لطفا صبرکنید
15087
- اشتراک گذاری
- در علم فلسفه و کلام دینی و اصول عقاید، وجود خدای متعال با برهانهای مختلف و با دلایل قطعی ثابت شده است.[i]
- سادهترین دلیل عقلی، همان چیزی است که قرآن کریم به آن اشاره کرده که آیا انسان و جهان از هیچ پدید آمدهاند، یا خود خالق خود هستند؟![ii] شاید بتوان این دلیل را اینگونه بیان کرد که هر موجودی که خودش خدا نیست(موجودی مستقل و بینیاز نیست)، نمیتوان او را بدون خدا و آفریننده تصور نمود. خلاصه اینکه هیچ انسان هوشمند و عاقلی نمیتواند قوانین دقیق و نظام محکم موجود در جهان هستی را بدون منشأ و مبدأ بداند؛ چنین فرضی بنیان هرگونه تلاش علمی را متلاشی میکند.
- آسانترین و بهترین راه شناخت وجود خداوند، راه دل یا برهان فطرت است؛ یعنی در اعماق درون روح انسانی، شناخت، گرایش و عشق به خداوند نهفته است؛[iii] هر چند آداب و رسوم خرافی، تربیتهای غلط، تلقینهای سوء، غفلت و غرور، به خصوص هنگام سلامت و وفور نعمت، پردههایی بر آن میافکند، ولی هنگامی که طوفان حوادث از هر سوی وزیدن گرفت و گرداب مشکلات در برابر انسان نمایان شد، انسان دست خود را از همه اسباب ظاهری کوتاه میبیند و از همه جا ناامید میشود. در این هنگام است که پردهها کنار میرود و آن نقطه نورانی دل آشکار میشود و هر گونه فکر شرکآلود را از دل زدوده و در کوره این حوادث از هر ناخالصی خالص میگردد،[iv] و انسان بیاختیار به سوی عالم ماورای طبیعت میرود.
در همین راستا آیات متعددی از قرآن کریم، نعمت فطرت خداجویی را به انسانها یادآور میشود.[v]
پیشوایان بزرگ اسلام نیز کسانی را که در مسئله خداشناسی سخت در تردید فرو میرفتند، از همین طریق ارشاد مینمودند.[vi]
- به نظر میرسد مهمترین دلیل بیاعتقادی برخی افراد به وجود خداوند، تصور اشتباه و نادرست آنان از خداوند است،[vii] که ناشی از فرهنگ موجود در برخی جوامع بشری است. آنان خدای متعال را در حد موجودی تصور میکنند که دخالت مستقیم و بدون واسطه در کار خلقت میکند و بر فراز آسمانها و یا در پشت کهکشانها نشسته و منتظر عبادت ما و برآوردن حاجت و نیاز ما است؛ از اینرو، اگر بر اساس مباحث علمی، چیزی را علت یک پدیده کشف کردند، گمانشان این است که خدا را از آنجا بیرون کردهاند و بدین ترتیب گویا دایره حکومت و قدرت خدا با کشفیات علمی هر روز تنگتر و کمتر شده و خدا از آن مناطق عقبنشینی میکند!
در فرهنگ اسلام اصیل و در مکتب اهلبیت(ع)، اما خدای متعال در عین حال که خالق همهی موجودات بوده و در تار و پود همهی جهان هستی حضور دارد؛ اما دخالت مستقیم و بدون واسطه ندارد، بلکه تمام امور را بر اساس قانون سبب و مسبب اداره میکند،[viii] و همهی نظامها و قوانین موجود در جهان، جلوهای از عظمت، قدرت، لطف، زیبایی و رحمت بیپایان خداوند است؛ از اینرو، کشف قوانین و نظامات جهان موجب تقویت ایمان به خداوند متعال میشود و به همین جهت قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت(ع) مسلمانان را مدام به کسب علم و دانش دعوت میکنند؛[ix] و مؤمنان واقعی را عالمان میدانند؛ قرآن کریم در تعبیری فقط عالمانی را مؤمنان واقعی میداند که قلبشان از عظمت خداوند خاشع و هراسناک است.[x]
- حتی اگر وجود خداوند برای برخی به صورت قطعی و صددرصد اثبات نشده باشد، دست کم با توجه به مطالب گفته شده، وجود او در حد احتمالی بسیار قوی است. و از سوی دیگر میدانیم که بنیان و اساس بیشتر دانشها بر احتمال قوی بنا شده، بهگونهای که منظور از علم همان احتمال بسیار بالا و موردپذیرش است.
