لطفا صبرکنید
6385
- اشتراک گذاری
همانگونه که در پرسش آمده است، امام علی(ع) در پاسخ به سؤالی در مورد مقدار طول و عرض خورشید فرمود: «تِسْعُمِائَةِ فَرْسَخٍ فِی تِسْعِمِائَةِ فَرْسَخ»؛[1] نهصد فرسخ در نهصد فرسخ است.
در مورد این حدیث باید گفت:
- اگرچه این حدیث در کتابهای معتبر نقل شده است و در صورت مخالفت نداشتن با عقل و دیگر آموزههای دینی، باید مورد پذیرش قرار گیرد؛ اما نمیتوان از آن به عنوان حدیثی صحیح و یا حتی موثق یاد کرد؛ چرا که در سندش، افرادی مانند «محمد بن عمرو بن علی بن عبدالله البصری»، «محمد بن عبدالله بن احمد بن جبله واعظ» و «عبدالله بن حمد بن عامر طائی» قرار دارند که در کتابهای رجالی هیچ اطلاعاتی از آنها بیان نشده است. بر این اساس، اعتبار روایت به اندازهای نیست که حتی حکمی فقهی را تنها با استناد به آن صادر کرد؛ از اینرو، نپذیرفتن این روایت - به ویژه در صورت تعارض با مسلمات - هیچ مشکلی ندارد.
- غیر از تحلیل سندی، نقطهی ضعف دیگر این روایت آن است که برخی مطالب موجود در آن، نه با دانش امروز منطبق بوده و نه حتی انطباق چندانی با دانش همان زمان دارد. به عنوان نمونه، در این روایت، خورشید هماندازه ماه اعلام شده، با آنکه برای مردم آن زمان - و زمانهای بسیار پیشتر - هم واضح بود که خورشید بزرگتر از ماه است و این مطلب از قول حضرت ابراهیم(ع) در قرآن نیز ذکر شده است:
«قالَ هذا رَبِّی هذا أَکبَرُ»؛[2] گفت: این پروردگار من است! این بزرگتر است!
از همین رو افرادی مانند علامه مجلسی نیز به وجود این مشکل در روایت پی برده و در صدد توجیه آن برآمدهاند.[3] البته آنچه به عنوان توجیه روایت مطرح کردهاند نیز با دانش جدید منطبق نبوده و خدشهپذیر است.
به همین دلیل، در ارزیابی این بخش از روایت، یا باید از اساس آنرا نپذیریم؛ زیرا به دلیل ضعف موجود در سند و ناشناس بودن راویان، صدور آن از معصوم(ع) قطعی نیست و نپذیرفتن آن آسیبی به اعتقادات ما وارد نخواهد کرد، و یا آنکه با رعایت احتیاط، حداکثر معتقد باشیم که معنای دیگری - خلاف آنچه که از ظاهر روایت برداشت میشود - در بطن آن نهفته است که دانش آن بر ما مخفی میباشد.
[1]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 241، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 593، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[2]. انعام، 78.
[3]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 55، ص 212 – 216، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.