لطفا صبرکنید
3721
- اشتراک گذاری
اعمالی که ثواب آنها به دیگران هدیه میشود، اینگونه نیست که اگر این عمل، صد واحد ارزش داشته باشد، ابتدا به تعداد مساوی تقسیم شده و سپس بخشهایی از آن به افراد مورد نظر هدیه داده شود، بلکه بر اساس روایات، عمل نیکی که انسان برای دیگران انجام میدهد هم پاداشش برای خود او لحاظ میشود و هم به تمام کسانی که مورد نظر بودهاند میرسد. به عنوان نمونه، اگر روزهای را به چند نفر هدیه کنیم، به هر کدامشان ثواب یک روزه کامل خواهد رسید.
بر این اساس، تفاوت نمیکند که پاداش عملی را به صورت انفرادی برای او در نظر بگیریم و یا در ضمن یک گروه.
در این رابطه امام صادق(ع) فرمود:
«اگر در حج خود، هزار نفر را شریک نمایید، برای هر یک از آنها یک حج نوشته میشود بدون آنکه حتی از (ثواب) حج شخصی که حج را به جا آورده ذرهای کم شود».[1]
در حدیث دیگری محمد بن اسماعیل از امام رضا(ع) پرسید:
تا چند نفر را میتوانم در حج خود شریک کنم؟ امام(ع) فرمود: «هر چند نفر که مایل باشی!».[2]
البته، طبیعی است که هر فردی به اندازه ظرفیت خود از آن پاداش بهرهمند خواهد شد، چنانچه در بعضی روایات میخوانیم که اهدای یک عمل به مرده منجر به آن میشود که نعمت او افزوده شود و یا از عذاب او کاسته شود.
اسحاق بن عمار از امام کاظم(ع) پرسید: اگر کسی به حج برود و حج و عمره خود را و یا قسمتی از طواف خود را برای خویشاوند خود منظور کند، آیا اجر و پاداش خودش ناقص میشود؟
امام(ع) فرمود: نه، ثواب یک حج کامل برای خودش و ثواب یک حج کامل برای خویشاوند او منظور میشود. پاداش دیگری هم دارد که به خویشان و دوستان خود رسیدگی و خدمت کرده است. من گفتم: اگر آن شخص، مرده باشد باز هم ثواب حج به او میرسد و در موقعیت او تأثیر میگذارد؟ امام(ع) فرمود: آری؛ حتی ممکن است مورد خشم و غضب خدا باشد و به وسیلهی ثواب حج، مورد مغفرت قرار گیرد و یا اگر در تنگنا باشد، وسعت و گشایش یابد. من گفتم: مردهای که در تنگنا بوده باشد، میفهمد که این گشایش و وسعت از کجا به او رسیده است؟ آنحضرت(ع) فرمود: آری! من گفتم: اگر کسی باشد که با مذهب حق به دشمنی و ستیزه میپرداخت، باز هم ثواب حج برای او مفید واقع میشود؟ ایشان فرمود: آری. عذاب او تخفیف مییابد».[3]
با این نگاه میتوان گفت که هر فردی به اندازه ظرفیت خود از این ثوابها بهرهمند خواهد شد.
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 317، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 315 – 316.