- با فرض تصور اینکه شخصی با تمام تلاشی که انجام داده، باز هم احتمال قوی نسبت به وجود خداوند پیدا نکرده؛ اما نمیتوان تصور کرد که نبودن خداوند برای او اثبات شده باشد و دست کم اندک احتمالی برای وجود او نیز میدهد؛ زیرا همواره این احتمال در نظر او وجود دارد که شاید دلایلی برای اثبات وجود خداوند بیان شده و انسان را به علم میرساند، ولی او بدان توجه نداشته، و یا آنکه شاید دلایلی قطعی در آینده مطرح شود؛ از اینرو حتی کسانی که به گمان خود دلایلی برای اثبات وجود نداشتن خداوند میآورند،[xi] آنان نیز احتمال میدهند که ممکن است این دلایل مخدوش باشد، یا کسی در آینده آنرا رد کند.
بنابر این، هیچ انسان هوشمندی نمیتواند منکر احتمال وجود خداوند باشد؛ و از آنسو این احتمال هر چند ضعیف باشد؛ اما چون مسئلهای بسیار مهم است، این احتمال ضعیف نیز برای التزام به لوازم آن کافی است؛ چون او خالق، قادر، عالم، مالک، حاکم، مهربان و زیبای مطلق جهان است؛ قدرت، علم و حکمت مطلق او اقتضا میکند تمام رفتار، گفتار و افکار ما تحت نظر و زیر ذرهبین باشد و هر یک را آثاری است که روزی دامنگیر ما میشود و راه رهایی از آن نیست؛ یعنی اگر مطابق خواسته خداوند باشد موجب لذت و راحتی ابدی ما میگردد و اگر بر خلاف خواسته او باشد دچار عذاب ابدی خواهیم شد. چنانکه رحمت و مهربانی بیپایان خداوند موجب آرامش دلها میگردد؛ و زیبایی مطلق خداوند منشأ زیباترین حالات معنوی در انسان، یعنی عشق دائمی میشود.
از آنسو، عدم اعتقاد به خداوند در واقع به معنای بیپناه ماندن انسان است که هر آنی ممکن است هر حادثهای رخ دهد و زندگی او را به طور کلی از بین ببرد که تصور و تخیل آن موجب افسردگی، پوچگرایی، از بین رفتن آرامش روحی، و چه بسا موجب انتحار و خودکشی گردد؛ از اینرو است که در دنیای کنونی که در مادیات پیشرفت کرده؛ اما از معنویت دور مانده، سعی میشود با ایجاد کابارهها و مراکز عیش و نوش و اشتغالات متعدد بشر را از تفکر در آینده و سرنوشت خود بازدارند و فرصت اندیشه در این زمینه را از آنان بگیرند، ولی میدانیم واقعیت وابسته به اندیشه ما نیست و منتظر ما نمیماند.
نتیجه اینکه برای هیچ کس راه گریزی از اعتقاد به خداوند و التزام به لوازم آن وجود ندارد و این مسئله واضح و روشن است و نیازی به توسل به خرافات و جادو نیست.
[i]. ر. ک: «اثبات و انکارخدا»، 10873؛ «دلایل اثبات خدا در قرآن»، 5225؛ «علت انکار خدا»، 18911؛ «اثبات خداوند با دلایل کیهان شناختی»، 16889؛ تقریر برهان صدیقین، 11908؛ « راههای شناخت خدا»، 479.
[ii]. «أَمْ خُلِقُواْ مِنْ غَیرْ شیءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ». طور، 35.
[iii]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 16، ص 341 و 342، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[iv]. همان، ص 418 – 422 و 423.
[v]. مانند آیه 65 عنکبوت؛ 30 روم؛ و 12 و 22 و 23 یونس، 67 اسراء ، 8 و 49 زمر.
[vi]. ر. ک: « راههای شناخت خدا»، 479.
.[vii] برای اطلاع بیشتر، ر. ک: مطهری، مرتضی، «علل گرایش به مادیگری».
[viii]. «أَبَی اللَّهُ أَنْ یجْرِی الْأَشْیاءَ إِلَّا بِأَسْبَاب». کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، ج 1، ص 183، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[ix]. ر. ک: «جایگاه عالمان و دانشمندان در اسلام»، 44291.
[x]. «إِنَّما یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ غَفُورٌ». فاطر ،28.