لطفا صبرکنید
2061
- اشتراک گذاری
همانگونه که در مباحث اصولی بیان شده است، مقصود از عدم وجوب شرعی مقدمه، این است که از متن امر به ذی المقدمه نمیتوان امر به مقدمه را بیرون کشید؛ یعنی نمیتوان گفت: مولی با همین امر به ذی المقدمه و در داخل آن، به تمام مقدمات هم امر کرده است.
اندیشمندان اصولی در توضیح این مطلب میگویند:
با توجه به وجوب عقلی مقدمه، نیازی به وجوب شرعی به نحوی که بیان شد نیست؛ یعنی نیازی به توجه مجدد شارع به آن، در ضمن توجه به ذی المقدمه نیست.[1] بنابراین منافات ندارد از باب «تلازم بین حکم عقل و حکم شرع» کسی وجوب شرعی آنرا اثبات کند، یا گفته شود که عقل در کنار وحی میتواند منبع حکم باشد. به بیان دیگر، شرع دارای دو منبع است: یکی نقل، و دیگری عقل که حکم هر دو شرعی است.
در هر صورت اگر حفظ نظام را به عنوان واجبی شرعی در نظر بگیریم، شکی در وجوب عقلی شرکت در انتخابات از باب مقدمه واجب نخواهد بود، حتی اگر چنین شرکتی را واجب شرعی مستقلی ندانیم.
از اینرو امام خمینی(ره) که در مباحث اصولی در مورد وجوب مقدمه واجب، آن مباحث را بیان فرمود، در عین حال در شرایط ویژهای که شرکت در انتخابات، مقدمه ضروری برای حفظ نظام باشد، عدم شرکت در آنرا از گناهان کبیره، بلکه بدترین گناه کبیره اعلام کرد:
«و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب میکنند روی ضوابطی باشد که اعتبار میشود؛ مثلاً در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه بسا که خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول میباشند. از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام میباشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه؛ و چه بسا که در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه، گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است».[2]
از اینرو نمیتوان وجوب شرکت در انتخابات را بر خلاف نظر اصولی امام خمینی(ره) ارزیابی کرد.
[1]. امام خمینی، مناهج الوصول الی علم الاصول، محقق، فاضل لنکرانی، محمد، ج 1، ص 408 به بعد، قم، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، 1415ق.
[2]. امام خمینی، وصیتنامه، ص 17.