لطفا صبرکنید
4485
- اشتراک گذاری
یکی از شهدای روز عاشورا،[1] عبدالله پسر مسلم بن عقیل است[2] که مادرش رقیه یکی از دختران امام علی(ع) بود.[3]
شب عاشورا هنگامی که امام حسین(ع) به یاران خود فرمود من بیعتم را از شما برداشتم و پیشنهاد داد که از تاریکى شب استفاده کنید و سراغ زندگی و زن و بچه خویش بروید، عبداللَّه بن مسلم بن عقیل به دفاع از امام(ع) پرداخت و گفت: ای پسر پیامبر خدا! اگر ما، بزرگ و سرور خود، سید ما و پسر برترین عمویمان و پسر برترین پیامبر را تنها گذاریم و در رکابش شمشیر نزنیم و با نیزه کارزار ننماییم، مردم به ما چه خواهند گفت!؟ نه به خدا، ما تو را تنها نمیگذاریم. ما نیز به دنبال تو خواهیم بود و جان خود را فداى جان تو میکنیم؛ ما خونهاى خود را براى دفاع از خون تو خواهیم ریخت، هرگاه ما یک چنین فداکارى را انجام دهیم، وظیفه و عملى را که بر ما لازم بود انجام دادهایم.[4]
وی روز عاشورا بعد از شهادت هلال بن حجاج و قبل از کشته شدن عون و محمد به میدان رفت،[5] و اینگونه رجز میخواند:
«أَقْسَمْتُ لَا أُقْتَلُ إِلَّا حُرّاً وَ قَدْ وَجَدْتُ الْمَوْتَ شَیئاً مُرّاً
أَکرَهُ أَنْ أُدْعَى جَبَاناً فَرّاً إِنَّ الْجَبَانَ مَنْ عَصَى وَ فَرَّا»؛[6]
(با آنکه مرگ را چیز تلخی میپندارم، سوگند خوردهام که جز در مسیر آزادگی کشته نشوم و دوست ندارم که به ترسو و فراری بودن شناخته شوم؛ ترسو کسى است که سرپیچى از نبرد کند و بگریزد).
افراد متعددی در شهادت او دخالت داشتند: عمرو بن صبح صیداوى[7] و یا زید بن رقاد[8] دو تیر به عبدالله زدند. تیر اول بر پیشانی او نشست، هنگامی که خواست با دست خود تیر را بیرون بکشد؛ تیر دیگر دست او را به پیشانیش دوخت و او به شهادت رسید.[9] البته بر اساس نقلی، برخی از سپاه دشمن به صورت گروهی در کشتن او نقش داشتند.[10]
وقتی تیر به عبدالله بن مسلم بن عقیل برخورد کرد، گفت: «خدایا! اینان ما را اندک دیدند و به زبونى کشاندند، خدایا! همانگونه که ما را به کشتن دادند، آنها را بکش و همانگونه که ما را زبون کردند زبونشان کن».[11]
در زیارت ناحیه از وی اینگونه تجلیل شده است: «السَّلَامُ عَلَى الْقَتِیلِ ابْنِ الْقَتِیلِ، عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ عَقِیلٍ، وَ لَعَنَ اللَّهِ رَامِیهُ عَمْرَو بْنَ صَبِیحٍ الصَّیدَاوِی».[12] سلام بر شهید پسر شهیدی دیگر(مسلم بن عقیل) خدا عمرو بن صبیح صیداوی را لعنت کند که او را با تیر هدف قرار داد.
وی به همراه سایر شهدا در پایین پای امام حسین(ع) در کربلا دفن شده است.[13]
[1]. «شهدای قیام عاشورا»، 28614.
[2]. شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 83، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[3]. أبو عمرو خلیفة بن خیاط بن أبی هبیرة اللیثی، تاریخ خلیفة بن خیاط، تحقیق فواز، ص 145، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[4]. شیخ صدوق، امالی، ص 156، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
[5]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 185، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[6]. امالی، اعلمی، ص 162.
[7]. دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص 257، قم، منشورات الرضی، 1368ش.
[8]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، خلیل شحادة، ج 3، ص 34، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[9]. همان، ج 3، ص 34.
[10]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 3، ص 200، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[11]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 6، ص 64، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[12]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 491، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.
[13]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 255، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق.