لطفا صبرکنید
5978
- اشتراک گذاری
- انوار قاهره یکی از اصطلاحاتی است که در فلسفهی اشراق[1] فراوان به کار رفته است.
سهروردی(شیخ اشراق) مکتب فلسفی خود و چگونگی چینش موجودات عالم را بر اساس نظام نوری(جواهر نورانی و ظلمانی) بنا نهاده، و ترتیب عالم بر حسب نظام نوری را چنین بیان میکند:
1- 1. نورالانوار: نورالانوار، سرسلسلهی نظام نوری است و در واقع نظام نوری از خداوند سبحان آغاز میشود؛[2] زیرا او نور محض است که از شائبهی هرگونه ظلمت پیراسته است. او به حقیقت نور صرف، نامتناهی و حقیقتی یکتا است.
1-2. نور اقرب: از نورالانوار بنابر قاعدهی «الواحد لایصدر عنه الا الواحد» معلولی واحد که همان نخستین معلول است، صادر میشود، این معلول از سنخ نور است و نزدیکترین نور به علت العلل، و قویترین نور پس از نور الانوار است که به آن نور اقرب میگویند. در نور اقرب که نزدیکترین نور به نورالانوار است دو جهت(حقانی و خلقی) پدید میآید که نورالانوار از چنین تعدد و کثرتی عاری است.
1-4و 3. انوار قاهره طولی و عرضی: پس از نور اقرب، عقول طولیه و عرضی قرار میگیرد.[3]
مقصود شیخ اشراق از انوار قاهره این است که این انوار بر عوالم دیگر که از آنها تعبیر به جهان برازخ(شامل کواکب و عناصر بسیط و مرکبات مادی)، و صور معلقه ظلمانیه و مستنیره(عالم مثال) میآورد سیطره دارد. شیخ در بیان مراتب کثرت به بیان انوار عالی و سافل میرسد و متذکر این قاعده بنیادی میشود که نور عالی نسبت به نور سافل، قاهر و نور سافل نسبت به نور عالی، عاشق است.[4]
- استشراف، در لغت به معنای دست بر بالای چشم داشتن میباشد، چنانکه عادت نگریستن از دور است.[5] دست بر ابرو نهادن و نگریستن چیزی را استشراف میگویند.
- استشراق، به معنای طلب روشنایی و نور کردن است. البته امروز این کلمه را به معنای اطلاع بر علوم و آداب و رسوم شرقی از طرف دانشمندان غرب اطلاق میکنند و به فردی از مغربزمین که در ارتباط با مشرقزمین به تحقیق میپردازد، مستشرق گفته میشود. بر این اساس، معنای استشراق، شرق شناسی و خاورشناسی خواهد بود.[6]
[1]. «اشتراکات و تفاوتهای فلسفهی مشاء و اشراق»، 102587.
[2]. «خدا نور آسمانها و زمین»، 183؛ «خلقت مؤمن از نور خدا»، 19501.
[3]. ر. ک: https://article.tebyan.net
[4]. ر. ک: https://www.cgie.org.ir/
[5]. صفی پور، عبدالرحیم، منتهی الارب، واژهی «شرف».
[6]. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، واژهی «شرق».