السماء و بهم تخرج برکات الارض".[19] سخنی گزاف و مبالغه نیست. با توجه به همین مقام است که امام باقر(ع) می‏فرماید: "نحن الاسماء الحسنی"؛[20] یعنی ما تمام و همه‏ی اسمای حسنای الاهی می‏باشیم.

از این‌رو برپایی نظام آفرینش و اعطای فیض به ما سوی اللَّه و هدایت و تربیت و خودسازی انسان‏ها، و... فرع بر وجود امام زنده‏ای است که از وجود او ما سوی اللَّه فیض ببرند و عطش خود را سیراب نمایند.


[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 91، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[2]. همان، ج 51، ص 152.

[3]. اثبات الهدایة، ج 6ص 437؛ ر. ک: امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص 146 - 149.

[4]. بحار الانوار، ج 51، ص 113.

[5]. همان، ج 52، ص 122.

[6]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانى مهدى (عج)، ص 101 - 99.

[7]. تفسیر برهان، در ذیل آیه 105 توبه؛ ری شهری، القیادة فى الاسلام، ص 84 - 85.

[8]. ر. ک: حکومت جهانى مهدى (عج)، ص 101 - 113.

[9]. توبه، 106.

[10]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏5، ص 104، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.

[11]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 170، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق. «اللَّهُمَّ بَلَى لَا یَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُه‏».

[12]. از خطبه 146 نهج البلاغه، استفاده مى‏شود که امام زمان(عج) براى دفاع از اسلام کوشش مى‏کند. ر. ک: مکارم شیرازى، ناصر، حکومت جهانى مهدى (عج)، ص 226 - 229.

[13]. بحار الانوار، ج 13، ص 129.

[14]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 275 - 276؛ همو، شیعه در اسلام، ص 256، فصل ششم از معرفت امام. براى آگاهى بیشتر از تأثیر ولایت تکوینى در هدایت انسان‏ها، ر. ک: القیادة فى الاسلام، ص 74- 87. نویسنده با ذکر روایتى از کتاب کافى، ج 1، ح 1، ص 194 مى‏گوید: خورشید علاوه بر روشنایى ظاهرى در تکامل مادى به صورت تکوین مؤثر است و همین طور است خورشید معنوى؛ زیرا او است که ارواح صاحب اهلیّت را به صورت تکوینى به سمت کمال مطلق هدایت و رهبرى مى‏کند. القیادة فى الاسلام، ص 80.

[15]. انبیاء، 105.

[16]. حکومت جهانى مهدى، ص 268 ، 269.

[17]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 179 تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[18]. نیلی نجفی، بهاء الدین، منتخب الأنوار المضیئة فی ذکر القائم الحجّة(ع)، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبداللطیف، مقدمه، ص 8، قم، مطبعة الخیام، چاپ اول، 1360ش.

[19]. بحار الانوار، ج 23، ص 19.

[20]. همان، ج ‏25، ص 5.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها