لطفا صبرکنید
3122
- اشتراک گذاری
بر اساس گزارشهای تاریخی، رسول خدا(ص) در جمادى الأولى،[1] و یا جمادی الثانی[2] سال دوم هجرت؛[3] ابوسلمه بن عبدالله را در مدینه، جانشین خود قرار داد[4] و به همراه برخی یاران خویش براى جنگ با قریش از مدینه خارج شد، سپاه اسلام تا منطقه «عُشیره» در نزدیکى «یَنبُع» پیش رفتند. عشیره، نام جایى بین مکه و مدینه[5] و در نُه منزلی مدینه قرار دارد.[6] مسلمانان چند روز در آنجا توقف کردند؛ اما با سپاه قریش برخورد نکردند.[7]
با وجود آنکه میان سپاه اسلام و کافران درگیری اتفاق نیفتاد و این لشکرکشی به نوعی شبیه مانوری جنگی بود؛ اما مانند بسیاری از دیگر موارد مشابه از آن با عنوان غزوه یاد شده است. پرچمدار سپاه اسلام در این رخداد، حضرت حمزه(ع) بود.[8]
در ادامه همین غزوه بود که رسول خدا(ص) برای امنیت بیشتر مسلمانان با قبیلههای بنیمُدلِج و بنیضَمرَه قراردادهایى را امضا کرد.[9]
مکنی شدن امام علی(ع) به ابوتراب
در این غزوه بود که پیامبر اسلام(ص) امام علی(ع) را با کنیهی «ابوتراب» مورد خطاب قرار داد.
عمار بن یاسر نقل میکند که در جنگ «عشیره» من و على بن ابیطالب(ع) در نخلستانهای بنیمدلج بر روى ریگهاى نرم خوابیدیم. رسول خدا(ص) وقتی خاکها را بر سر و صورت علی(ع) مشاهده کرد، ایشان را با عنوان «ابوتراب» خطاب نمود و سپس فرمود: آیا شما را از بدبختترین و شقیترین مردم آگاه کنم؟! یکى از آنها فردی بود که ناقه حضرت صالح(ع) را پی کرد و دیگرى کسى است که ضربتی بر پیشانی علی(ع) میزند و محاسن او را از خون سرش تر میکند.[10]
[1]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 599، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 164، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1417ق.
[2]. مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی(ص) من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 1، ص 74، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
[3]. إعلام الورى، ج 1، ص 164؛ السیرة النبویة، ج 1، ص 599.
[4]. امتاع الاسماع، ج 1، ص 74.
[5]. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 4، ص 127، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
[6]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 6، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[7]. السیرة النبویة، ج 1، ص 599.
[8]. امتاع الاسماع، ج 1، ص 74.
[9]. إعلام الورى، ج 1، ص 164 – 165؛ السیرة النبویة، ج 1، ص 599.
[10]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 408 – 409، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 3، ص 247، بیروت، دار الفکر، 1407ق؛ «کنیه ابو تراب به امام علی (ع)»، 14879.